پرسش :
چرا ايران در جنگ با عراق فاو را تصرف كرد؟
شرح پرسش :
پاسخ :
همان طوري كه مي دانيد جمهوري اسلامي ايران شروع كننده جنگ نبوده و اين جنگ و تجاوز را عراق عليه ايران انجام داده است، ايران اسلامي در تمام مواضع رسمي اش تا آزادي خرمشهر در عمليات بيت المقدس (سوم خرداد سال 1361) صحبت از مناطق اشغالي و آزادي آن ها و دفع تجاوز بعثي ها انجام داده است، بعد از عمليات فتح المبين و بيت المقدس عمليات رمضان در سال 61 (23/4/61) در منطقه عمومي شرق بصره در داخل خاك عراق انجام شد و اين عمليات تنبيه متجاوز بوده است، زيرا ايران از اول دنبال صلح بوده امّا صلح آبرومند كه يك وجب از خاك ميهن اسلامي در دست دشمن نباشد، متجاوز تنبيه شود، آغازگر جنگ (صدام) محاكمه و محكوم شود كه در اين راستا ايران اقداماتي را انجام داد، ولي در نظام بين الملل به ايران جواب مثبت نداد.
در تمامي منازعات و جنگ هاي بين الدولي و بين المللي اعم از جنگ هاي صليبي، جنگ جهاني اول و دوّم و... براي طرفين نزاع پيروزي و رسيدن به هدف مهم است، با اين تفاوت كه در فقه اسلامي رسيدن به هدف از هر راهي مشروع نيست و قواعدي براي جنگ منظور شده است، امّا در ساير ملل هدف وسيله را توجيه مي كند و تا پيدائي جامعه ملل و سازمان ملل و شوراي امنيت جنگ هاي بسيار وحشتناك در جهان رخ داده است و بعد از اين تحول هم جنگ هاي رخ داده كه صد در صد خلاف قوانين اسلامي لحاظ شده در جنگ بوده است. جنگ عراق عليه ايران هم از اين قاعده (پيروزي در رسيدن به هدف) مستثني نمي شود و هر دو طرف به دنبال كسب موفقيت و پيروزي هستند. براي رسيدن به پيروزي عواملي موثرند كه آن عوامل عبارتند از:
1) زمين ـ شرايط و موقعيت جغرافيائي كه نيروهاي نظامي در آن واقع مي شوند قطعاً در نتيجه جنگ موثر است، مثلا قرار گرفتن در يك تنگه مثل تنگه هرمز در معادلات نظامي بسيار موثر است يا در اختيار داشتن يك منطقه اي كه اشراف بر نيروهاي دشمن دارد بسيار مهم است.
2) قطع شريان اقتصادي و رسيدن كمك به طرف مقابل جنگ، از رسيدن كمك هاي نظامي به عقبه و تجهيز شدن دشمن جلوگيري شود بسيار حياتي است هم براي حمله كننده و هم براي حمله شونده.
3) زهرچشم گرفتن و برتر نشان دادن خود بر طرف مقابل، شايد با گرفتن يك منطقه حفاظت شده و تحت كنترل نيروهاي دشمن را از نظر روحيه در وضعيت بدي قرار بدهد و تا سقوط كامل پيش ببرد.
4) منطقه از نظر سياسي جنجال برانگيز باشد و اين منطقه تصرف شده مقدمه اي باشد براي بدست آوردن برتري سياسي كه در مذاكرات دنبال خواهد شد.
