پرسش :
آيا امام مهدى (عج) براى گسترش عدالت و افراشتن پرچم اسلام، از امدادهاى غيبى استفاده مى كند؟
شرح پرسش :
پاسخ :
در گفتار پيشوايان معصوم(عليهم السلام) جنگ هاى پس از ظهور مهدى (عج) و فتوحات، به قدرت فردى و انسانى و نيروهايى نسبت داده شده است كه از سراسر جهان به يارى حضرت مى شتابند، ولى پيروز شدن بر تمام جهان با توجّه به پيشرفت علم و صنايع جنگى قبل از ظهور، كارى است بس دشوار كه علاوه بر قدرت فردى و زمينه هاى اجتماعى عصر قيام، به امدادهاى غيبى و الهى نيز نيازمند است.
در اين جا، مناسب است كه نقش عوامل پيروزى انقلاب بزرگ جهانى حضرت مهدى (عج) را با استفاده از احاديث و روايات، به طور اختصار مورد بررسى قرار دهيم:
الف) قدرت فردى و انسانى; ريّان پسر صلت مى گويد:
به امام رضا(عليه السلام)عرض كردم: «آيا شما صاحب اين امر هستيد؟». فرمود: «من، امام و صاحب امر هستم، ولى نه آن صاحب امرى كه زمين را از عدل و داد پر مى كند، آن گاه كه از ستم و بيداد پر شده باشد. چه گونه مى توانم صاحب آن امر باشم در حالى كه ناتوانى جسمى مرا مى بينى؟ حضرت قائم، كسى است كه وقتى ظهور مى كند، در سنّ پيران است، ولى به نظر جوان مى آيد. او، اندامى قوى و تنومند دارد، به طورى كه اگر دست را به سوى بزرگ ترين درخت دراز كند، آن را از ريشه بيرون مى آورد و اگر ميان كوه ها فرياد برآورد، صخره ها مى شكند و از جا كنده مى شود...».[1]
در روايات ديگر نيز داريم كه با گفتن تكبير مهدى (عج) و لشكريانش، ديوارهاى شهر به لرزه در مى آيد و فرو مى ريزد. در هنگام قيام حضرت قائم (عج) دل هاى شيعيان آن حضرت، چنان پاره هايى از پولاد مى شوند كه قدرت هر مرد از آنان، در روايات، به اندازه ى قدرت چهل مرد بيان شده است. بنابراين، قدرت فردى، در انقلاب مهدى (عج) بى اثر نخواهد بود.
ب) نقش نيروهاى مردمى در انقلاب جهانى حضرت مهدى;[2] در احاديث آمده است كه حضرت مهدى (عج) به هنگام ظهورش، از مردم كمك و يارى مى طلبد و اين، بدان سبب است كه هم مردم را به راه سعادت و حق ببرد و هم قيام جهانى خويش را تا جايى كه ممكن است، با دست و توان خود مردم به ثمر برساند.
در احاديث مى خوانيم:
مهدى (عج) از مردم يارى مى طلبد. يكى از ياران خود را مى خواهد. به او مى فرمايد: به نزد مردم مكّه برو و بگو اى مكّيان! من فرستاده ى مهدى ام. مهدى مى گويد: «ما، خاندان رحمتيم; ما، مركز رسالت و خلافتيم... مردمان به ما ستم كردند... حق ما را از ما ستاندند. اكنون من از شما يارى مى طلبم به يارى من بشتابيد.».[3]
«يا أيّها الناس! إنّا نستنصر الله و مَنْ أجابنا من الناس;[4] اى مردمان! ما، از خدا
يارى مى طلبيم و از هر كسى از مردم كه دعوت ما را بپذيرد و در صف ياران ما در آيد...».
«إنّا نستنصر الله اليومَ و كلَّ سليم;[5] ما، امروز، از خدا يارى مى طلبيم و از هر مسلمانى كه در جهان هست.».
باز در حديث مى خوانيم: «هنگامى كه قائم قيام كند، خداوند، شيعيان را از همه ى شهرها نزد او گرد مى آورد.». [6]
از امام باقر(عليه السلام) نيز روايت شده است كه بانوان نيز در اين قيام بزرگ مشاركت دارند.
