پرسش :

در مورد خدمت دين يا به عبارت ديگر كاركردهاي دين مختصراً توضيح دهيد.


شرح پرسش :
پاسخ :
خدمات دين و در واقع فوايد ايمان را مي‎توان به طور كلي به حوزة دنيا و آخرت تقسيم كرد. امّا شايد دربارة كاركردهاي دين در جهان آخرت صحبت به تمام و كمال گفته شده باشد و در يك بيان كوتاه مي‎توان آن را رسيدن به مرتبه‎اي از سعادت در جهان آخرت با توجّه به اعمالي كه هر فردي در اين دنيا انجام مي‎دهد، دانست. ولي اكثر الهيون حوزة كاركردهاي دين را به حق شامل دنياي مادي نيز مي‎دانند و لذا تلاش ما در اين مختصر اين خواهد بود تا فهرست‎وار به برخي از اين موارد اشاره كنيم. در يك تقسيم‎بندي كلي مي‎توان خدمات دين در دنيا را به دو حوزة الف: اجتماعي و ب: فردي تقسيم كرد كه در حوزه اجتماعي بايد به اين موارد اشاره داشته باشيم.
كنترل افراد جامعه و بهبود روابط اجتماعي
انسان در صورتي مي‎تواند به كمالات نوعي خود برسد و در زندگي سعادتمند شود كه با ساير افراد تشكيل اجتماع دهد و در انجام اعمال حياتي كه انواع و اقسام بسياري دارد و يك فرد نمي‎تواند به تنهايي همة آن‎ها را انجام دهد با ديگران همكاي نمايد. اين امر، انسانِ اجتماعي را نيازمند به قوانين و مقرراتي مي‎سازد كه حافظ حقوق افراد باشد و بهرة هر كسي را از مزاياي جامعه مشخص نمايد. اين قوانين و مقررات در صورتي مي‎تواند مؤثر باشد كه قوانين جزائي ديگري براي تهديد به تخلف و تشويق به اطاعت وجود داشته باشد و براي ضمانت اجراي آن‎ها نيروي حاكمه‎اي با عدل و انصاف و راستي و درستي بر جامعه حكومت نمايد. قوانين و مقررات نيز از تخلف و نافرماني در امان نمي‎ماند مگر اين‎كه بر پاية اخلاق فاضلة انساني قرار داده شود و اخلاق هم نمي‎تواند سعادت انساني را تضمين كند و او را وادار به انجام كارهاي شايسته نمايد جز اين‎كه متكي به باورهاي اعتقادي به ويژه اعتقاد به خدا و معاد باشد يعني شخص ايمان داشته باشد كه جهان كه انسان هم جزئي از آن است خداي يگانه‎اي دارد كه هميشه بوده و خواهد بود و كوچك‎ترين چيزي از او مخفي نمي‎ماند و سرانجام همه را به سوي خود بازمي‎گرداند به نيكوكار پاداش و به بدكار كيفر دردناك مي‎دهد و سپس در نعمت يا نقمت جاودانه خواهد بود.[1] بنابراين دين از طريق نظارت دروني تأثير و نقش به‎سزائي در كنترل افراد جامعه و بهبود روابط اجتماعي ايفا مي‎كند.
تقديم منافع مهم‎تر ديگران بر منافع شخص
«باورهاي ديني، منشاء پيدايش انگيزه‎هاي عالي و همت‎هاي والا، جهت گذشتن از منافع شخصي اين جهاني و توجّه به منافع اجتماعي و در نتيجه فعليت بخشيدن به انفاق و شهادت‎طلبي و ايثار و جان‎بازي است. هم‎چنان كه مقابله با ستم‎گران و بي‎توجهي به منافع زودگذر دنيوي است.»[2]
ب. كاركردهاي فردي ايمان
1. ابديت طلبي: همين كه ابديت به فكر بشر مي‎آيد به جهان ديگر پيوند مي‎خورد، در او احساسات و تمايلات ابديت‎خواهي به وجود مي‎آورد. پيدايش اين‎گونه تصورات وسيع و گسترده و پيدايش اين‎گونه تمايلات و خواسته‎هاي عظيم در انسان با ساختمان بدني و جسماني محدود انسان به هيچ وجه جور در نمي‎آيد. اينجاست كه يك عدم تعادل عجيب و ناراحت‎كننده‎اي ميان آرزوها و خواسته‎هاي او از يك طرف و استعداد جسماني خود از طرف ديگر مي‎بيند و تنها چيزي كه اين احساس و اين احتياج را به صورت كامل مطمئن تأمين مي‎كند ايمان است.[3]
2. روشن‎بيني و بصيرت: خداوند در سورة انفال آيه 29 مي‎فرمايد: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» يعني اگر تقواي الهي داشته باشيد خداوند براي شما ماية تمييز و تشخيص قرار مي‎دهد. اين مضمون علاوه بر اين‎كه در قرآن كريم آمده، در روايات بسياري نيز وارد شده است. «دين با اراية برنامه‎ها و دستورالعمل‎ها، انسان را به تجربة عرفاني و علم حضوري و شهودي سوق مي‎دهد و آن را از كجي‎ها و راه‎هاي منحرف باز مي‎دارد. اگر مؤمناني هم‎چون حارثة بن زيد در صدر اسلام به مقام رؤيت شهودي حق و گشودن چشم برزخي رسيدند و در عرصه اجتماعات نيز پيامبر را ياري نموده و مقام وحدت و كثرت را يافتند، به جهت درس‎آموزي از مكتب پيامبر بود.»[4]