با اين بيان روشن مي شوند كه تصرف شهر بندري فاو در عمليات والفجر 8 توسط رزمندگان اسلام چقدر حياتي بوده و چقدر هزينه سنگين براي ما و پيروزي بزرگي را به كشورمان به ارمغان آورده است و ايران بعد از يك سال تلاش و تحقيق و برنامه ريزي دقيق اين عمليات را شروع كرده و در 20/11/64 توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بطور مستقل (توسط سپاه) به انجام رسانده و مشخصات ويژه اي داشته كه 800 كيلومتر مربع از خاك دشمن بعثي از جمله شهر و تأسيسات نفتي فاو و كارخانه نمك به تصرف نيروهاي اسلام درآمد و نقش تعيين كننده اي را در روند جنگ داشت و موجب بهم خوردن توازن جنگ به نفع ايران در بعد نظامي و سياسي گرديد.[1]
در هر حال اهميت سياسي، نظامي، اقتصادي و استراتژيك منطقه و پيروزي سريع و غيرمنتظره سپاهيان اسلام به گونه اي بود كه با گذشت چند روز از انجام عمليات تحولات و تحركات گسترده اي در منطقه و جهان ايجاد شد كه براي نمونه چند مورد از اظهارات سياستداران منطقه و بين الملل را به طور مختصر بيان مي كنيم:
1) خبرگزاري فرانسه، 21/11/64: «حمله كنوني ايران بنا به اظهار منابع رسمي هشداري به رژيم بغداد است و كليه نيروهاي مستقر در اين منطقه در آن شركت ندارند».
2) راديو لندن 21/11/64: «يطروسيان متخصص امور ايران اظهار مي دارد كه مانورهاي ديپلماتيك اخير ايران به منظور جلب نظر متحدان عراق چه فرانسه و چه شوروي حتي كويت نتوانسته است رضاي خاطر ايران را به دست آورد و اين فعاليت ها را كافي ندانسته است و بنا بر اين ايران هماهنگ با اين اقدامات ديپلماتيك دست به يك تهاجم زميني زده است تا بتواند مكمل فعاليت هاي سياسي خود در رابطه با متحدان عراق باشد.[2]
بنابراين از نظر سياسي ايران احتياج به برگ برنده اي داشته و اين را با تصرف فاو به دست آورده است تا بتواند فشارهاي سياسي خود را براي پايان دادن نزاع و رسيدن به هدف به كار گيرد و در اظهارات ديگران مثل مراكش دو هدف بطور مشخص براي اين حمله ذكر شده: 1) اشغال شهر يك ميليوني بصره كه داراي ذخاير مهم نفتي است 2) قطع راه هاي بازرگاني عراق با كشورهاي خليج فارس.
در مورد اهميت منطقه و هشدار غرب اين طور بيان شده: روزنامه كرنشين سانتين مانيتور در روز سوم عمليات نوشت «چنانچه ادعاهاي ايران مبني بر فتح فاو صحت داشته باشد! يكي از عظيم ترين پيروزي هاي ايران در جنگ پنج ساله محسوب خواهد شد». يا راديو بي بي سي در تاريخ 12/11/64 اعلام كرد: اخبار مربوط به تسخير مواضع جديد عراق در خليج فارس مي تواند وضعيت نيروي دريائي را به مخاطره افكند. از نظر اهميت نظامي اين منطقه اظهارات زيادي به انجام رسيد كه بيان كننده برتري ايران و تهديد بر عليه عراق مي باشد.[3]
روزنامه اسرائيلي معازيو در 28/11/64 مي گويد: «اگر ايراني ها موفق شوند پايگاهي را كه به تصرف در آورده اند حفظ نمايند (يعني فاو) موقعيت صدام را متزلزل خواهند ساخت و راهي براي نفوذ در كشورهاي ثروتمند خليج فارس به دست خواهند آورد» نيز راديو آمريكا در اين باره مي گويد: 25/11/64 «... چنانچه ايران موقعيت خود را در آن منطقه تحكيم بخشد چه مشكلات بعدي به وجود خواهد آمد. و كشورهاي منطقه نيز اعم از شوروي و عرب ها خواستار هر چه سريع تر رفع اين نزاع مي شوند و ايران را به باد[4] انتقاد و حمله مي گيرند و زياد به خطر افتادن صلح در منطقه را سر مي دهند، در حالي كه قبل از اين و در زمان حمله عراق به ايران و رسيدن به آبادان و ساير مناطق اشغالي هيچ اظهار رسمي در مورد نقض صلح به چشم نمي خورد.