آن حضرت فرمود: «چون مهدى فرياد برآورد كه ما از خدا يارى مى طلبيم و از هر مسلمانى، سيصد و سيزده تن از مردان، نزد او آيند كه با آنان پنجاه زن نيز هست. اين جماعت، در مكه گرد آيند.».[7]
اين شمار، نخستين گروه از ياران مهدى است. سپس دسته دسته مردمانى كه جزء ياران او خواهند بود، از زن و مرد، به آنان خواهند پيوست.
بنابراين، در پيروزى انقلاب جهانى حضرت مهدى (عج) نيروهاى مردمى و قدرت فردى و انسانى، نقش عمده اى خواهند داشت.
ج) امدادهاى غيبى در انقلاب جهانى مهدى (عج);[8] نقش امدادهاى غيبى در پيروزى حكومت جهانى مهدى (عج) قابل توجّه است. حضرت، با انجام دادن معجزاتى، مشكلات را از سر راه برمى دارد و يا با رعب و ترسى كه خداوند در دل دشمن ايجاد مى كند و با ملائكه اى كه به يارى آن حضرت مى فرستد، موجبات پيروزى آن حضرت فراهم مى شود. در برخى از روايات نيز سخن از نيروهايى رفته است كه داراى خصوصيّات فرشتگان هستند و منتظر ظهور حضرتند تا او را يارى كنند و از تابوت حضرت موسى(عليه السلام)... نيز به عنوان وسيله ديگر براى نصرت و يارى حضرت مهدى (عج) نام برده شده است:
1- رعب و ترس; امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «قائم ما اهل بيت، با ترس و رعب يارى مى شود.» [9]
نيز مى فرمايد: «خداوند، حضرت قائم (عج) را به سه لشكر يارى مى دهد: فرشتگان; مومنان; رعب». [10]
از اين روايات و احاديث ديگر نيز استفاده مى شود كه دشمن، از حركت لشكريان حضرت مهدى (عج) چنان وحشت زده مى شود كه وقتى لشكريان حضرت از جاى مى خواهد حركت كند، كسى جرئت شورش عليه آن ندارد.
2- فرشتگان و جنّيان; حضرت على(عليه السلام) مى فرمايد: «خداوند، حضرت مهدى (عج) را با فرشتگان و جن و شيعيان مخلص، يارى مى كند.».[11]
امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: «فرشتگانى كه در جنگ بدر به پيامبر(صلى الله عليه وآله)يارى دادند، هنوز به آسمان بازنگشته اند تا اين كه حضرت صاحب الأمر را يارى رسانند. تعدادشان، پنج هزار فرشته است.».[12]
3- فرشتگان زمين; محمّد بن مسلم مى گويد: از امام صادق(عليه السلام)درباره ى ميراث علم و اندازه آن پرسيدم: حضرت پاسخ داد:
خداوند، در شرق و غرب عالم، دو شهر دارد كه در آن گروهى سكونت دارند و هر چند وقت يك بار با آنان ديدار مى كنم و آنان از ظهور قائم مى پرسند. گروهى از آنان، از روزى كه به انتظار قائم (عج) بوده اند، سلاح خود را به زمين نمى گذارند. آنان، از خداوند مى خواهند كه حضرت را به آنان بنماياند. در هنگامى كه امام مهدى قيام مى كند، آنان، همراه او مى باشند... اجتماع آنان، متشكل از پيرو جوان است. اين گروه، از انديشه و دستورهاى امام آگاه هستند و آن را اجرا مى كنند. حضرت، اين سپاهيان را به جنگ هند، ديلم، روم، بربر، فارس، جابرسا، جابلقا ـ كه دو شهر در شرق و غرب است ـ مى فرستد. تمام پيروان اديان را به اسلام، يك تاپرستى و ولايت ائمه(عليهم السلام) دعوت مى كنند كه در صورت اجابت، مردم رهايى مى يابند و اگر تخلّف كردند، به قتل مى رسانند كه در تمام شرق و غرب عالم، همگان، ايمان مى آوردند.[13]
4- تابوت موسى; هنگام ظهور ولى عصر (عج) حضرت عيسى(عليه السلام)فرود مى آيد و كتاب ها را از انطاكيه گردآورى مى كند. خداوند بر روى او از چهره ى «ارم ذات العماد» پرده برمى دارد و كاخى را كه حضرت سليمان پيش از مرگش ساخت، آشكار مى سازد و حضرت دارايى هاى كاخ را گرد مى آورد و آن را ميان مسلمانان تقسيم مى كند و تابوتى را كه خداوند به «ادبيا» دستور انداختن آن را در درياى طبرستان داده بود، خارج مى سازد. در آن تابوت، آن چه را كه خاندان موسى و هارون به يادگار گذاشته اند، فرود مى آمد. مرغ هاى بريانى كه بنى اسراييل براى آيندگان خود ذخيره كرده اند، در آن است. آن گاه به كمك آن تابوت، شهرها را مى گشايد. همان گونه كه پيش از او نيز چنين كردند.[14]
-----------------------------------------------
[1]. بحارالأنوار، ج 52، ص 322.
