پرسش :
مدت رسالت حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ چند سال بوده؟ آيا فقط در بين بني اسرائيل رسالت داشت؟
شرح پرسش :
پاسخ :
بر اساس بيان متقن و تصريح قرآن، حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ در حين تولد رسالت خود را بيان كرد و با اين عمل اعجازآميز و به اذن خداوند اتهاماتي را كه قوم بني اسرائيل به مادرش نسبت مي دادند، رفع نموده و چنين فرمود: «قال اني عبدالله آتاني الكتاب و جعلني نبياً».[1]
بر اساس روايتي معتبر از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نبوت حضرت عيسي از كودكي آغاز شده است،[2] همانطوري كه امام عصر ـ عليه السّلام ـ در حين تولد در تكبير خداوند و سجده بر خدا، امامت خويش را براي برخي از اصحاب امام عسگري ـ عليه السّلام ـ اعلام نموده است و امام جواد ـ عليه السلام ـ در سن كودكي امامت را عهده دار شد و مانند حضرت يحيي كه قرآن به صراحت از نبوت او دركودكي سخن گفته است: «... يا يحيي خُذ الكتاب بِقُوةٍ و آتيناهُ الحكم صبياً...»؛[3] اي يحيي كتاب الهي را با قدرت بگير حكم رسالت و نبوت را به يحيي در كودكي داديم.
حضرت عيسي بعد از تولد كه ولادتش در شهر ناصره يكي از شهرهاي فلسطين بود (البته انجيل ولادت او را در بيت لحم نوشته است)[4] در كنار مادرش مريم و پدرخوانده اش يوسف نجار زندگي مي نمود و مدتي از آن شهر دور شدند و به كشور مصر هجرت نمودند و 12 سال در آنجا اقامت كردند. در اين زمان يحيي پسرخاله حضرت عيسي در بين بني اسرائيل رسالت داشت و عيسي ـ عليه السلام ـ در غيبت بود.[5] عيسي بعد از سپري شدن مدت غيبتش در حالي كه سنش كامل شده در حدود 29 سالگي رسالتش را به طور رسمي آغاز و به بني اسرائيل اعلام نمود.[6] انجيل آغاز رسالت عيسي را در 30 سالگي مي داند.[7]
قرآن در اين باره مي فرمايد: وقتي عيسي فرزند مريم به بني اسرائيل گفت من پيامبر خدا به سوي شما هستم و نشانه هايي از سوي خداوند براي نبوتم دارم...[8] عيسي فرزند مريم در دنيا و آخرت پيش خدا آبرومند،و پيامبري است مبعوث از بين بني اسرائيل... (بر اساس اين آيات رسالت عيسي از ميان قوم بني اسرائيل آغاز شد.[9]
حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ با معجزاتي رسالت خويش را ثابت مي كرد: از گل پرنده اي درست مي كرد و در آن مي دميد و به اذن خدا پرواز مي نمود و بيماران صعب العلاج را شفا مي داد و كورمادرزاد را بينا، و مردگان را زنده مي كرد و مردم را از ذخايرشان خبر مي داد.[10] چنان كه قرآن مي فرمايد: «... و انبئكم بماتأكلون و ما تدخرون قال الذين كفروا منهم ان هذا الاسحر مبين...».[11]
مرحوم علامه طباطبايي درباره جهاني بودن رسالت عيسي در ذيل آيه: «و رسولاً الي بني اسرائيل...» مي فرمايند: آنچه از ظاهر آيه استفاده مي شود آن است كه عيسي ـ عليه السلام ـ تنها مبعوث به بني اسرائيل بوده، چنان كه از آياتي هم كه درباره موسي ـ عليه السلام ـ است همين استفاده مي شود. با اينكه در تفسير آيه 213 سوره بقره روشن شد كه عيسي هم مانند موسي ـ عليهم السلام ـ از پيغمبران اولوالعزم بوده و مبعوث به تمام مردم دنيا گرديده است.[12]
علاوه بر اين دلايل ديگري از قرآن و آيات سوره «يس» آورده اند كه دين حضرت عيسي جهاني بوده است نه مختص به بني اسرائيل بلكه مبعوث شدنش از بين بني اسرائيل بوده است.
