پرسش :

نام برخي از ياران و اصحاب امام جواد ـ عليه السّلام ـ را همراه با شرح مختصري از زندگي شان بيان كنيد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
در هر دوره اي كه امامان شيعه پرچم هدايت جامعه را برعهده مي‌ گرفتند، و امامت جامعه را عهده دار مي‌ شدند، به تربيت شاگردان مي‌ پرداختند. شاگرداني كه هركدام وزنه علمي بزرگي به شمار مي‌ رفتند و در ميدان رقابت سرآمد دانشمندان عصر خود بودند. حضرت امام جواد ـ عليه السّلام ـ امام نهم ما شيعيان نيز به تربيت شاگرداني پرداختند كه مايه استمرار و پايداري تشيع بودند.
آنها در رشد و شكوفايي تمدن اسلام سهم بسزايي داشتند، لذا شايسته است كه براي احياي نام و ياد و آثار و مرام تربيت يافتگان مكتب ائمه و معرفي آنان به نسل حاضر و آينده تلاش نمود. ما در اين بحث به برخي از اين بزرگواران اشاره خواهيم كرد.
1. عبدالعظيم حسني: عبدالعظيم بن عبدالله بن علي بن حسن بن زيد بن حسن بن علي بن ابيطالب ـ عليه السّلام ـ ملقب به حسني است به خاطر انتسابش به امام حسن ـ عليه السّلام ـ وي از اصحاب امام جواد ـ عليه السّلام ـ و امام هادي ـ عليه السّلام ـ بوده است. و مشهور است كه وي در زمان امام هادي ـ عليه السّلام ـ وفات يافته. وي فردي جليل القدر و عالمي وارسته بوده كه روايات و احاديث زيادي از امام جواد و امام هادي ـ عليهم السّلام ـ نقل كرده است او كتاب «خطب اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ» و كتاب «اليوم و الليله» را تأليف نموده است.[1] محمد بن خالد برقي روايت مي‌ كند كه عبدالعظيم حسني از ترس سلطان وقت كه علويين را اذيت و آزار مي‌ كرد و آنان را به قتل مي‌ رساند، گريخت و به شهر ري آمد. و در خانه يكي از شيعيان سكونت گزيد، شيعيان خبر حضور ايشان را شنيدند.[2] و به نزدش آمده و به حديث او گوش فرا مي‌ دادند و سئوالات شرعي خود را مي‌ پرسيدند.[3] ايشان در سال 245 هـ.ق وفات يافته و هم اكنون مرقدش در شهرري نزديك تهران واقع شده و زيارتگاه عاشقان اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ مي‌ باشد. در برخي از روايات ثواب زيارت ايشان را معادل ثواب زيارت امام حسين ـ عليه السّلام ـ ذكر كرده اند.[4]
2. احمد بن محمد بن ابي نصر بزنطي: وي از جمله ياران و اصحاب امام رضا و امام جواد ـ عليهم السّلام ـ بوده و نزد آن دو بزرگوار داراي منزلتي رفيع بوده است. وي احاديث زيادي از اين دو امام بزرگوار روايت كرده است ايشان از جمله محدثان شيعي موثق معرفي شده است.[5]
بزنطي به عنوان فردي جليل القدر، فقيهي فاضل و يكي از اصحاب اجماع معرفي شده است.[6]
شيخ طوسي در «الفهرست» آورده است: وي از ثقات اهل كوفه مي‌ باشد كه حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ را ملاقات كرده است و نزد ايشان مقامي عظيم داشته است. وفات او در سال 212 هـ.ق اتفاق افتاده است.[7] وي كتب متعددي تأليف نموده كه از جمله آنها مي‌ توان به كتاب «الجامع» اشاره كرد.[8]
3. فضل بن شاذان: فضل بن شاذان نيشابوري از اصحاب امام جواد و امام هادي و عسكري ـ عليهم السّلام ـ بوده است. وي فردي مورد اعتماد و جليل القدر و فقيه و متكلم بوده است.[9] برخي نوشته اند 180 كتاب در فقه و حديث و رد بر فرقه هاي ضاله و... نگاشته كه متأسفانه اكثر آنها از بين رفته است.[10] شيخ طوسي نام برخي از آثار وي را در «الفهرست» ذكر نموده.[11] اكثر تراجم نويسان از وي به نيكي ياد كرده اند. وفات وي در سال 260 هـ.ق گزارش شده است.[12] ابن شاذان از جمله كساني است كه امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ براي وي طلب رحمت فرمودند.[13]
4. حبيب بن اوس طائي: حبيب بن اوس طائي معروف به ابوتمام از اصحاب خاص امام جواد ـ عليه السّلام ـ بوده. او شاعري بزرگ و استاد لغت شناسي و تاريخ و ايام عرب بود. وي داراي قصيده معروفي است كه درباره ائمه دوازده گانه مي‌ باشد.[14] شيخ عباس قمي مي‌ نويسد: «علما گفته اند كه از قبيله «طي» سه كس بيرون آمدند كه هر كدام در باب خود منفرد بودند، حاتم طائي در جود، داود طائي در زهد و ابوتمام طائي در شعر.[15] قبر ابوتمام در موصل معروف است.
