پرسش :
در باره زندگي و شخصيت آية اللّه العظمى شيخ عبدالكريم حائرى رحمت الله عليه توضيح دهيد؟
شرح پرسش :
پاسخ :
آية اللّه العظمى شيخ عبدالكريم حائرى (مؤسّس حوزه علميه قم)
ايشان در سال 1267 ه ق در روستاى مهرجرد يزد ديده به جهان گشود- در كودكى سالها در مدرسه بزرگ محمد تقى خان يزد به تحصيل علوم دينى پرداخت و در سن 18 سالگى به سرزمين عراق مهاجرت نمود
عبدالكريم ابتدا چند سالى در حوزه علميه كربلا در محضر آية اللّه فاضل اردكانى بود و با نامه ايشان به محضر ميرزاى بزرگ شيرازى شناخت مىگويند ميرزا وقتى نامه فاضل اردكانى را خواند رو به عبدالكريم كرد و فرمود «من به شما اخلاص پيدا كردم» از همين رو آن طلبه جوان و پرتلاش را در منزل خود جاى داد،
عبدالكريم بعدها در خاطرات خود نقل مىكند كه:
سرداب خانه ميرزاى شيرازى هم محلّ مطالعهام بود و هم محل استراحتم و در ماه مبارك رمضان سحرى را نيز در آنجا مىخوردم اما براى افطار به خانه ميرزا باز نمىگشتم بلكه به علت گرماى طاقت فرساى هوا به سوى فرات رفته آب مفصلى مىخوردم و شنا مىكردم».
او دوازده سال در سامرّا در محضر ميرزاى شيرازى و آية اللّه سيد محمد فشاركى و آية اللّه محمد تقى شيرازى و آية اللّه شيخ فضل اللّه نورى به تحصيل علم پرداخت و بعد از رحلت ميرزاى شيرازى راهى نجف گرديد و در آنجا رحل اقامت افكند اما به زودى دريافت كه حوزه علميه كربلا اكنون به وجود او نياز بيشتر دارد زيرا حوزه علميه كربلا رونق خود را از دست داده بود و هيچ جنب و جوشى در مدرسههاى عليمه به چشم نمىخورد، لذا اين شهر را انتخاب كرد و اينجا بود كه او لقب حائرى را براى خود برگزيد (زمين كربلا را حائر مىخوانند)، آية اللّه حائرى به مدت هشت سال در اين حوزه بر مسند تدريس تكيه زد و در كنار مسئوليت سنگين مرجعيت از پرورش و شكوفايى استعدادهاى طلاب جوان نيز لحظهاى غافل نبود و علماى فراوانى را در دامان پر مهر و محبّت پدرانه خود پرورش داد.
ولى او دريافت قم كه محل تأسيس حوزههاى علمية توسط محدثان و روات قبيله اشعرى بود و شخصيتهاى بزرگى چون كلينى و صدوق را در خود پرورش داده بود خالى از عالمان شده و از قرن ششم هجرى تا دوران صفويه ديگر رونق ندارد و بر حجرههاى مدارس آن گرد غربت و تنهايى نشسته است- گرچه در اوايل قرن يازدهم ه ق چند سالى شخصيتهاى بزرگى چون صدرالدين شيرازى، فياض لاهيجى و فيض كاشانى و بعدها ميرزاى قمى در مدارس اين شهر به بحث و اشاعه علوم اسلامى پرداخته بودند،
اما اينك حجرههاى مدرسه فيضية خالى از محصلان علوم دينى شده و بر قفسههاى كتاب گرد فراموشى نشسته است- مدرسه بزرگ دارالشفا محلّ اسكان فقراى شهر يا زائران شده است و بعضاً كسبه اطراف حرم از حجرههايش به عنوان انبار اجناس استفاده مىكردند،
او با ديدن اين وضع بسيار افسرده شد و بارها از او شنيدند كه مىگفت: «چه مىشد اگر حوزه علميه قم سر و سامان مىگرفت» او در اين زمان به اداره حوزه عليمه اراك مشغول بود ولى به همراه فرزند بزرگش حاج شيخ مرتضى حائرى و آية اللّه محمد تقى خوانسارى به شهر قم سفر نمود و با تشكيل جلساتى از علماء و بازاريان قم تصميم گرفت حوزه عليمه قم را مجدداً احياء كند- بعد از نماز صبح در حرم حضرت معصومهعليها السلام به دعا و نيايش ايستاد و به قرآن روى آورد و خود را به مشيت الهى سپرد كه آيهاى زيبا و مناسب حالش «و اتونى باهلكم اجمعين، پدر و همه كسان خود را به نزد من بياوريد يوسف آية 93 «
خط مش آينده او را ترسيم نمود لذا شاگردان خود را از اراك به قم فراخواند مدارس عليمه را تعمير نمود و در راه رواج علم و تقوا گامهاى بلندى برداشت، و امروزه كه بيش از هفتاد سال از آن تلاش مىگذرد حوزه علميه قم بزرگترين دانشگاه علوم اسلامى است،
مرحوم حاج شيخ توانست شخصيتهاى بارزى را به جهان اسلام تقديم دارد كه از ميان آنان مىتوان از امام خمينى، آية اللّه العظمى گلپايگانى، آية اللّه العظمى اراكى و آية اللّه العظمى مرعشى نجفى نام برد او خدمات فراوانى نيز به اهالى شهر مقدس قم نمود از قبيل تاسيس چند بيمارستان، تعطيل كردن قبرستان گرد حرم مطهر و انتقال قبرستان به قبرستان نو در آن سوى رودخانه و تاسيس خانه فقرا و چندين خدمت ديگر.
