پرسش :

چه راه حلهايي جهت از بين بردن بدخلقي به كار ببريم و خوش خلقي را سرمشق زندگي قرار دهيم؟


شرح پرسش :
پاسخ :
در رابطه با اين سئوال مناسب است به تبيين چند مطلب پرداخته شود.
الف) معناي خوش خلقي و بدخلقي. ب) اهميت خوش خلقي در روايات و آيات قرآن. ج) آثار و پيامدهاي حسن خلق. د) درمان سوء خلق.
الف) معناي خوش خلقي و بدخلقي: حسن خلق به معني خاص، آن است كه انسان با گشاده روئي و چهرة شاد و زبان نرم و ملايم با مردم روبرو شود، و در هر جا و با هر كسي با خوش روئي برخورد كند، به عكس، كج خلقي و ترش روئي آن است كه سخنان خشن و خشك و فاقد لطف و محبت داشته باشد و طوري برخورد كند كه باعث نفرت عموم مردم باشد.[1]
در حديث جامع و جالبي از امام صادق ـ عليه السلام ـ در تعريف حسن خلق چنين آمده است، يكي از ياران امام پرسيد: «ما حَدّ‏‎ حسنِ الخلقِ؛ تعريف حسن خلق چيست؟» امام ـ عليه السلام ـ فرمود: «تَلينُ جانبك و تُطَيِب كلامُكُ و تلقي اَخاكُ بِبشرٍ حَسَنٍ؛ با نرمش و مدارا با مردم رفتار كني و سخن خويش را پاكيزه گرداني، و برادرت را با خوش رويي ملاقات كني».[2]
ب) اهميت خوش خلقي در روايات و آيات قرآن:
در زمينة خوش خلقي و برخورد خوب با همة مردم، روايات فراواني در منابع اسلامي وجود دارد.
در حديثي از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‎خوانيم كه فرمود: «اَكثَر ما تَلِج بِهِ اُمتي الجَنَّة التقوي و حُسن الخلق؛ بيش‎ترين چيزي كه امت من به سبب آن وارد بهشت مي‎شوند تقوي و حسن خلق است».[3]
در حديث ديگري حضرت علي ـ عليه السلام ـ فرمود: «اَكمَلُكم ايماناً اَحسُنكم خُلقاً؛ كاملترين شما از نظر ايمان كسي است كه اخلاقش نيكوتر باشد».[4]
در حديثي از پيامبر گرامي اسلام مي‎خوانيم كه فرمود: «حسن خلق محبت و دوستي را تثبيت مي‎كند و دلهاي پراكنده را به هم پيوندي مي‎زند.»[5]
و در حديث ديگري از مولاي متقيان علي ـ عليه السلام ـ است كه فرمودند: «حسن خلق روزي‎ها را فراوان مي‎كند و بر محبت دوستان مي‎افزايد».[6]
قرآن كريم مي‎فرمايد: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ؛ با مردم با نيكي و خوبي برخورد كنيد و نماز را بپا داريد و زكات را بدهيد».[7]
ج) آثار و پيامدهاي حُسْن خلق:
از آثار و بركات حسن خلق اين است كه ماية جلب محبت و صفا مي‎شود و ديگر اينكه حسن خلق و خوشرويي شهرها را آباد و عمرها را زياد مي‎كند چرا كه ويراني آبادي‎ها بر اثر كشمكش‎ها و پرخاشگري است. هرگاه پرخاشگري جاي خود را به خوشرويي و حسن خلق دهد، الفت و مودت و اتحاد كه سرچشمة هر گونه آبادي و خير و بركتي است حاصل مي‎شود. افزون بر آن خوش خلقي باعث آرامش روح و مانع بروز فشارهاي روحي مي‎باشد و از طرف ديگر ثواب حسن خلق همسان با مجاهد در راه خداست و در روايات آمده كه ثواب اخلاق نيكو همانند كسي است كه هميشه روزه دار است، حسن خلق باعث موفقيت در مديريت منزل، اجتماع، اداره و غيره است و رمز موفقيت مديران توانا به خاطر حسن خلق آنان است.[8]
و در مقابل سوء خلق از مهمترين عوامل نفرت و انزجار و پراكندگي است و كساني كه به اين درد مبتلا هستند غالباً در جامعه منزوي مي‎شوند و در روايات شريف مذمت زيادي از سوء خلق شده است.[9]
در حديثي از پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمده كه فرمود: «از سوء خلق پرهيز كنيد كه اين عمل سرانجام صاحب خود را به آتش دوزخ گرفتار مي‎كند».[10]