3. پيروزي بر شدايد: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»[5] هر كس كه تقواي الهي داشته باشد خداوند براي او راه بيرون شدن از سختي‎ها را قرار مي‎دهد «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً»[6] هر كس كه تقواي خدا داشته باشد خداوند يك نوع سهولت و آساني در كار او قرار مي‎دهد. با توجّه به آنچه كه در مورد اثر روشن‎بيني و بصيرت تقوا گفتيم؛ اثر دوم يعني نجات از مهالك و مضايق نيز براي تقوا ثابت مي‎شود. وقتي كه تقوا پيدا شد راه از چاه تمييز داده مي‎شود و انسان كمتر گرفتار مي‎شود و اگر گرفتار شد در روشني تقوا روزنه بيرون رفتن را بهتر پيدا مي‎كند.[7]
4. بهجت و انسباط[8]
الف. «خوشبيني» اولين اثر ايمان مذهبي از نظر بهجت‎زائي و انسباط آفريني «خوشبيني» است خوشبيني به جهان خلقت و هستي. ايمان مذهبي از آن جهت كه تلقي انسان را نسبت به جهان شكل خاصي مي‎دهد، به اين نحو كه آفرينش را هدفدار و هدف را خير و تكامل و سعادت معرفي مي‎كند، طبعاً‌ ديد انسان را نسبت به كل هستي خوش‎بينانه مي‎سازد.
ب. آرامش خاطر؛ انسان فطرتاً جوياي سعادت خويش است و آنچه ماية سعادت انسان است دو چيز است: 1. تلاش 2.اطمينان به شرايط محيط. به عنوان مثال موفقيت دانش‎آموز معلول دو چيز است سعي و تلاش خود و ديگري مساعدت و آمادگي محيط مدرسه و تشويق وترغيب اولياء مدرسه. تكليف انسان با خودش روشن است ولي آنچه انسان را به اضطراب و نگراني مي‎اندازد اين سؤال است كه آيا انجام اين كارِ خوب فايده دارد؟ آيا صداقت و امانت‎داري بيهوده است؟ ايمان مذهبي به حكم‎ اين‎كه به انسان كه يك طرفه معامله است نسبت به جهان ديگر كه طرف ديگر معامله است اعتماد و اطمينان مي‎بخشد، دلهره و نگراني نسبت به جهان را در برابر انسان زايل مي‎سازد و به جاي آن به او آرامش خاطر مي‎دهد.
ج. برخورداري بيشتر از لذت‎هاي معنوي مانند لذتي كه انسان از احسان و خدمت و يا از محبوبيت و احترام و يا از موفقيت مي‎برد كه اين لذات از لذات مادي هم قوي‎تر و هم ديرپاتر است. لذت عبادت هم از اين گونه لذات است.
5. «كاهش ناراحتي‎ها» ايمان مذهبي در انسان نيروي مقاومت مي‎آفريند، تلخي‎ها را شيرين مي‎كند، انسان با ايمان مي‎داند هر چيزي در جهان حساب معيني دارد و اگر عكس‎العمل‎اش در برابر تلخي‎ها به نحو مطلوب باشد، فرضاً خود اين امر غير قابل جبران باشد به نحو ديگري از طرف خداوند متعال جبران مي‎شود. قيافة مرگ در چشم فرد با ايمان، با آنچه در چشم فرد بي‎ايمان مي‎نمايد عوض مي‎شود از نظر چنين فردي مرگ نيستي و فنا نيست بلكه انتقال از جهان عمل و كشت است به جهان نتيجه و محصول. از اين رو چنين فردي نگراني‎هاي خويش را از مرگ‌، با كوشش در كارهاي نيك كه در زبان دين «عمل صالح» ناميده مي‎شود برطرف مي‎سازد.[9]
علاوه بر كاركرد‎هاي دين به طور كلي در رابطه با كاركرد هر يك از عبادات، مناسك و يا احكام شريعت اسلام نيز مطالب بسياري بيان شده كه در صورت نياز مي‎توانيد در فهرست‎ منابعي براي مطالعة بيشتر به آن كتاب‎ها مراجعه فرمائيد.
منابعي براي مطالعة بيشتر
1. عبدالله جوادي آملي، اسرار عبادات، تهران، انتشارات الزهرا، چاپ هفتم، 1376.
2. عبدالحسين خسروپناه، كلام جديد، قم، مركز مطالعات و پژوهش‎هاي فرهنگي حوزة علمية قم، چاپ اول 1379، ص 245 تا 267.

--------------------------------------------------------------------------------
[1] . محمد حسين طباطبائي، مجموعة پرسش‎ها و پاسخ‎ها، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ اول، 1371، جلد دوم، ص 259 تا 262.
[2] . عبدالحسين خسروپناه، كلام جديد، قم مركز مطالعات و پژوهش‎هاي حوزة علميه، چاپ اول، 1379، ص 258.
[3] . مرتضي مطهري، امدادهاي غيبي در زندگي بشر، تهران، انتشارات صدرا، چاپ ششم، 1372، ص 40 تا 43.
[4] . عبدالحسين خسروپناه، كلام جديد، ص 263.
[5] . سورة طلاق، آية 2.
[6] . سورة طلاق، آية 4.
[7] . مرتضي مطهري، ده گفتار. تهران، انتشارات صدرا، چاپ نهم، 1373، ص 57 تا 64.
[8] . مرتضي مطهري، انسان و ايمان، تهران انتشارات صدرا، چاپ دهم، 1373، ص 39 تا 44.
[9] . مرتضي مطهري، انسان و ايمان، ص 35 تا 37.