پرسش :

نقش روشنفكراني مانند دكتر شريعتي در مبارزه با استبداد شاهنشاهي و جلب حضور مردم در مبارزات چه بود؟


شرح پرسش :
پاسخ :
جواب اجمالي:
مراجعه به طيف‌هاي گوناگون تظاهر كننده بر ضد رژيم پهلوي و بررسي آماري آنان نشان مي‌دهد، اصولاً بسياري از اين اقشار كارگران صنعت نفت طلاب حوزه‌هاي علميه، بازاريان، پيشه‌وران و... هم بوده‌اند هيچ گونه ارتباطي با روشنفكران نداشته و حتي نگرشي منفي از آنان داشته‌اند. همچنين اسناد به دست آمده از ساواك و بازجوئي‌هاي انجام شده از انقلابيون و دست نوشته‌هاي روزنامه‌نگاران داخلي و خارجي حاكي از آن است كه طيف عمدة تظاهر كنندگان خود را مقلد و پيرو امام خميني(ره) و تربيت شدة شاگردان امام خميني(ره) مي‌دانند.
جواب تفصيلي:
پاسخ اين سوال را با توجه به تاريخ مستند انقلاب اسلامي بررسي مي‌كنيم.
با مراجعه به آمار جمعيتي شركت كننده در تظاهرات قبل از انقلاب در مي‌يابيم كه اصولاً طيف وسيعي از مردم ـ غير از گروه‌هايي از دانشجويان ـ با روشنفكران هيچ گونه ارتباطي ندارند و نه تنها تربيت شدة روشنفكران نيستند بلكه نوعي بدبيني نسبت به برخي از آنها دارند و آنها را مسبّب شكست خوردن دو نهضت پيشين مردم يعني نهضت مشروطه و نهضت ملي شدن صنعت نقت مي‌دانند.[1]
علاوه بر اينكه ماهيت انقلاب اسلامي و متدين بودن مردم تظاهر كننده با تفكر فوق در تضاد مي‌باشد چراكه روشنفكري در ايران هميشه همراه مؤلفه‌هايي چون غربزدگي، گريز از مظاهر مذهبي و لاابالي گري ديني مطرح بوده است و چگونه اين چنين روشنفكراني مي‌توانند مردان متدين و زنان محجبه تربيت كنند؟[2]
علاوه بر آنچه گفته شده تناسب زماني تظاهرات‌هاي مردمي با ايامي چون تاسوعا و عاشورا و همچنين با پيام‌هاي امام خميني(ره) حاكي از آن است كه مردم در تظاهرات‌هايشان به نداي امام و روحانيت انقلابي لبيك مي‌گفته‌اند و امام و روحانيت را مربيان راستين و انقلابيون صادق مي‌دانسته‌اند كه نمونة اين امر را مي‌توان در فرار سربازان و درجه‌داران از پادگان‌ها به زمان امام تظاهرات خونين تاسوعا و عاشوراي سال 1357 هجري شمسي به دعوت امام، راهپيمايي‌هاي روزهاي 17 شهريور 19 دي و 29 بهمن به زمان امام و درخواست روحانيت انقلابي و... جستجو كرد.[3]
نوشته‌هاي تاريخ‌نويسان غربي از جمله نيكي، آركدي[4] نيز حكايت از آن دارد كه مردم شركت كننده در تظاهرات‌هاي زمان انقلاب مقلدان امام راحل و تربيت شدگان مكتب وي بودند و اصولاً توهيني به مراد و مربي و مرجع محبوب مردم در ژانوية 1987 (برابر با دي ماه 1356) در روزنامه اطلاعات موجب شعله‌ور شدن آتش خشم مردم بر ضد رژيم منحوس پهلوي گرديد.[5]
به نوشته وي «(امام) خميني از محبوبيت شخصي قابل ملاحظه‌اي بخصوص در ميان طبقات پايين بازاري و طبقات محروم‌تر مناطق شهري ـ كه بار عمدة انقلاب را به دوش داشتند ـ برخوردار است.[6]
گزارش‌هاي مأمورين سازمان امنيت شاه ـ ساواك ـ نيز حاكي از آن است كه طيف عمده مردم تظاهر كننده در كشور تحت تربيت و تأثيرپذيري از روحانيوني همچون شهيد مرتضي مطهري، شهيد آيت الله بهشتي، شهيد دكتر مفتح، شهيد دكتر باهنر و شهيدان صدوقي، قاضي طباطبايي، اشرفي اصفهاني و.. بوده‌اند. اسناد ساواك راجع به اين بخش به قدري زياد است كه هنوز هم، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات و مركز اسناد انقلاب اسلام از تهيه و انتشار آن فارغ نشده‌اند گرچه وجود كساني مثل دكتر شريعتي و برخي از شاگردان دانشجوي ايشان نيز تأثيرات قابل توجهي در ايجاد جو انقلابي در داخل دانشگاه‌ها و خارج از آن داشته است كه قابل توجه مي‌باشد.
به هر حال اين ا دعا كه همة مردان و زنان معترض به رژيم پهلوي، تربيت شدة روشنفكران بوده‌اند ادعائي نه چندان درست بلكه تا حدودي شبيه به يك طنز سياسي مي‌باشد.
منابعي براي مطالعه بيشتر
خوانندگان عزيز را براي مطالعة بيشتر به منابع ذيل ارجاع مي‌دهيم:
1. حديث انقلاب، شمس آل‌احمد، حوزة هنرهاي سازمان تبليغات اسلامي، (تهران: چ2، 1372).
2. تقويم تاريخ انقلاب اسلامي ايران، گروه تحقيق انتشارات سروش، (تهران، سروش 1369).
3. انقلاب اسلامي به روايت اسناد ساواك، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات (تهران، مركز اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1377).
4. ياران امام به روايت اسناد ساواك مركز اسناد تاريخي وزارت اطلاعات (تهران، مركز اسناد تاريخي، وزارت اطلاعات 1377).

--------------------------------------------------------------------------------
[1] . درآمدي بر ريشه‌هاي انقلاب، مقالة روشن‌فكري و روشنفكران، دكتر رضا داوري اردكاني، ص367، (قم، بي‌تا، 1376).
[2] . همان.
[3] . گام به گام با انقلاب، جلد اول، اكبر خليلي، ص148، (تهران: چ2، سروش، 1360).
[4] . Nicy.R.Kedy.
[5] . ريشه‌هاي انقلاب ايران، نيكي آر كدي، ترجمة دكتر عبدالرحيم گواهي، ص413، (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چ2، 1375).
[6] . همان، ص449.