و در روايتي نوراني از علي ـ عليه السلام ـ مي‎خوانيم كه فرمود: «لا وحشَةَ اَوحَشُ مِن سْوءِ الخُلق؛ وحشتي بدتر از سوء خلق نيست».[11]
د) درمان سوء خلق:
سوء خلق يكي از بدترين و مزاحم‎ترين صفات است كه آثار مرگباري در زندگي انسان و اطرافيان او دارد و افق زندگي را تيره و تار و شهد حيات را در كام انسان مبدل به شرنگ مي‎كند بنابراين كساني كه گرفتار اين رذيله اخلاقي هستند بايد هر چه زودتر اقدام كنند از جمله اينكه مبتلايان به اين صفت بايد همه روزه در عواقب شوم آن تفكر و انديشه كنند و روايات مطرح شده دربارة بداخلاقي را مكرر مرور كنند و آثار شوم بداخلاقي را در زندگي مبتلايان به آن مشاهده كنند كه چگونه مردم از آنها متنفر مي‎شوند، و ديگر اينكه خوش خلقي را هر چند بصورت تصنعي ـ پيشة خود سازند تا اين امر عادت و ملكه شود و بدخلقي‎هاي خود را هر روز يادداشت كرده و سعي كنند هر روز يكي را حذف كنند. و سعي كنند از عوامل بوجود آورند بدخلقي دوري كنند و به اموري ديگر مشغول شوند و براي خود سرگرمي داشته باشند و توجه زيادي به نكات ريز زندگي كنند.
ديگر اينكه همه روزه به خود تلقين كنند كه من بداخلاق نيستم و داراي حسن خلقم اين تلقين تدريجاً اثري مي‎گذارد و جوانه‎هاي حسن خلق نمايان مي‎شود.
از رفيقان و دوستان بدخلق دوري جويد و قطع رابطه كند و سعي كند با افراد با حوصله و خوش اخلاق ارتباط ايجاد كند.
و ديگر اينكه سعي كند بيشتر از توان خود كار نكند و گرسنگي نكشد چون اينها باعث پرخاشگري مي‎شود.[12]
و سعي كند ارادة قوي داشته باشد و تصميم بر ترك اين عادت بگيرد.
سعي كنيد از كارها و فكرها و مكانهايي كه غضب او را بر مي‌انگيزد و ناراحتش مي‌كند پرهيز كند و سعي كند در مسائل ريز و جزئي زندگي وارد نشود تا باعث تحريك هيجاناتش بشود و خود را با مسائل معنوي مشغول كنند و همواره به اين فكر باشد كه نكند من الآن بميرم و اطرافيان به خاطر بدخلقي من از من راضي نباشند.
منابع براي مطالعه بيشتر
1 محمد رضا مهدوي كني، نقطه‎هاي آغاز در اخلاق اسلامي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1374.
2. ناصر مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مدرسه امام علي بن ابيطالب، 1380.
3. علي مشكيني، درسهاي اخلاق، نشر الهادي، 1376.
4. فيض كاشاني، راه روشن‌، (ترجمه كتاب محجة البيضاء)، ج 5، انتشارات آستان قدس رضوي، 1372.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . علي مشكيني، درسهاي اخلاق، انتشارات الهادي، 1376.
[2] . بحار الانوار، ج 68، ص 389، ح 42.
[3] . اصول كافي، ج 2، ص 100، ح 6.
[4] . بحار الانوار، ج 68، ص 287، ح 34.
[5] . بحار الانوار، ج 74، ص 148، ح 71.
[6] . غرر الحكم، ج 6، ص 399.
[7] . بقره، 83.
[8] . ناصر مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مدرسه امام علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ ، 1380.
[9] . مولي مهدي نراقي، جامع السعادات، (مترجم جلال الدين مجتبوي) انتشارات حكمت، 1366.
[10] . بحار الانوار، ج 68، ص 383.
[11] . شرح غرر، ج 6، ص 400.
[12] . ناصر مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 3، انتشارات مدرسة امام علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ ، 1380.