5. محمد بن ابي عمير: وي از بزرگترين قبايل عرب مي‌ باشد. علما و دانشمندان، حكم به وثاقت و بزرگواري او نموده اند و او را عابدترين و با ورع ترين مردم زمان خويش مي‌ دانند. و در فقه و دانش او را از افراد برجسته زمان خويش مي‌ شمارند كه داراي كتب بسياري است.[16] از نظر علم حديث وي فردي معتبر مي‌ باشد.[17]
وفات وي در سال 217 هـ.ق ذكر شده است.[18] شيخ طوسي كتب زيادي براي او ذكر كرده است از جمله اين كتابها مي‌ توان به كتاب «النوادر»، كتاب «الاستطاعه» و كتاب «الرد علي اهل القدر و الجبر» اشاره كرد.[19]
6. محمد بن سنان: وي از ياران برجسته امام جواد ـ عليه السّلام ـ بود. رواياتي وجود دارد كه بر بزرگي شأن و شدت اعتقاد و علم و ورع او دلالت مي‌ كند.[20] امام جواد ـ عليه السّلام ـ درباره او و صفوان بن يحيي فرمود: خداوند از آن دو راضي و خشنود گردد زيرا آنها با من و پدرم هرگز مخالفت نكردند.[21]
7. علي بن مهزيار: علي بن مهزيار اهوازي از اصحاب امام رضا و امام جواد و امام هادي ـ عليهم السّلام ـ بوده است. وي از منزلتي رفيع در نزد ائمه برخوردار بوده و از جانب امامان معصوم وكيل بوده است. او با امام جواد ـ عليه السّلام ـ مراسله و مكاتبه داشته است. امام جواد ـ عليه السّلام ـ در جايي براي او مي‌ نويسد: «نوشته ات به دستم رسيد. از كلامت خوشحال شدم، خداوند تو را مسرور گرداند...»[22] در معجم رجال الحديث آمده است: «وي از خواص ياران امام جواد ـ عليه السّلام ـ بوده و از جانب ايشان وكالت داشته و نزد آن امام بزرگوار داراي قدر و منزلت بوده است. در حديث، جزء موثقين بوده و طعن و ايرادي بر او وارد نشده است. وي كتب زيادي تأليف نموده است.[23]
از ديگر ياران آن حضرت مي‌ توان به آدم بن اسحاق قمي، ابراهيم بن مهزيار، احمد بن محمد بن عيسي اشعري قمي، زكريا بن آدم، صفوان بن يحيي و محمد بن اسماعيل بن بزيع اشاره كرد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ الامام الجواد من المهد الي اللحد، سيد محمد کاظم قزويني.
2ـ رجال، شيخ طوسي.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . قزويني، سيد محمد كاظم، الامام الجواد من المهد الي اللحد، قم، مؤسسه الرساله، چاپ اول، 1414ق، ص212.
[2] . خوئي، سيد ابوالقاسم موسوي، معجم رجال الحديث، بي جا، مركز نشر الثقافه الاسلاميه، 1413ق، ج17، ص50.
[3] . الامام الجواد من المهد الي اللحد، همان، ص212.
[4] . معجم رجال الحديث، همان، ج17، ص52.
[5] . الامام الجواد من المهد الي اللحد، همان، ص126.
[6] . محمد بن حسن طوسي، رجال طوسي، نجف، منشورات المكتبه الحيدريه، 1380ق.، ص397.
[7] . محمد بن حسن طبرسي، الفهرست، مشهد، مركز تحقيقات و مطالعات، 1348ق.، ص36.
[8] . شيخ عباس قمي، الكني و الالقاب، بي تا، بي جا، ج2، ص80.
[9] . الفهرست، همان، ص254.
[10] . الامام الجواد من المهد الي اللحد، همان، ص287.
[11] . الفهرست، همان، ص254.
[12] . آقابزرگ تهراني، الذريعه، بيروت، دارالاضواء، چاپ دوم، 1403ق، ج15، ص173.
[13] . محمد بن حسن طوسي، اختيار معرفه الرجال، تهران، وزارت ارشاد اسلامي، 1382، ص584.
[14] . الامام الجواد من المهد الي اللحد، همان، ص145؛ ابن شهر آشوب اين قصيده را در كتابش مناقب ذكر كرده است.
[15] . شيخ عباس قمي، المنتهي، تهران، كتابفروشي مركزي، چاپ دوم، 1333ش، ص230.
[16] . الفهرست، همان، ص218.
[17] . المنتهي، همان، ص130.
[18] . الذريعه، همان، ج2، ص141.
[19]. ثقة الاسلام تبريزي، مرأة الكتب، قم، مكتبه آيت الله مرعشي العامه، 1414ق، ص57.
[20] . معجم رجال الحديث، همان، ج16، ص151.
[21] . همان، ج17، ص162.
[22] . الامام الجواد من المهد الي اللحد، همان، ص271.
[23] . معجم رجال الحديث، همان، ج12، ص192.