[2]. اين قسمت، گرفته شده از كتاب خورشيد مغرب، نوشته ى محمد رضا حكيمى، ص 290 - 295، چاپ و نشر فرهنگ اسلامى، چاپ ششم، زمستان 68 است.
[3]. بحارالأنوار، ج 52، ص 307.
[4]. همان، ص 238.
[5]. همان، ص 223.
[6]. همان، ص 291، ح 37.
[7]. بحارالأنوار، ج 52، ص 223.
[8]. اين قسمت، گرفته شده از كتاب چشم اندازى از حكومت مهدى، نوشته ى نجم الدين طبسى، از فصل پنجم تا آخر فصل است.
[9]. مستدرك الوسائل، ج 12، ص 335، و ج 14، ص 354.
[10]. بحارالأنوار، ج 52، ص 343.
[11]. ارشاد القلوب، ديلمى، ص 268.
[12]. مستدرك الوسائل، ج 2، ص 448.
[13]. بحارالأنوار، ج 27، ص 41 و ج 54، ص 334.
[14]. غاية المرام، ص 697; الشيعة و الرجعة، ج 1، ص 136.
( اندیشه قم )
در گفتار پيشوايان معصوم(عليهم السلام) جنگ هاى پس از ظهور مهدى (عج) و فتوحات، به قدرت فردى و انسانى و نيروهايى نسبت داده شده است كه از سراسر جهان به يارى حضرت مى شتابند، ولى پيروز شدن بر تمام جهان با توجّه به پيشرفت علم و صنايع جنگى قبل از ظهور، كارى است بس دشوار كه علاوه بر قدرت فردى و زمينه هاى اجتماعى عصر قيام، به امدادهاى غيبى و الهى نيز نيازمند است.
در اين جا، مناسب است كه نقش عوامل پيروزى انقلاب بزرگ جهانى حضرت مهدى (عج) را با استفاده از احاديث و روايات، به طور اختصار مورد بررسى قرار دهيم:
الف) قدرت فردى و انسانى; ريّان پسر صلت مى گويد:
به امام رضا(عليه السلام)عرض كردم: «آيا شما صاحب اين امر هستيد؟». فرمود: «من، امام و صاحب امر هستم، ولى نه آن صاحب امرى كه زمين را از عدل و داد پر مى كند، آن گاه كه از ستم و بيداد پر شده باشد. چه گونه مى توانم صاحب آن امر باشم در حالى كه ناتوانى جسمى مرا مى بينى؟ حضرت قائم، كسى است كه وقتى ظهور مى كند، در سنّ پيران است، ولى به نظر جوان مى آيد. او، اندامى قوى و تنومند دارد، به طورى كه اگر دست را به سوى بزرگ ترين درخت دراز كند، آن را از ريشه بيرون مى آورد و اگر ميان كوه ها فرياد برآورد، صخره ها مى شكند و از جا كنده مى شود...».[1]
در روايات ديگر نيز داريم كه با گفتن تكبير مهدى (عج) و لشكريانش، ديوارهاى شهر به لرزه در مى آيد و فرو مى ريزد. در هنگام قيام حضرت قائم (عج) دل هاى شيعيان آن حضرت، چنان پاره هايى از پولاد مى شوند كه قدرت هر مرد از آنان، در روايات، به اندازه ى قدرت چهل مرد بيان شده است. بنابراين، قدرت فردى، در انقلاب مهدى (عج) بى اثر نخواهد بود.