همچنان كه در مقدمه اشاره شد عمليات والفجر 8 و نتايج آن براي غرب مورد اهميت خاصّي و شايان توجه بود، زيرا با توجه به تثبيت حاكميت راديكال ها (از ديدگاه غربي ها) شكست در اين عمليات براي ماشين نظامي ايران در حدود يك سال فعاليت چشم گيري كه از خودشان نداد مي توانست به منزله شكست فكر ادامه جنگ تا پيروزي باشد، كه در غير اين صورت پيروزي در اين عمليات به گمان غرب برترين حربه اش ادامه گسترش جنگ تا سرنگوني صدام و حزب بعث مي باشد، منجر به تثبيت حاكميت ايران شود كه راديو آلمان و مطبوعات آن در تاريخ 22/11/64 اين طور اظهار مي دارد:
«اگر ايران بتواند در روزهاي آينده اين پيروزي نظامي را گسترش دهد مي تواند برايش دو نتيجه داشته باشد. از طرفي در تهران موقعيت راديكال ها و تندروها تقويت مي شود كه خواهان ادامه جنگ تا سقوط صدام هستند. از طرف ديگر اين پيروزي نه تنها براي عراق بلكه براي همسايگان ميانه رو عرب ايران يك تهديد مرگبار خواهد بود»[5]
و از نظر نظامي نيز عراق با ديدن اين برتري در يك بن بست نظامي قرار مي گرفت. امّا خارج از اين اظهارات و روند و تحليلي كه مدعيان انجام دادند چه خارجي و چه داخلي يك بحث عقلي هم داريم و آن اين كه اگر ما در دفاع از خاك خود تلاش كنيم و دشمن را به مرزها برگردانيم، ولي در مرز توقف نمائيم و هيچ تحركي نكنيم و متجاوز را تنبيه نكنيم آيا اين عقلائي است؟ در اين صورت چه تضمنين وجود دارد كه به فردا ديگران طمع حمله نكنند؟ چون ما هيچ تهديدي عليه آن حساب نمي شويم و آن ها حمله مي كنند اگر توانستيم دفاع كنيم، نهايتاً در مرز پيش مي رويم و توقف مي كنيم آن ها چيزي را از دست نخواهند داد و به صورت يك مانور نيروهاي خودشان را تقويت مي نمايند و اگر نتوانستيم يك استان يا يك منطقه را ضميمه خاك خود مي نمايند و نفع مضاعف مي برند. شما چرا اين سوال را از رسول الله(صلي الله عليه وآله) در فتح مكه نمي نمائيد آيا پيامبر اسلام تجاوز كرده بود به خاك دشمن؟ آيا اين تجاوز نامشروع بوده است؟ اگر كارآورند شرع نامشروع باشد پس چه كسي شرع و حدود آن را مي داند؟ پس در اين موارد بحث تجاوز به خاك دشمن نيست و امام امت چندين بار فرموده بودند كه دفاع مشروع مي كنيم و تنبيه متجاز مي كنيم تا كسي به ايران حمله نكند و يكي از مصاديق تنبيه همين است. اگر ما فاو را تصرف نكرده بوديم به هيچ وجه آن ها نداي صلح و پذيرش قطعنامه 598 را سر نمي دادند و اگر ما برتري نظامي نداشتيم به هيچ وجه صدام و ياران غربي و عربش و حتي فرانسه و روس به فكر ملت مظلوم ايران نبودند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مجموعه مقالات، دانشكده فرماندهي و ستاد ـ معاونت تحقيق و پژوهش ـ تهران، دانشكده فرماندهي و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، چاپ اول، 1373، ص241.
[2] . دفتر سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، خط توطئه، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، چاپ اول، 1366، ص26 ـ 27.
[3] . پيشين، ص 27 و 28.
