پرسش :

با كساني كه ايجاد مزاحمت ناموسي مي كنند چگونه بايد برخورد كرد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
امر به معروف و نهي از منكر از اصول عملي اسلام بوده و در قرآن مجيد مورد صراحت و تاكيد واقع شده و همچنين در روايات و احاديث معصومين ـ عليهم السلام ـ نيز بسيار مورد تاكيد قرار گرفته به طوريكه به قول شهيد ثاني اين روايات و كثرت آنها كمر آدمي را مي شكند.[1] امر به معروف و نهي از منكر از اهداف مهم و اصلي انبياء بوده است. از اين راه كارهاي خوب در جامعه شيوع پيدا مي كند و منكرات و پليدي ها از جامعه زدوده مي شود و در ساية آن رحمت و بركات حضرت منان بر بندگانش نازل مي شود و اين اصل است كه از آن به ستون واجبات ياد مي كنند.[2] قرآن كريم در دوازده آيه[3] به صراحت به اين موضوع پرداخته و مومنان را بدان فرا خوانده است، «بايد از ميان شما گروهي دعوت به نيكي كنند و امر به معروف و نهي از منكر نمايند و آنها رستگارانند.»[4]
در روايات نيز اين مسأله بسيار مورد تاكيد بوده است امام باقر ـ عليه السلام ـ در اين باره مي فرمايند: «با امر به معروف و نهي از منكر است كه ساير دستورات و واجبات زنده مي شود و راه ها ايمن مي گردند و كسب ها حلال مي شود زمين آباد مي شود و مظالم به صاحبان اصلي برگردانده مي شود از دشمنان انتقام گرفته مي شود و كارها روبراه مي شود.»[5] و حضرت امير ـ عليه السلام ـ در روايتي آنرا از جهاد نيز بالاتر شمرده و در كلامي بسيار زيبا فرموده اند: «تمام اعمال نيك حتي جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهي از منكر همچون قطره اي در مقابل درياي پهناور است.»[6]
حضرت امام خميني (ره) نيز در اين مورد فرموده اند: امر به معروف و نهي از منكر از اموري است كه بر همه واجب است[7] و نهي از منكر اختصاص به روحاني ندارد مال همه است.[8]
مقام معظم رهبري نيز آنرا مورد تاكيد قرار داده و فرموده اند: نهي از منكر كنيد اين واجب است،‌ امر به معروف و نهي از منكر هم مسئوليت شرعي و هم مسئوليت انقلابي و سياسي شماست... امر به معروف هم مثل نماز واجب است.... و اگر امر به معروف و نهي از منكر در مقياس وسيع و عمومي انجام شود حتي از جهاد بالاتر است... [9]
در احاديث معصومين ـ عليهم السلام ـ بر ترك امر به معروف و نهي از منكر عواقب و كيفرهايي نيز گفته شده كه باز ارزش آنرا مي رساند. حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله ـ فرموده اند: چگونه بر شما مي گذرد زماني كه زنانتان فاسد و آلوده شدند و جوانانتان به طرف فسق و فجور روي آوردند، اين مصايب و بدبختي ها هنگامي پيش مي آيد كه شما امر به معروف و نهي از منكر را ترك كنيد[10]... خداوند بزرگ غضبناك است از مومن ضعيفي كه دين ندارد.... و آن كسي است كه نهي از منكر نمي كند.[11]
بگذريم كه هر چه قدر از اهميت و ارزش آن بنويسيم باز كم خواهد بود و اما چون هر تكليفي و هر واجبي در اسلام شرايطي دارد به شرايط اين امر مهم مي پردازيم تا روشن گردد كه با اجتماع چه امور و شرايطي بر انسان واجب مي شود و مصلحت و غرضي كه شارع مقدس از آن دارد حاصل مي شود. فقهاء عموماً براي آن 4 شرط به شرح ذيل ذكر مي كنند:
1. علم و معرفت: يعني آمر و ناهي معروف و منكر را بشناسد و بداند كه آنچه شخص مكلف به جا نمي آورد واجب است انجام دهد و آنچه به جا مي آورد بايد ترك كند و بنابراين بر كس كه معروف و منكر را نمي شناسد واجب نيست.
