پرسش :

ولادت امام جواد ـ عليه السلام ـ در چه سالي و تحت چه شرايطي بود، دوره کودکي و جواني حضرت را بيان کنيد.


شرح پرسش :
پاسخ :
در انتظار جواد آل محمد ـ صلّي الله عليه و آله و سلم ـ عمر مبارک امام رضا ـ عليه السّلام ـ به چهل و هفت سال رسيده بود و عقربه تاريخ، سال 195 هجري را نشانه مي‌ داد ولي هنوز امام نهم متولد نشده بود.
مسئله جانشيني امام رضا ـ عليه السّلام ـ ، اصحاب و شيعيان حضرت را متأثر کرده بود. اين اندوه زماني به فزوني رفت که فرقه واقفيه که بنا به دلائل مادي و تصرف سهم امام و عدم بازگرداندن آن به حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ قائل به غيبت امام کاظم ـ عليه السّلام ـ شده بودند و در تبليغات خويش نداشتن فرزند پسر از براي امام رضا ـ عليه السّلام ـ را دليل بر ادعاي موهوم خود مي‌ دانستند... تا جايي که يکي از همين افراد در نامه‎اي خطاب به حضرت نوشت: تو چگونه امام هستي در حاليکه فرزندي نداري!
حضرت در پاسخ فرمودند: تو از کجا مي‌ داني که فرزندي ندارم، به خدا سوگند روزها و شبها سپري نمي شود مگر اينکه خداوند فرزند پسري به من عنايت فرمايد که حق و باطل را از هم جدا سازد.[1]
همچنين يکي از ياران به حضرت عرض مي‌ کند: امام پس از تو کيست؟ آن حضرت فرمودند: فرزندم.
سپس گفت: آيا کسي که فرزند ندارد چگونه جرأت آن را دارد که بگويد فرزندم؟
راوي همين حديث گويد: چند روز سپري نشده بود که امام جواد ـ عليه السّلام ـ به دنيا آمد.[2]
همچنين ابن قيام واسطي جزو فرقه واقفيه که امامت حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ را قبول نداشت، نزد آن حضرت آمد و به قصد عيب جويي گفت: آيا مي‌ شود که دو امام در يک مقطع زماني با هم باشند؟
حضرت فرمود: نه مگر آنکه يکي از آن دو صامت (خاموش) باشد.
ابن قيام گفت: پس چطور براي تو صامت نيست؟
امام فرمود: چرا، به خدا سوگند خداوند براي من (فرزندي) قرار مي‌ دهد که حق و حق خواهان را استوار مي‌ بخشد و باطل و باطل خواهان را نيست و نابود مي‌ کند»[3].
تولد امام جواد ـ عليه السّلام ـ
تولد مبارک امام جواد ـ عليه السّلام ـ نه تنها پايان بخش دلهره هاي شيعيان و افشاي نيت فرصت طلبان و سود جوياني چون فرقه واقفيه بود، بلکه آغاز فصل نويني از تاريخ تشيع است.
در تاريخ ولادت امام جواد ـ عليه السّلام ـ اقوال مختلفي وارد شده از جمله:
1. شيخ کليني در اصول کافي و شيخ مفيد در ارشاد، ولادت حضرت را در رمضان سال 195 هجري[4] دانسته‎اند.
2. ابن شهر آشوب در مناقب و اربلي در کشف الغمه روز ولادت را 19 رمضان سال 195 هجري ذکر کرده اند.
3. شيخ طوسي از احمد بن محمد عياشي در انوار البهيه 10 رجب سال 195 هجري را روز ولادت حضرت دانسته است.
در ميان اقوال سه گانه، فرازي از دعاي ناحيه مقدسه که در ماه رجب خوانده مي‌ شود قول سوم را تأييد مي‌ نمايد.
آنجا که حضرت مي‌ فرمايند: «اللهم اني اسألک بالمولودين في رجب محمد بن علي الثاني و ابن علي بن محمد المنتجب» علاوه بر آن مشهور بين شيعه همين قول سوم است يعني ولادت آن حضرت روز دهم ماه رجب سال 195 هجري قمري مي‌ باشد.