[4] . همان، ص 29 و 30.
همان طوري كه مي دانيد جمهوري اسلامي ايران شروع كننده جنگ نبوده و اين جنگ و تجاوز را عراق عليه ايران انجام داده است، ايران اسلامي در تمام مواضع رسمي اش تا آزادي خرمشهر در عمليات بيت المقدس (سوم خرداد سال 1361) صحبت از مناطق اشغالي و آزادي آن ها و دفع تجاوز بعثي ها انجام داده است، بعد از عمليات فتح المبين و بيت المقدس عمليات رمضان در سال 61 (23/4/61) در منطقه عمومي شرق بصره در داخل خاك عراق انجام شد و اين عمليات تنبيه متجاوز بوده است، زيرا ايران از اول دنبال صلح بوده امّا صلح آبرومند كه يك وجب از خاك ميهن اسلامي در دست دشمن نباشد، متجاوز تنبيه شود، آغازگر جنگ (صدام) محاكمه و محكوم شود كه در اين راستا ايران اقداماتي را انجام داد، ولي در نظام بين الملل به ايران جواب مثبت نداد.
در تمامي منازعات و جنگ هاي بين الدولي و بين المللي اعم از جنگ هاي صليبي، جنگ جهاني اول و دوّم و... براي طرفين نزاع پيروزي و رسيدن به هدف مهم است، با اين تفاوت كه در فقه اسلامي رسيدن به هدف از هر راهي مشروع نيست و قواعدي براي جنگ منظور شده است، امّا در ساير ملل هدف وسيله را توجيه مي كند و تا پيدائي جامعه ملل و سازمان ملل و شوراي امنيت جنگ هاي بسيار وحشتناك در جهان رخ داده است و بعد از اين تحول هم جنگ هاي رخ داده كه صد در صد خلاف قوانين اسلامي لحاظ شده در جنگ بوده است. جنگ عراق عليه ايران هم از اين قاعده (پيروزي در رسيدن به هدف) مستثني نمي شود و هر دو طرف به دنبال كسب موفقيت و پيروزي هستند. براي رسيدن به پيروزي عواملي موثرند كه آن عوامل عبارتند از:
1) زمين ـ شرايط و موقعيت جغرافيائي كه نيروهاي نظامي در آن واقع مي شوند قطعاً در نتيجه جنگ موثر است، مثلا قرار گرفتن در يك تنگه مثل تنگه هرمز در معادلات نظامي بسيار موثر است يا در اختيار داشتن يك منطقه اي كه اشراف بر نيروهاي دشمن دارد بسيار مهم است.
2) قطع شريان اقتصادي و رسيدن كمك به طرف مقابل جنگ، از رسيدن كمك هاي نظامي به عقبه و تجهيز شدن دشمن جلوگيري شود بسيار حياتي است هم براي حمله كننده و هم براي حمله شونده.
3) زهرچشم گرفتن و برتر نشان دادن خود بر طرف مقابل، شايد با گرفتن يك منطقه حفاظت شده و تحت كنترل نيروهاي دشمن را از نظر روحيه در وضعيت بدي قرار بدهد و تا سقوط كامل پيش ببرد.
4) منطقه از نظر سياسي جنجال برانگيز باشد و اين منطقه تصرف شده مقدمه اي باشد براي بدست آوردن برتري سياسي كه در مذاكرات دنبال خواهد شد.
