پرسش :

آيا آية «ثلة من الاولين و قليل من الاخرين» با آية «ثلة من الاولين و ثلة من الاخرين، تناقض دارد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
خداوند متعال در آية 13 و 14، سورة واقعه مي‎فرمايد: «ثلة من الاولين و قليل من الآخرين؛ گروه زيادي (از آنها) از امت‎هاي نخستين هستند و اندكي از امت آخرين.
آيات ياد شده دربارة گروهي از بهشتيان به نام «سابقون» است كه آنها مقرب، و در باغ‎هاي پرنعمت بهشت جاي دارند. قرآن كريم گروه كثيري از سابقون را از ميان امت‎هاي نخستين مي‎داند، و گروه اندكي نيز جز امت آخرين هستند.
منظور از مقربان همان سابقون و پيشگامان در ايمان هستند، و در امت اسلامي پيشگامان در پذيرش اسلام در صدر اسلام، گروه اندكي بودند كه نخستين آنها از مردان حضرت علي ـ عليه السلام ـ و از زنان حضرت خديجه(س) بود، در حالي كه فراواني پيامبران پيشين و تعداد امت‎هاي آنها و وجود پيشگامان در هر امت، سبب مي‎شود كه تعداد آنها فزوني يابد.
افزون بر اين، كثرت عددي دليل بر كثرت كيفي نيست، و ممكن است تعداد سابقون اين امت (اسلام) كمتر باشند، ولي از نظر مقام بسيار برتر و بالاتر، چنان كه در ميان پيامبران نيز برخي بر برخي ديگر افضل هستند.[1]
نكتة ديگر اين كه ممكن است بعضي از مؤمنان در زمرة پيشگامان در ايمان نباشند؛ ولي داراي صفات و ويژگي‎هاي ديگري باشند كه آنها را هم رديف سابقون قرار مي‎دهد، و از نظر پاداش هم رديف آنها هستند. به همين جهت در برخي روايات اسلامي از حضرت امام باقر ـ عليه السلام ـ نقل شده كه فرمود: «نحن السابقون السابقون و نحن الآخرون؛ پيشگامان پيشگام و آخرون ما هستيم.»[2]
اين که چرا افراد مقرب، در امت هاي پيشين زيادند، ولي در امت اسلامي کم هستند، چنين آمده است که مقربان، همان پيامبران الهي و جانشينان و معصومان هستند؛ لذا چون در امت هاي پيشين حدود صد و بيست چهار هزار پيامبر بود، از آن به «ثله» تعبير مي کند؛ ولي در اسلام، فقط چهارده معصوم داريم، لذا از آن به «قليل» تعبير نمود.[3]
حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ نيز به جمعي از پيروان خود فرمود: «سابقون نخستين و آخرين، شما هستيد، در دنيا پيشگام در ولايت ما بوديد و در آخرت پيشگام در بهشتيد.[4]
قرآن كريم،‌در آيات 39 و 40، سورة واقعه دربارة اصحاب يمين مي‎فرمايد: «ثلة من الاولين و ثلة من الآخرين؛ كه گروهي از امت‎هاي نخستينند و گروهي از امت‎هاي آخرين.»
«ثلة» به معناي قطعة مجتمع از پشم است و سپس به هر جمعيت انبوه در هم فشرده‎اي گفته شده است. در آيات مذكور مي‎فرمايد: گروه بزرگي از اصحاب يمين از امت‎هاي گذشته و امت اسلام، از صالحان و مؤمنان مي‎باشند و در آيات قبل از آيات مذكور اصحاب يمين و اوصاف آنها را معرفي كرده است.
بنابراين، آيات 13 و 14 با آيات 39 و 40، تناقض و تضادي ندارند و همان‎طور كه گذشت لفظ قليل در آية 14 سورة مذكور، اشاره به كم بودن تعداد امت اسلام است كه توضيحات آن گذشت.[5]
يادآوري اين نکته لازم است که اين دو آيه، ناظر به دو گروه مي باشد: در گروه اول که مقربان و سابقون هستند، عده اي زيادي در امت هاي پيشين بودند، که طبق روايتي اين ها همان انبياي الهي مي باشند؛ ولي در امت اسلامي اين مقربان کم هستند چرا که در امت اسلامي، معصومين ـ عليهم السلام ـ خيلي کمتر از پيامبران پيشين اند، هر چند عظمت و فضيلت معصومين اسلامي فراتر از آن است که، قابل مقايسه با انبياي گذشته باشد.
در گروه دوم که همان اصحاب يمين مي باشند، قرآن کريم اشاره دارد که گروهي زياد، در امت هاي پيشين در جرگه اين اصحاب مي باشند، و گروهي زياد، از امت اسلامي نيز جزو اصحاب يمين خواهند شد.
بنابر اين، چون دو آيه ناظر به دو گروه مي باشند هيچ تناقضي ندارند، بلي اگر هر دو، به يک گروه شامل مي شد، اين شبهه پيش مي آمد، که اين دو با هم ناسازگار است.[6]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. فضل بن الحسن الطبرسي، مجمع‎البيان، بيروت، منشورات دار مكتبة الحياة، الطبعة الجديد، بي‎تا، ج 6، ص 113 و 120.
2. سيد هاشم الحسيني البحراني، البرهان في تفسير القرآن، تهران، بنياد بعثت، چاپ اول، 1415 ق.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر. ك: طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، قمم جماعة المدرسين في الحوزه العلميه، الطبعة الخامسة، 1417 ق، ج 19، ص 121 ـ 122.
[2] . ر. ك: فيض كاشاني، ملا محسن، تفسير الصافي، بيروت، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، الطبعة الثانية، 1402 ق، ج 5، ص 120 ـ 121.
[3]. طيب، عبدالحسين، اطيب البيان في تفسير القرآن؛ تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، 1378 هـ ق، ج12، ص395؛ حسيني شيرازي، محمد، تقريب القرآن الي الاذهان، بيروت، انتشارات دارالعلوم، چاپ اول، 1424 هـ ق، ج5، ص 311.
[4] . ر. ك: همان، ص 125.
[5] . ر. ك: مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامية، چاپ سوم، 1367، ج 23، ص 206 ـ 208 و ص 225 ـ 226.
[6]. زحيلي، وهبه بن مصطفي؛ المنير، بيروت، دارالفکر، چاپ اول، 1418 هـ ق، ج27، ص 256.