کودکي امام جواد ـ عليه السّلام ـ
آگاهي هاي تاريخي درباره زندگي امام جواد ـ عليه السّلام ـ چندان گسترده نيست؛ زيرا افزون بر آنکه محدوديتهاي سياسي همواره مانع از انتشار اخبار امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ مي‌ گرديد، تقيه و شيوه هاي پنهاني مبارزه که براي «حفظ امام و شيعيان از فشار حاکميت» بود، عامل مؤثري در عدم نقل اخبار در منابع تاريخي است. ولي شکي نيست که دوران کودکي امام جواد ـ عليه السّلام ـ از مهمترين دوران زندگي آن حضرت به شمار مي‌ رود چرا که اولين کودکي بود که در چنين سني به امامت مي‌ رسيد و معادلات فکري سياسي مردم خصوصا حکمرانان را به هم مي‌ ريزد و برگ جديدي در تاريخ زندگي ائمه ـ عليهم السّلام ـ رقم مي‌ زند.
مهمترين رويدادهايي که در دوران کودکي آن حضرت به وقوع پيوست:
1. در خانواده امام رضا ـ عليه السّلام ـ در محافل شيعه، از حضرت جواد ـ عليه السّلام ـ به عنوان مولودي پر خير و برکت ياد مي‌ شد. چنان که از امام رضا ـ عليه السّلام ـ منقول است که فرمودند: «اين مولودي است که براي شيعيان ما، با برکت‎تر از او زاده نشده است»[5].
2. خلع سلاح واقفيه توسط امام جواد ـ عليه السّلام ـ [6]: واقفيه کساني بودند که در امامت امام موسي کاظم ـ عليه السّلام ـ توقف کرده بودند.
3. آزمايش حضرت توسط جمعي از شيعيان و پاسخ امام جواد ـ عليه السّلام ـ به پرسشهاي آنان در پرتو علم امامت.
از جمله امتيازهاي امام جواد ـ عليه السّلام ـ اظهار علم اهل بيت است که نظيرش وجود ندارد.
در تاريخ آمده که چون حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ از دنيا رفت عده اي از بزرگان و علما به مدينه آمدند و سي هزار مسئله در چند روز از حضرت سئوال نمودند و حضرت بدون تأمل و فکر جواب دادند در حالي که ده سال بيشتر نداشتند[7].
4. مناظره علمي با گروهي از معتزله و نيز با دانشمندان نامدار زمان مأمون از جمله يحيي بن اکثم و تحير يحيي از طرح فروعات زيادي در مورد مسئله‎اش توسط امام ـ عليه السّلام ـ[8]
5. تزويج توطئه‎آميز ام الفضل به امام ـ عليه السّلام ـ توسط مأمون؛ اين ازدواج که مأمون بر آن اصرار داشت، کاملا جنبه سياسي داشت و اهداف شومي را دنبال مي‌ کرد.
6. ايجاد شبکه ارتباطي وکالت توسط حضرت؛ امام جواد ـ عليه السّلام ـ با تمام محدوديتهاي موجود، از طريق نصب وکلا و نمايندگان، ارتباط خود را با شيعيان حفظ مي‌ کرد و با اين عمل از تجزيه نيروهاي شيعه جلوگيري مي‌ کرد.
حتي امام به هواداران خود اجازه مي‌ داد که به درون دستگاه حکومت نفوذ کرده مناصب حساس را در دست گيرند.
جواني امام جواد ـ عليه السّلام ـ
چنانکه گفته شد مهمترين عملکرد و فعاليت علمي، فرهنگي و سياسي ـ اجتماعي امام جواد ـ عليه السّلام ـ که تاريخ را به حيرت واداشته است همان دوران کودکي آن حضرت بوده است ولي دوران جواني امام ـ عليه السّلام ـ نيز خالي از اتفاق و رويداد نبوده است.
