پرسش :

آيا نجمه خاتون مادر حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) كنيزي بود كه از دور دست و بابشارتهاي قبلي آمد يا شاگرد و كنيز حميده خاتون(مادر امام كاظم«ع») بود و توسط ايشان براي همسري امام كاظم(ع) معرفي شد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
نجمه خاتون مادر گرامي امام هشتم امام رضا ـ عليه السّلام ـ و حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ است[1] كه نامهاي مختلفي براي آن بانوي مكرمه در منابع حديثي و تاريخي آمده است كه هيچ منافاتي بين اخبار درباره نام آن بانو وجود ندارد شيخ مفيد(ره) مادر امام هشتم ـ عليه السّلام ـ را چنين معرفي مي‌كند: «و اُمّه ام ولدٍ يقال لها: ام البنين»[2] مادر امام رضا ـ عليه السّلام ـ ام ولد بود ام ولد به كنيزاني گفته مي‌شد كه در خانه مولاي خود صاحب فرزند مي‌شدند (كنيز داراي فرزند). آنچه را كه شيخ مفيد براي آن حضرت به عنوان نام نوشته كنيه‌اي است كه معروف به آن بوده است و به خاطر داشتن فرزندان (مادر فرزندان) كنيه گرفته است، نام اصلي مادر گرامي حضرت رضا، تكُتم بوده است كه پس از تولد امام رضا ـ عليه السّلام ـ از طرف امام كاظم ـ عليه السّلام ـ طاهره ناميده شد.[3]
درباره ازدواج ائمه اسراري نهفته است كه نشانگر الطاف خفيه الهي است كه براي افراد عادي چنين وقايعي وجود ندارد. داستان ازدواج امام عسگري(ع) با نرجس خاتون مادر حضرت صاحب ـ سلام الله عليها ـ با آن شگفتي و حيرت قابل توجه و تأمل است.[4] تقريباً مادران غالب ائمه كنيز و ام ولد بوده و از مادراني متولد شده‌اند كه از محيط خارج از عربستان و قوم عرب بوده‌اند كه در جاي خود قابل بحث و تأمل است.[5]
حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ به دليل اينكه مقبره و مرقد مطهرش در شهر قم واقع شد. اين شهر را در تمام جهان به علم و عرفان و معرفت و ولايت شناساند و نام ايران را در جهان پرآوازه نمود و تشيع را در تمامي جهان متبلور نمود. عالماني در دامن اين بانوي مجلل و تحت نفوذ معنويت سرشار آن بانوي اسلام پرورش يافتند كه هر يك از آنها اقطابي از علم و دانش بوده و در ترويج علوم آل محمد و فقه و فقاهت، سعي و تلاش قابل توجهي نمودند، لذا اين است كه امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: از فرزندان من در شهر قم مدفون مي‌شود و آنجا حرم من و حرم فرزندان من است بعد از من...[6]
معناي آن حديث نوراني كه قبل از تولد امام رضا ـ عليه السّلام ـ و حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ صادر شده اكنون در عصر حاضر براي ما روشن مي‌شود كه حرم آل محمد قم است چون معارف آل محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ از آن به تمام جهان پرتوافكني مي‌نمايد.[7]
درباره پاسخ سؤال كه پس از شناساندن مقام معنوي مادر حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ لازم است بدانيم كه در منابع معتبر هر دو مطلب آمده است درباره آن بانوي مكرم، و هيچ منافاتي بين دو مطلبي كه در سؤال آمده نيس چون كنيز بودن آن بانو،‌و اينكه به صورت كنيزي به مدينه آورده شد و بعداً به خدمت امام كاظم ـ عليه السّلام ـ رسيده است تناقض نمي باشد. آن بانو قبل از اينكه به تزويج آن امام همام درآيد تحت تعليم و تربيت حميده بانو بوده است، و پس از آنكه حميده بانو آن مخدره را تربيت و تعليم علوم الهي نموده تا شايستگي بيشتر و سعه وجودي او براي دريافت نور امامت آماده شود تا پس از اينكه آموزش لازم را آموخت به تزويج امام درآيد و از او فرزنداني پاك و نوراني متولد شوند كه عالم را پر از نور خود نمايند، در جهان هستي همه چيز بر اساس علتها و اسباب مادي پيشرفته است علاوه بر اينكه اسباب و علل معنوي در آن دخيل بوده و هدايتهاي الهي پشتوانه آن بوده است. لذا به حسب اين علل مادر حضرت معصومه كه در آينده مادر امام معصوم (امام رضا«ع») و دختري چون فاطمه معصومه باشد بايد مدارج و مراحل و مقدمات لازم را طي كند و از جاي دور مانند آفريقا يا شهرهاي ديگر بلاد اسلامي به شهر مدينه به عنوان كنيز آورده شود و در اختيار خاندان امامت و تحت نظر حميده خاتون تعليم و آموزشهاي لازم را ببيند و پس از آن به تزويج امام كاظم ـ عليه السّلام ـ درآيد و از آن حضرت صاحب دو فرزند به نامهاي علي(امام رضا) و فاطمه (معصومه) باشد.