با اين بيان روشن مي شوند كه تصرف شهر بندري فاو در عمليات والفجر 8 توسط رزمندگان اسلام چقدر حياتي بوده و چقدر هزينه سنگين براي ما و پيروزي بزرگي را به كشورمان به ارمغان آورده است و ايران بعد از يك سال تلاش و تحقيق و برنامه ريزي دقيق اين عمليات را شروع كرده و در 20/11/64 توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بطور مستقل (توسط سپاه) به انجام رسانده و مشخصات ويژه اي داشته كه 800 كيلومتر مربع از خاك دشمن بعثي از جمله شهر و تأسيسات نفتي فاو و كارخانه نمك به تصرف نيروهاي اسلام درآمد و نقش تعيين كننده اي را در روند جنگ داشت و موجب بهم خوردن توازن جنگ به نفع ايران در بعد نظامي و سياسي گرديد.[1]
در هر حال اهميت سياسي، نظامي، اقتصادي و استراتژيك منطقه و پيروزي سريع و غيرمنتظره سپاهيان اسلام به گونه اي بود كه با گذشت چند روز از انجام عمليات تحولات و تحركات گسترده اي در منطقه و جهان ايجاد شد كه براي نمونه چند مورد از اظهارات سياستداران منطقه و بين الملل را به طور مختصر بيان مي كنيم:
1) خبرگزاري فرانسه، 21/11/64: «حمله كنوني ايران بنا به اظهار منابع رسمي هشداري به رژيم بغداد است و كليه نيروهاي مستقر در اين منطقه در آن شركت ندارند».
2) راديو لندن 21/11/64: «يطروسيان متخصص امور ايران اظهار مي دارد كه مانورهاي ديپلماتيك اخير ايران به منظور جلب نظر متحدان عراق چه فرانسه و چه شوروي حتي كويت نتوانسته است رضاي خاطر ايران را به دست آورد و اين فعاليت ها را كافي ندانسته است و بنا بر اين ايران هماهنگ با اين اقدامات ديپلماتيك دست به يك تهاجم زميني زده است تا بتواند مكمل فعاليت هاي سياسي خود در رابطه با متحدان عراق باشد.[2]
بنابراين از نظر سياسي ايران احتياج به برگ برنده اي داشته و اين را با تصرف فاو به دست آورده است تا بتواند فشارهاي سياسي خود را براي پايان دادن نزاع و رسيدن به هدف به كار گيرد و در اظهارات ديگران مثل مراكش دو هدف بطور مشخص براي اين حمله ذكر شده: 1) اشغال شهر يك ميليوني بصره كه داراي ذخاير مهم نفتي است 2) قطع راه هاي بازرگاني عراق با كشورهاي خليج فارس.
در مورد اهميت منطقه و هشدار غرب اين طور بيان شده: روزنامه كرنشين سانتين مانيتور در روز سوم عمليات نوشت «چنانچه ادعاهاي ايران مبني بر فتح فاو صحت داشته باشد! يكي از عظيم ترين پيروزي هاي ايران در جنگ پنج ساله محسوب خواهد شد». يا راديو بي بي سي در تاريخ 12/11/64 اعلام كرد: اخبار مربوط به تسخير مواضع جديد عراق در خليج فارس مي تواند وضعيت نيروي دريائي را به مخاطره افكند. از نظر اهميت نظامي اين منطقه اظهارات زيادي به انجام رسيد كه بيان كننده برتري ايران و تهديد بر عليه عراق مي باشد.[3]
روزنامه اسرائيلي معازيو در 28/11/64 مي گويد: «اگر ايراني ها موفق شوند پايگاهي را كه به تصرف در آورده اند حفظ نمايند (يعني فاو) موقعيت صدام را متزلزل خواهند ساخت و راهي براي نفوذ در كشورهاي ثروتمند خليج فارس به دست خواهند آورد» نيز راديو آمريكا در اين باره مي گويد: 25/11/64 «... چنانچه ايران موقعيت خود را در آن منطقه تحكيم بخشد چه مشكلات بعدي به وجود خواهد آمد. و كشورهاي منطقه نيز اعم از شوروي و عرب ها خواستار هر چه سريع تر رفع اين نزاع مي شوند و ايران را به باد[4] انتقاد و حمله مي گيرند و زياد به خطر افتادن صلح در منطقه را سر مي دهند، در حالي كه قبل از اين و در زمان حمله عراق به ايران و رسيدن به آبادان و ساير مناطق اشغالي هيچ اظهار رسمي در مورد نقض صلح به چشم نمي خورد.