2. احتمال تاثير: يعني احتمال دهد كه امر و نهي او تاثير مي كند، پس اگر احتمال عقلايي دهد يا بداند كه تاثير نمي كند واجب نخواهد بود چرا كه هر حكمي مصلحتي دارد و مصلحت امر به معروف و نهي از منكر نيز اين است كه شخص خاطي به سخن يا عمل ما ترتيب اثر دهد.[12] البته ممكن است امر به معروف و نهي از منكر اثر فوري داشته باشد يا غير فوري، كامل يا ناقص[13] و اين اشتباه بزرگي است كه ما فكر مي كنيم بايد اثرش همان لحظه معلوم گردد و انسان با چشم خود مشاهده نمايد چرا كه حتي امر و نهي انبياء الهي نيز جز در موارد استثنايي به زودي معلوم نمي گرديد آنها سالها امر به معروف و نهي از منكر مي كردند و خون دل‌ها مي خوردند تا مي توانستند جمعي را اصلاح نمايند و جلو منكرات را به طور نسبي بگيرند.[14]
در حقيقت شما با تذكر خويش يك لحظه جلو گناه انسان گناهكار را گرفته اي و همين مقدار اثر كافي است. به علاوه او احساس مي كرد كه كسي مزاحمش نيست ولي با تذكر شما سعي مي كند ديگر گناهش را وسعت نبخشد و اگر اين نهي از منكر شما ادامه پيدا كند او از گناه منصرف خواهد شد.[15] حضرت امام (ره)، نيز فرموده اند: اگر يك نفر خلاف كرد 20 نفر از شما رفت گفت نكن اين كار صحيح نيست تحت تاثير قرار مي گيرد.[16]
3. نبودن ضرر: يعني در امر و نهي او مفسده و ضرري نباشد، پس اگر بداند يا خوف اين باشد كه امر و نهي او ضرر جاني يا عرضي و آبرويي يا مالي قابل توجه نسبت به او يا بعضي از مومنين مي رساند واجب نيست ولي اگر معروف و منكر از اموري باشد كه شارع مقدس اسلام اهميت زيادي به آن مي دهد مانند حفظ اسلام و قرآن و استقلال ممالك اسلامي يا حفظ احكام ضروري اسلام بايد اعتنا به ضرر نكند و با بذل جان و مال در حفظ آن بكوشد.[17]
4. اصرار متخلف: يعني شخص خاطي خودش نادم و پشيمان نشده باشد و آمر و ناهي بداند يا اطمينان داشته باشد كه آن شخص بنا دارد كه گناه خود را تكرار كند پس اگر بداند يا گمان كند يا احتمال عقلايي دهد كه تكرار نمي كند و پشيمان شده واجب نيست.
با اجتماع اين شرايط چهارگانه امر و نهي واجب مي شود و انسان بايد ساكت ننشيند و به تكليف خويش عمل كند البته براي امر به معروف و نهي از منكر مراتبي است و جائز نيست با حاصل شدن مقصود از مرتبة پائين به مراتب بالاتر عمل شود.
بدين ترتيب كه مي توان ابتدا با شخص طوري عمل كرد كه بفهمد براي ارتكاب او به معصيت، اين برخورد با او شده است مثلا از او روي بر گرداند و ترك مراوده كرد به نحوي كه معلوم شود همة‌ اين ها و اين برخوردها براي آن است كه او ترك معصيت كند و آنرا ديگر تكرار ننمايد، اگر موثر واقع نشد، امر و نهي لساني كند و سعي كند كه با موعظه و نصيحت و مصلحت خواهي شخص را به ترك گناه وادارد ولي اگر باز تاثير نداشت مي تواند با تشديد در گفتار و تهديد بر مخالفت، او را وادار بر ترك نمايد در اين مرتبه بايست از دروغ و فحش و اهانت پرهيز نمايد و اگر باز شخص گناهكار ترك معصيت نكرد، چاره اي جز توسل به زور و جبر نمي ماند، و اينكه خاطي با كتك و زور ادب مي شود كه احتياط لازم در اين مرتبه اين است كه از مجتهد جامع الشرايط اجازه گرفته شود.[18] در اين مرحله در زمان حاضر هيچ كس بدون اجازه حق اقدام ندارد و بايد مسأله را از طريق مراجع انتظامي و قضايي دنبال كرد.
در اين باره مقام معظم رهبري فرموده‌اند: در جامعه اسلامي تكليف عامة مردم امر به معروف و نهي از منكر با لسان است اما اگر كار به برخورد بكشد آن ديگر به عهدة مسئولين است كه بايد وارد ميدان شوند و آنها اين كار را بكنند.[19] نيز حضرت امام(ره) فرموده اند: در چنين مواردي بايد برويد دنبالش كه آقا چرا؟ لازم نيست كتك كاري كنيد مواخذه كنيد.‌[20]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. امر به معروف و نهي از منكر از ديدگاه امام خميني (ره)، نشر آثار امام خميني (ره).
2. امر به معروف و نهي از منكر، از آقاي حسين نصري، مترجم محمد اشتهاردي، از انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزة علمية قم.
3. بهشت جوانان، اسدالله محمدي نيا، نشر سبط اكبر، چاپ چهاردهم، زمستان 1381.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] .مطهري، مرتضي، ده گفتار، نشر صدرا، چاپ هفتم، پاييز 1371، ص67.
[2] . محمدي نيا، اسد الله، بهشت جوانان، نشر، سبط اكبر، چاپ چهاردهم، زمستان 1381، ص501.
[3] . همان، ص 502.
[4] . آل عمران، آية 104.
[5] . فروع كافي، ج 5، ص 55.
[6] . نهج البلاغه، فيض، قصار 366.
[7] . موسوي الخميني، روح الله، صحيفه نور، نشر، انتشارات علمي فرهنگي، چاپ اول، 1369، جلد 1، صفحه،84.
[8] . همان.
[9] . خاتمي، احمد، رسالت خواص و عبرت هاي عاشورا، نشر دفتر تبليغات اسلامي، چاپ پنجم، پاييز 1377، ص 283.
[10] .عاملي، وسائل الشيعه، نشر اسلامي، چاپ پنجم 1363، جلد11، ص396.
[11] . كليني، اصول كافلي، تهران، دارلكتب اسلاميه، چاپ چهارم 1365 ج5 ص59.
[12] . ده گفتار، ص 90 و 91.
[13] . رساله آيت الله مكارم شيرازي، ص 474.
[14] . بهشت جوانان، ص 503.
[15] . همان.
[16] . صحيفة نور، ج 8، ص 60.
[17] . رسالة آيت الله مكارم و آيت الله لنكراني.
[18] . همان.
[19] . صحيفة نور، ج 8، ص 60.
[20] . رسالت خواص، ص 284.