وقايع دوران جواني:
1. تربيت شاگردان و انتشار علوم و دانش هاي خود توسط آنان؛ گرچه دوره امام جواد ـ عليه السّلام ـ به دليل فشارهاي سياسي و کنترل شديد فعاليت آن حضرت از طرف دربار خلافت، شعاع فعاليت ايشان بسيار محدود بود با اين حال تربيت شاگرد در دستور کار حضرت هر چند به تعداد کم قرار داشت. بنابراين اگر مي‌ خوانيم که تعداد راويان و اصحاب حضرت جواد ـ عليه السّلام ـ قريب صد و ده نفر بوده اند[9] و جمعا 250 حديث از آن حضرت نقل شده، نبايد تعجب کنيم، زيرا از يک سو، آن حضرت شديدا تحت مراقبت و کنترل سياسي بود و از طرف ديگر، زود به شهادت رسيد و به اتفاق دانشمندان بيش از بيست و پنج سال عمر نکرد.[10]
2. سفر حج: امام پس از شهادت پدر بزرگوارش به سفر حج رفت و از آنجا به مدينه بازگشت و تا پايان خلافت مأمون در آن شهر ساکن بود.
3. شهادت امام ـ عليه السّلام ـ :
مأمون در سال 218 هـ.ق درگذشت و پس از او برادرش «معتصم» جاي او را گرفت او در سال 220 هـ.ق امام را از مدينه به بغداد آورد تا از نزديک مراقب او باشد. در مجلسي که براي تعيين محل قطع دست دزد تشکيل داده بود، امام را نيز شرکت داد و قاضي بغداد و ديگران شرمنده شدند و بذر کينه در درون معتصم نهاده شد، معتصم که درصدد قتل حضرت بود اين قضيه او را بيشتر تحريک کرد و سرانجام منظور پليد خود را عملي ساخت و امام را توسط ام الفضل مسموم و شهيد نمود.[11]
بنابر آنچه گفته شد تولد حضرت جواد ـ عليه السّلام ـ در شرايطي صورت گرفت که خير و برکت خاصي براي شيعيان به ارمغان آورد، بدين معنا که عصر امام رضا ـ عليه السّلام ـ عصر ويژه‎اي بود و حضرت در تعيين جانشين خود و معرفي امام بعدي، با مشکلاتي روبرو بود که در عصر امامان قبلي، بي سابقه بوده است، روي همين بود که خداوند چنان علمي به حضرت بخشيد که در همان دوران کودکي اسلام و تشيع را احيا کرد و دشمنان را لب به دندان قرار داد و تلاشهاي زيادي را در اين راه از خود نشان داد و در دوران کوتاه عمرش انقلابي علمي و فرهنگي به راه انداخت و در همين راه به شهادت رسيد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ منتهي الامال، ج 2، شيخ عباس قمي.
2ـ سيره پيشوايان، مهدي پيشوايي.
3ـ حيات فکري و سياسي امامان شيعه، رسول جعفريان.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . طبرسي، اعلام الوري، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ سوم، بي تا، ص346.
[2] . علي بن عيسي اربلي، کشف الغمه، مکتب بني هاشمي تبريزي، 1381 ق، ج 2، ص 352.
[3] . شيخ مفيد، الارشاد، ترجمه رسولي محلاتي، تهران، انتشارات علميه اسلاميه، بي تا، ج 2، ص 267.
[4] . کليني، اصول کافي، قم، نشر اسوه، چاپ اول، 1418 ق، ج 1، ص 561.
[5] . طبرسي، اعلام الوري، المکتبة الاسلامي، چاپ سوم، بي تا، ص 347.
[6] . علي بن عيسي الإربلي، کشف الغمه، مکتبة بني هاشمي تبريز، 1381 هـ.ق، ج 2، ص 142.
[7] . کليني، اصول کافي، قم، چاپ و نشر اسوه ، چاپ اول، 1418 هـ.ق، ج 1، ص 566.
[8] . شيخ مفيد، الإختصاص، تعليق: علي اکبر غفاري، انتشارات جامعه مدرسين، قم، بي تا، ص 99.
[9] . شيخ طوسي، رجال، منشورات المکتبة الحيدريه، چاپ اول، نجف، 1381 هـ.ق ، ص 397ـ409.
[10] . شيخ مفيد، الارشاد، ترجمه رسولي محلاتي، انتشارات علميه اسلاميه، تهران، بي تا، ج 2، ص 284.
[11] . کليني، الکافي، دارالکتب الاسلاميه، تهران، چاپ چهارم، 1365 ش، ج 1، ص 323.