[8] براساس روايات مختلف از ثقات شيعه اين بانو پس از ورود به مدينه و به سبب بشارتي كه امام كاظم ـ عليه السّلام ـ از طريق الهام الهي با اين بانوي مجلله كه دوراني در تحت تعليم حميده بانو مادر امام كاظم ـ عليه السّلام ـ بوده است. ازدواج نموده و صاحب دو نور پاك از امامت شده است.[9] بنابراين دو روايت مذكور هر دو صحيح و قابل جمع‌ بوده، و هيچ‌گونه تناقض بين آنها وجود نداشته و مورد طرد علماي بزرگ نبوده است. اين روايت از طرف مرحوم كليني صاحب كافي و از طريق شيخ صدوق نقل شده كه مادر امام كاظم حميده خاتون آن كنيز را خريداري نموده بود كه در خواب پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ را ديد و آن حضرت به او دستور داد كه آن كنيز را به فرزندت موسي هديه كن و آن بانو اين عمل را انجام داد.
براساس روايت كليني امام شخصاً به هشام بن احمر مي‌فرمايد آيا اطلاع داري فردي از اهل مغرب (كشور آفريقايي) به مدينه آمده است، ... هشام همراه امام پيش مردي كنيزفروش بود او هفت كنيز در معرض ديد امام ـ عليه السّلام ـ آورد. حضرتش فرمود: آن كنيزي كه مورد نظر ماست آن را بياور، كه مرد كنيز فروش امتناع نمود، و گفت مريض و عليل است فرداي آن روز امام، هشام را فرستاد و فرمود هر شرطي گفت قبول كن، تا‌ آن كنيز را از او خريداري كني. كنيز فروش پس از شرايط سخت و گران نمودن قيمت عاقبت آن كنيز را كه مي‌گفت مريض است به هشام نماينده امام فروخت و علت امتناع آن را از كنيز فروش پرسيد. وي از سرّي خبر داد كه يكي از بانوان اهل كتاب به او خبر داده بود كه هرگز شايسته نيست اين بانو در پيش امثال تو باشد او دختري است كه شايسته برترين انسان روي زمين است... چون فرزندي از او نزد مولايش به دنيا خواهد آمد كه در ميان همه اهل شرق و غرب براي او همسنگي نباشد،... هشام احمر گويد: پس از اينكه آن بانو در خدمت امام قرارگرفت‌ امام رضا ـ عليه السّلام ـ از او متولد شد.[10] روايت شيخ صدوق نيز منافاتي با اين روايت ندارد الا اينكه كنيز را متعلق به حميده خاتون مادر امام كاظم ـ عليه السّلام ـ مي‌داند كه به امام هديه شده،‌ چون مادر امام ـ عليه السّلام ـ در كنار فرزند خويش امام كاظم زندگي مي‌كرده است و كنيزاني كه در بيت امامت بودند همه در اختيار آن بانو و در خدمت او و تحت تربيت او بودند چنانكه مسلم است خاندان امامت غلام و كنيز زياد مي‌خريدند و پس از تربيت آنها را آزاد مي‌كردند و هر يك از آنها به عنوان نماينده و خاندان امامت آنچه را از اين خاندان مي‌آموختند به مناطق ديگر منتقل مي‌نمودند چنانكه در سيره امام سجاد ـ عليه السّلام ـ كاملاً مشهود است و در سيره تمام ائمه وجود دارد.[11] اباصلت هروي غلام امانه رضا(ع) بود در عين حال يكي از روات حديث از امام رضا ـ عليه السّلام ـ نيز مي‌باشد،[12] پس داشتن كنيز و غلام در پيش اين خاندان به آن معناي منفي نبوده است بلكه هر يك از آنها به عنوان معلم براي جامعه عرضه شده‌اند و در كتب رجال ما شاهد بسياري از غلامان ائمه هستيم كه روايات آنها را به ما رسانده‌اند.[13] پس مادر حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ در پيش جدّه‌اش حميده خاتون و در اختيار او براي كسب تربيت عالي بوده است چنانكه پس از تزويج عروس آن حضرت بود و عروس نسبت به مادر شوهر چونان دختري است كه از او اطاعت و در پيش او به ترقي و تعالي مي‌رسد.