ب) نقش نيروهاى مردمى در انقلاب جهانى حضرت مهدى;[2] در احاديث آمده است كه حضرت مهدى (عج) به هنگام ظهورش، از مردم كمك و يارى مى طلبد و اين، بدان سبب است كه هم مردم را به راه سعادت و حق ببرد و هم قيام جهانى خويش را تا جايى كه ممكن است، با دست و توان خود مردم به ثمر برساند.
در احاديث مى خوانيم:
مهدى (عج) از مردم يارى مى طلبد. يكى از ياران خود را مى خواهد. به او مى فرمايد: به نزد مردم مكّه برو و بگو اى مكّيان! من فرستاده ى مهدى ام. مهدى مى گويد: «ما، خاندان رحمتيم; ما، مركز رسالت و خلافتيم... مردمان به ما ستم كردند... حق ما را از ما ستاندند. اكنون من از شما يارى مى طلبم به يارى من بشتابيد.».[3]
«يا أيّها الناس! إنّا نستنصر الله و مَنْ أجابنا من الناس;[4] اى مردمان! ما، از خدا
يارى مى طلبيم و از هر كسى از مردم كه دعوت ما را بپذيرد و در صف ياران ما در آيد...».
«إنّا نستنصر الله اليومَ و كلَّ سليم;[5] ما، امروز، از خدا يارى مى طلبيم و از هر مسلمانى كه در جهان هست.».
باز در حديث مى خوانيم: «هنگامى كه قائم قيام كند، خداوند، شيعيان را از همه ى شهرها نزد او گرد مى آورد.». [6]
از امام باقر(عليه السلام) نيز روايت شده است كه بانوان نيز در اين قيام بزرگ مشاركت دارند.
آن حضرت فرمود: «چون مهدى فرياد برآورد كه ما از خدا يارى مى طلبيم و از هر مسلمانى، سيصد و سيزده تن از مردان، نزد او آيند كه با آنان پنجاه زن نيز هست. اين جماعت، در مكه گرد آيند.».[7]
اين شمار، نخستين گروه از ياران مهدى است. سپس دسته دسته مردمانى كه جزء ياران او خواهند بود، از زن و مرد، به آنان خواهند پيوست.
بنابراين، در پيروزى انقلاب جهانى حضرت مهدى (عج) نيروهاى مردمى و قدرت فردى و انسانى، نقش عمده اى خواهند داشت.
ج) امدادهاى غيبى در انقلاب جهانى مهدى (عج);[8] نقش امدادهاى غيبى در پيروزى حكومت جهانى مهدى (عج) قابل توجّه است. حضرت، با انجام دادن معجزاتى، مشكلات را از سر راه برمى دارد و يا با رعب و ترسى كه خداوند در دل دشمن ايجاد مى كند و با ملائكه اى كه به يارى آن حضرت مى فرستد، موجبات پيروزى آن حضرت فراهم مى شود. در برخى از روايات نيز سخن از نيروهايى رفته است كه داراى خصوصيّات فرشتگان هستند و منتظر ظهور حضرتند تا او را يارى كنند و از تابوت حضرت موسى(عليه السلام)... نيز به عنوان وسيله ديگر براى نصرت و يارى حضرت مهدى (عج) نام برده شده است:
1- رعب و ترس; امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «قائم ما اهل بيت، با ترس و رعب يارى مى شود.» [9]
نيز مى فرمايد: «خداوند، حضرت قائم (عج) را به سه لشكر يارى مى دهد: فرشتگان; مومنان; رعب». [10]
از اين روايات و احاديث ديگر نيز استفاده مى شود كه دشمن، از حركت لشكريان حضرت مهدى (عج) چنان وحشت زده مى شود كه وقتى لشكريان حضرت از جاى مى خواهد حركت كند، كسى جرئت شورش عليه آن ندارد.