همچنان كه در مقدمه اشاره شد عمليات والفجر 8 و نتايج آن براي غرب مورد اهميت خاصّي و شايان توجه بود، زيرا با توجه به تثبيت حاكميت راديكال ها (از ديدگاه غربي ها) شكست در اين عمليات براي ماشين نظامي ايران در حدود يك سال فعاليت چشم گيري كه از خودشان نداد مي توانست به منزله شكست فكر ادامه جنگ تا پيروزي باشد، كه در غير اين صورت پيروزي در اين عمليات به گمان غرب برترين حربه اش ادامه گسترش جنگ تا سرنگوني صدام و حزب بعث مي باشد، منجر به تثبيت حاكميت ايران شود كه راديو آلمان و مطبوعات آن در تاريخ 22/11/64 اين طور اظهار مي دارد:
«اگر ايران بتواند در روزهاي آينده اين پيروزي نظامي را گسترش دهد مي تواند برايش دو نتيجه داشته باشد. از طرفي در تهران موقعيت راديكال ها و تندروها تقويت مي شود كه خواهان ادامه جنگ تا سقوط صدام هستند. از طرف ديگر اين پيروزي نه تنها براي عراق بلكه براي همسايگان ميانه رو عرب ايران يك تهديد مرگبار خواهد بود»[5]
و از نظر نظامي نيز عراق با ديدن اين برتري در يك بن بست نظامي قرار مي گرفت. امّا خارج از اين اظهارات و روند و تحليلي كه مدعيان انجام دادند چه خارجي و چه داخلي يك بحث عقلي هم داريم و آن اين كه اگر ما در دفاع از خاك خود تلاش كنيم و دشمن را به مرزها برگردانيم، ولي در مرز توقف نمائيم و هيچ تحركي نكنيم و متجاوز را تنبيه نكنيم آيا اين عقلائي است؟ در اين صورت چه تضمنين وجود دارد كه به فردا ديگران طمع حمله نكنند؟ چون ما هيچ تهديدي عليه آن حساب نمي شويم و آن ها حمله مي كنند اگر توانستيم دفاع كنيم، نهايتاً در مرز پيش مي رويم و توقف مي كنيم آن ها چيزي را از دست نخواهند داد و به صورت يك مانور نيروهاي خودشان را تقويت مي نمايند و اگر نتوانستيم يك استان يا يك منطقه را ضميمه خاك خود مي نمايند و نفع مضاعف مي برند. شما چرا اين سوال را از رسول الله(صلي الله عليه وآله) در فتح مكه نمي نمائيد آيا پيامبر اسلام تجاوز كرده بود به خاك دشمن؟ آيا اين تجاوز نامشروع بوده است؟ اگر كارآورند شرع نامشروع باشد پس چه كسي شرع و حدود آن را مي داند؟ پس در اين موارد بحث تجاوز به خاك دشمن نيست و امام امت چندين بار فرموده بودند كه دفاع مشروع مي كنيم و تنبيه متجاز مي كنيم تا كسي به ايران حمله نكند و يكي از مصاديق تنبيه همين است. اگر ما فاو را تصرف نكرده بوديم به هيچ وجه آن ها نداي صلح و پذيرش قطعنامه 598 را سر نمي دادند و اگر ما برتري نظامي نداشتيم به هيچ وجه صدام و ياران غربي و عربش و حتي فرانسه و روس به فكر ملت مظلوم ايران نبودند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مجموعه مقالات، دانشكده فرماندهي و ستاد ـ معاونت تحقيق و پژوهش ـ تهران، دانشكده فرماندهي و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، چاپ اول، 1373، ص241.
[2] . دفتر سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، خط توطئه، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، چاپ اول، 1366، ص26 ـ 27.
[3] . پيشين، ص 27 و 28.
[4] . همان، ص 29 و 30.
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}