در پايان نتيجه مي‌گيريم كه هر دو روايت درباره مادر گرامي حضرت معصومه صحيح بوده و قابل استناد است و هيچ تعارضي بين دو خبر وجود ندارد كه مجبور به ترجيح يكي از آنها باشيم، بلكه مشتركات جود در معنا و مفهوم روايت بهترين علت بر اين است كه اين دو روايت قابل جمع مي‌باشند وجود اشتراك در روايات را مي‌توان چنين تبيين نمود اول اينكه مادر حضرت معصومه كنيزي بوده است كه از كشور آفريقايي «مغرب» به مدينه براي فروش آورده شده بود.
ثانياً خريداري آن توسط امام براساس الهام الهي بوده است. و اين كنيز مدتي در خانه امام كاظم تحت تعليم و تربيت مادرش حميده خاتون قرار داشته و زني بسيار پاكدامن و عفيف و عابد و زاهد بوده است و داراي كمالات و فضايل عاليه يك مادر نمونه بوده و لياقت و شايستگي آن را داشته كه مادر حضرت امام رضا ـ عليه السّلام ـ و خواهرش حضرت معصومه باشد. از جمله دلايلي كه به صحت اين دو روايت مي‌توان اقامه نمود اين است كه راوي اين دو روايت هر دو از موثقين روات شيعه‌اند علاوه بر اينكه اين روايات در منابع معتبر ديگري نيز آمده است.[14]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. حضرت معصومه فاطمه دوم، محمد محمدي اشتهاردي.
2. كريمه اهل بيت، علي اكبر مهدي پور.
3. فروغي از كوثر، الياس محمد بيگي.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . حرعاملي، اثبات الهداة، تهران، دارالكتب الاسلامية، ‌ چ اول، ج 3، ص 233.
[2] . مفيد، الارشاد، قم، آل البيت، چ اول، 1413، ج 2 ص 247.
[3] . طبرسي، اعلام الوري باعلام الهدي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چ سوم، بي‌تا، ص 313.
[4] . رك: صدوق، كمال‌الدين، قم، جامعه مدرسين، چ سوم، 1416، ص 420،‌ چنانكه مادر امام كاظم حميده خاتون نيز كنيزي بود از اندلس ـ مجلسي پيشين، ج 48 ـ ص 6.
[5] . رك: مفيد، الارشاد، ج 2، پيشين، ص 412.
[6] . مجلسي، بحار، ج 60، ص 216.
[7] . ر.ك: حكيمي، محمد، حضرت معصومه و شهر قم، قم، دفتر تبليغات، چ دوم، 76، ص 47.
[8] . ابن جرير طبري، دلائل الامامه، قم، 1413، ص 63.
[9] . مجلسي، پيشين، ج 49، ص 7.
[10] . كليني، اصول كافي، بيروت، احياء‌التراث، ج 1، ص 486 و مفيد، پيشين، ج 2، ص 254.
[11] . سيد بن طاوس، اقبال، تهران، ‌ اسلاميه، چ دوم،1390هـ . ق،‌ ص 261.
[12] . طوسي، الفهرست. قم، مدرسين، ‌چ اول، 1415، ص 369.
[13] . پيشوائي، مهدي، سيره پيشوايان، قم، امام صادق، چ دوم، 1374، ص 300.
[14] . ر.ك: مجلسي، پيشين، ج 49، ص 1-12.