مفسرين در ذيل آيه: و مثال بزن به آنها اهالي آن سرزميني را كه وقتي دو تن از فرستادگان (عيسي) به سوي آنها رفت و نفر سومي را به آنها اضافه كرديم...[13] گفته اند كه آنها فرستادگان حضرت عيسي به انطاكيه (روم) مي باشند كه براي دعوت به رسالت حضرت مسيح رفته بودند.[14] آنها از اين آيات نتيجه مي گيرند كه رسالت حضرت عيسي جهاني بوده و روايات معتبري نيز بر اين مدعا آورده و آن را اثبات كرده اند،[15] مرحوم علامه طباطبايي اين مسئله را با استفاده از آيات قرآن اثبات نموده است،[16] از طرفي خود حضرت عيسي در سرزمين هاي مختلف سير مي نمود و رسالتش را اعلام مي كرد و با بياني شيوا و نشان دادن معجزاتي قوي از جمله زنده نمودن مردگان به جهاني بودن رسالتش و همگاني بودن آن تأكيد مي ورزيد. چنان كه اولوالعزم بودن آن حضرت بهترين دليل اين جايگاه است، آن حضرت حواريون خود را نيز به شهرهاي مختلف براي تبليغ مسيحيت گسيل مي داشت و آنها بعد از عيسي نيز اين وظيفه را به انجام مي رساندند.[17]
مدت رسالت آن حضرت از سن 29 سالگي شروع و تا زمان عروجش به آسمان ادامه داشت.
«اذ قال يا عيسي اني متوفيك و رافعك الي...»[18] اگر چه روايات معتبر نبوت عيسي را از 7 سالگي ذكر كرده اند ولي او مدت طولاني از ميان قوم بني اسرائيل غايب بوده است.[19] و عروج آن حضرت دقيقاً روشن نيست كه در چند سالگي بوده است.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مريم / 30.
[2] . مجلسي، محمدبقار، بحارالانوار، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1363ش، ج14، ص256ـ251، به نقل از صدوق، عيسي در 7 يا 8 سالگي معجزاتش را اظهار مي نمود.
[3] . مريم / 12.
[4] . انجيل برنا، ترجمه سردار كابلي، چاپ شصت و دوم، ص71 و 76، فصل نهم؛ ويل دورانت، تاريخ تمدن، تهران، اميركبير، چاپ چهارم، 1372ش، ج3، ص656 الي 658.
[5] . شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، قم، جامعه مدرسين، چاپ سوم، 1416ق، ج1و2، ص160؛ يعقوبي، تاريخ، تهران، علمي فرهنگي، 1374ش، ج1، ص83ـ98؛ مبلغي آباداني، اديان و مذاهب جهان، ج2، ص702.
[6] . عمادزاده، تاريخ انبياء، ص729.
[7] . انجيل برنابا، تصحيح سردار كابلي، چاپ شصت و دوم، ص77، فصل دهم.
[8] . صف / 6.
[9] . آل عمران / 49.
[10] . مائده / 110؛ انجيل برنابا، همان، ص78.
[11] . آل عمران / 49.
[12] . بقره / 213؛ ر.ك: طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج2، تفسير آيه 213 سوره بقره.
[13] . يس / 13ـ14؛ ر.ك: طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج17، ص84؛ شيخ طوسي، تبيان، بيروت، دار احياء التراث العربي، ج8، ص448؛ طبرسي، مجمع البيان، تصحيح محلاتي، بيروت، احياء التراث العربي، چاپ اول، 1412ق، ص541.
[14] . همان.
[15] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1363ش، ج14، ص240.
[16] . طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، تهران، اميركبير، چاپ پنجم، 1370ش، ج3، ص349.
[17] . ر.ك: مبلغي، عبدالله، تاريخ اديان و مذاهب جهان، قم، سينا، چاپ اول، 1373ش، ج2، ص694 و 768ـ766 و 770ـ773؛ حكمت، علي اصغر، تاريخ اديان، چاپ پنجم، 1371ش، ص220.
[18] . آل عمران / 55.