2- فرشتگان و جنّيان; حضرت على(عليه السلام) مى فرمايد: «خداوند، حضرت مهدى (عج) را با فرشتگان و جن و شيعيان مخلص، يارى مى كند.».[11]
امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: «فرشتگانى كه در جنگ بدر به پيامبر(صلى الله عليه وآله)يارى دادند، هنوز به آسمان بازنگشته اند تا اين كه حضرت صاحب الأمر را يارى رسانند. تعدادشان، پنج هزار فرشته است.».[12]
3- فرشتگان زمين; محمّد بن مسلم مى گويد: از امام صادق(عليه السلام)درباره ى ميراث علم و اندازه آن پرسيدم: حضرت پاسخ داد:
خداوند، در شرق و غرب عالم، دو شهر دارد كه در آن گروهى سكونت دارند و هر چند وقت يك بار با آنان ديدار مى كنم و آنان از ظهور قائم مى پرسند. گروهى از آنان، از روزى كه به انتظار قائم (عج) بوده اند، سلاح خود را به زمين نمى گذارند. آنان، از خداوند مى خواهند كه حضرت را به آنان بنماياند. در هنگامى كه امام مهدى قيام مى كند، آنان، همراه او مى باشند... اجتماع آنان، متشكل از پيرو جوان است. اين گروه، از انديشه و دستورهاى امام آگاه هستند و آن را اجرا مى كنند. حضرت، اين سپاهيان را به جنگ هند، ديلم، روم، بربر، فارس، جابرسا، جابلقا ـ كه دو شهر در شرق و غرب است ـ مى فرستد. تمام پيروان اديان را به اسلام، يك تاپرستى و ولايت ائمه(عليهم السلام) دعوت مى كنند كه در صورت اجابت، مردم رهايى مى يابند و اگر تخلّف كردند، به قتل مى رسانند كه در تمام شرق و غرب عالم، همگان، ايمان مى آوردند.[13]
4- تابوت موسى; هنگام ظهور ولى عصر (عج) حضرت عيسى(عليه السلام)فرود مى آيد و كتاب ها را از انطاكيه گردآورى مى كند. خداوند بر روى او از چهره ى «ارم ذات العماد» پرده برمى دارد و كاخى را كه حضرت سليمان پيش از مرگش ساخت، آشكار مى سازد و حضرت دارايى هاى كاخ را گرد مى آورد و آن را ميان مسلمانان تقسيم مى كند و تابوتى را كه خداوند به «ادبيا» دستور انداختن آن را در درياى طبرستان داده بود، خارج مى سازد. در آن تابوت، آن چه را كه خاندان موسى و هارون به يادگار گذاشته اند، فرود مى آمد. مرغ هاى بريانى كه بنى اسراييل براى آيندگان خود ذخيره كرده اند، در آن است. آن گاه به كمك آن تابوت، شهرها را مى گشايد. همان گونه كه پيش از او نيز چنين كردند.[14]
-----------------------------------------------
[1]. بحارالأنوار، ج 52، ص 322.
[2]. اين قسمت، گرفته شده از كتاب خورشيد مغرب، نوشته ى محمد رضا حكيمى، ص 290 - 295، چاپ و نشر فرهنگ اسلامى، چاپ ششم، زمستان 68 است.
[3]. بحارالأنوار، ج 52، ص 307.
[4]. همان، ص 238.
[5]. همان، ص 223.
[6]. همان، ص 291، ح 37.
[7]. بحارالأنوار، ج 52، ص 223.
[8]. اين قسمت، گرفته شده از كتاب چشم اندازى از حكومت مهدى، نوشته ى نجم الدين طبسى، از فصل پنجم تا آخر فصل است.
[9]. مستدرك الوسائل، ج 12، ص 335، و ج 14، ص 354.
[10]. بحارالأنوار، ج 52، ص 343.
[11]. ارشاد القلوب، ديلمى، ص 268.
[12]. مستدرك الوسائل، ج 2، ص 448.
[13]. بحارالأنوار، ج 27، ص 41 و ج 54، ص 334.
[14]. غاية المرام، ص 697; الشيعة و الرجعة، ج 1، ص 136.
( اندیشه قم )
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}