[19] . بحارالانوار، همان، ص240، 256، 335 و 350؛ طبري، تاريخ، بيروت، ج1، ص353.
بر اساس بيان متقن و تصريح قرآن، حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ در حين تولد رسالت خود را بيان كرد و با اين عمل اعجازآميز و به اذن خداوند اتهاماتي را كه قوم بني اسرائيل به مادرش نسبت مي دادند، رفع نموده و چنين فرمود: «قال اني عبدالله آتاني الكتاب و جعلني نبياً».[1]
بر اساس روايتي معتبر از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نبوت حضرت عيسي از كودكي آغاز شده است،[2] همانطوري كه امام عصر ـ عليه السّلام ـ در حين تولد در تكبير خداوند و سجده بر خدا، امامت خويش را براي برخي از اصحاب امام عسگري ـ عليه السّلام ـ اعلام نموده است و امام جواد ـ عليه السلام ـ در سن كودكي امامت را عهده دار شد و مانند حضرت يحيي كه قرآن به صراحت از نبوت او دركودكي سخن گفته است: «... يا يحيي خُذ الكتاب بِقُوةٍ و آتيناهُ الحكم صبياً...»؛[3] اي يحيي كتاب الهي را با قدرت بگير حكم رسالت و نبوت را به يحيي در كودكي داديم.
حضرت عيسي بعد از تولد كه ولادتش در شهر ناصره يكي از شهرهاي فلسطين بود (البته انجيل ولادت او را در بيت لحم نوشته است)[4] در كنار مادرش مريم و پدرخوانده اش يوسف نجار زندگي مي نمود و مدتي از آن شهر دور شدند و به كشور مصر هجرت نمودند و 12 سال در آنجا اقامت كردند. در اين زمان يحيي پسرخاله حضرت عيسي در بين بني اسرائيل رسالت داشت و عيسي ـ عليه السلام ـ در غيبت بود.[5] عيسي بعد از سپري شدن مدت غيبتش در حالي كه سنش كامل شده در حدود 29 سالگي رسالتش را به طور رسمي آغاز و به بني اسرائيل اعلام نمود.[6] انجيل آغاز رسالت عيسي را در 30 سالگي مي داند.[7]
قرآن در اين باره مي فرمايد: وقتي عيسي فرزند مريم به بني اسرائيل گفت من پيامبر خدا به سوي شما هستم و نشانه هايي از سوي خداوند براي نبوتم دارم...[8] عيسي فرزند مريم در دنيا و آخرت پيش خدا آبرومند،و پيامبري است مبعوث از بين بني اسرائيل... (بر اساس اين آيات رسالت عيسي از ميان قوم بني اسرائيل آغاز شد.[9]
حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ با معجزاتي رسالت خويش را ثابت مي كرد: از گل پرنده اي درست مي كرد و در آن مي دميد و به اذن خدا پرواز مي نمود و بيماران صعب العلاج را شفا مي داد و كورمادرزاد را بينا، و مردگان را زنده مي كرد و مردم را از ذخايرشان خبر مي داد.[10] چنان كه قرآن مي فرمايد: «... و انبئكم بماتأكلون و ما تدخرون قال الذين كفروا منهم ان هذا الاسحر مبين...».[11]
مرحوم علامه طباطبايي درباره جهاني بودن رسالت عيسي در ذيل آيه: «و رسولاً الي بني اسرائيل...» مي فرمايند: آنچه از ظاهر آيه استفاده مي شود آن است كه عيسي ـ عليه السلام ـ تنها مبعوث به بني اسرائيل بوده، چنان كه از آياتي هم كه درباره موسي ـ عليه السلام ـ است همين استفاده مي شود. با اينكه در تفسير آيه 213 سوره بقره روشن شد كه عيسي هم مانند موسي ـ عليهم السلام ـ از پيغمبران اولوالعزم بوده و مبعوث به تمام مردم دنيا گرديده است.[12]
علاوه بر اين دلايل ديگري از قرآن و آيات سوره «يس» آورده اند كه دين حضرت عيسي جهاني بوده است نه مختص به بني اسرائيل بلكه مبعوث شدنش از بين بني اسرائيل بوده است.
مفسرين در ذيل آيه: و مثال بزن به آنها اهالي آن سرزميني را كه وقتي دو تن از فرستادگان (عيسي) به سوي آنها رفت و نفر سومي را به آنها اضافه كرديم...[13] گفته اند كه آنها فرستادگان حضرت عيسي به انطاكيه (روم) مي باشند كه براي دعوت به رسالت حضرت مسيح رفته بودند.[14] آنها از اين آيات نتيجه مي گيرند كه رسالت حضرت عيسي جهاني بوده و روايات معتبري نيز بر اين مدعا آورده و آن را اثبات كرده اند،[15] مرحوم علامه طباطبايي اين مسئله را با استفاده از آيات قرآن اثبات نموده است،[16] از طرفي خود حضرت عيسي در سرزمين هاي مختلف سير مي نمود و رسالتش را اعلام مي كرد و با بياني شيوا و نشان دادن معجزاتي قوي از جمله زنده نمودن مردگان به جهاني بودن رسالتش و همگاني بودن آن تأكيد مي ورزيد. چنان كه اولوالعزم بودن آن حضرت بهترين دليل اين جايگاه است، آن حضرت حواريون خود را نيز به شهرهاي مختلف براي تبليغ مسيحيت گسيل مي داشت و آنها بعد از عيسي نيز اين وظيفه را به انجام مي رساندند.[17]
مدت رسالت آن حضرت از سن 29 سالگي شروع و تا زمان عروجش به آسمان ادامه داشت.
«اذ قال يا عيسي اني متوفيك و رافعك الي...»[18] اگر چه روايات معتبر نبوت عيسي را از 7 سالگي ذكر كرده اند ولي او مدت طولاني از ميان قوم بني اسرائيل غايب بوده است.[19] و عروج آن حضرت دقيقاً روشن نيست كه در چند سالگي بوده است.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مريم / 30.
[2] . مجلسي، محمدبقار، بحارالانوار، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1363ش، ج14، ص256ـ251، به نقل از صدوق، عيسي در 7 يا 8 سالگي معجزاتش را اظهار مي نمود.
[3] . مريم / 12.
[4] . انجيل برنا، ترجمه سردار كابلي، چاپ شصت و دوم، ص71 و 76، فصل نهم؛ ويل دورانت، تاريخ تمدن، تهران، اميركبير، چاپ چهارم، 1372ش، ج3، ص656 الي 658.
[5] . شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، قم، جامعه مدرسين، چاپ سوم، 1416ق، ج1و2، ص160؛ يعقوبي، تاريخ، تهران، علمي فرهنگي، 1374ش، ج1، ص83ـ98؛ مبلغي آباداني، اديان و مذاهب جهان، ج2، ص702.
[6] . عمادزاده، تاريخ انبياء، ص729.
[7] . انجيل برنابا، تصحيح سردار كابلي، چاپ شصت و دوم، ص77، فصل دهم.
[8] . صف / 6.
[9] . آل عمران / 49.
[10] . مائده / 110؛ انجيل برنابا، همان، ص78.
[11] . آل عمران / 49.
[12] . بقره / 213؛ ر.ك: طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج2، تفسير آيه 213 سوره بقره.
[13] . يس / 13ـ14؛ ر.ك: طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج17، ص84؛ شيخ طوسي، تبيان، بيروت، دار احياء التراث العربي، ج8، ص448؛ طبرسي، مجمع البيان، تصحيح محلاتي، بيروت، احياء التراث العربي، چاپ اول، 1412ق، ص541.
[14] . همان.
[15] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1363ش، ج14، ص240.
[16] . طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، تهران، اميركبير، چاپ پنجم، 1370ش، ج3، ص349.
[17] . ر.ك: مبلغي، عبدالله، تاريخ اديان و مذاهب جهان، قم، سينا، چاپ اول، 1373ش، ج2، ص694 و 768ـ766 و 770ـ773؛ حكمت، علي اصغر، تاريخ اديان، چاپ پنجم، 1371ش، ص220.
[18] . آل عمران / 55.
[19] . بحارالانوار، همان، ص240، 256، 335 و 350؛ طبري، تاريخ، بيروت، ج1، ص353.
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}