زهد و ساده زيستى و
دلسوزى و مهربانى مرحوم حاج شيخ از خصوصياتى بود كه زبان زد خاص و عام بود.
گاهى در دمادم سحر براى سركشى و شناخت طلاب پركار و سحرخيز راهى مدارس علميه مىشد و در رفع مشكلات مالى و رفاهى آنان همواره تلاش مىكرد- بارها مىشد كه به صاحبان مغازههاى اطراف حرم مراجعه مىكرد و بدهى طلابّى را كه از آنها اجناس نسيه برده بودند ادا مىنمود.
فراموش نشود كه خدمات مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائرى مصادف با روى كار آمدن رضاخان پهلوى و به دنبال آن ماجراى كشف حجاب و تحت فشار قرار دادن طلاب علوم دينى و علماى اسلام بود، او با صبر و بردبارى در آن زمان خطير حوزه علميه را حفظ نمود و معروف است كه پس از ماجراى كشف حجاب و كشتار مسجد گوهر شاد ايشان هيچ گاه حال و روز خوشى نداشت و اين اندوه را تا پايان عمر در دل داشت.
بالاخره اين شخصيت علمى و الهى در 81 سالگى در سال 1315 شمسى به ديار ابدى شتافت و در جوار مرقد قدسى حضرت معصومهعليها السلام به آغوش خاك سپرده شد.
دعاى خيرش بدرغه همه حوزههاى علمية و مجامع علمى و فرهنگى و دانشگاهى كشور باد.
پرسمان
آية اللّه العظمى شيخ عبدالكريم حائرى (مؤسّس حوزه علميه قم)
ايشان در سال 1267 ه ق در روستاى مهرجرد يزد ديده به جهان گشود- در كودكى سالها در مدرسه بزرگ محمد تقى خان يزد به تحصيل علوم دينى پرداخت و در سن 18 سالگى به سرزمين عراق مهاجرت نمود
عبدالكريم ابتدا چند سالى در حوزه علميه كربلا در محضر آية اللّه فاضل اردكانى بود و با نامه ايشان به محضر ميرزاى بزرگ شيرازى شناخت مىگويند ميرزا وقتى نامه فاضل اردكانى را خواند رو به عبدالكريم كرد و فرمود «من به شما اخلاص پيدا كردم» از همين رو آن طلبه جوان و پرتلاش را در منزل خود جاى داد،
عبدالكريم بعدها در خاطرات خود نقل مىكند كه:
سرداب خانه ميرزاى شيرازى هم محلّ مطالعهام بود و هم محل استراحتم و در ماه مبارك رمضان سحرى را نيز در آنجا مىخوردم اما براى افطار به خانه ميرزا باز نمىگشتم بلكه به علت گرماى طاقت فرساى هوا به سوى فرات رفته آب مفصلى مىخوردم و شنا مىكردم».
او دوازده سال در سامرّا در محضر ميرزاى شيرازى و آية اللّه سيد محمد فشاركى و آية اللّه محمد تقى شيرازى و آية اللّه شيخ فضل اللّه نورى به تحصيل علم پرداخت و بعد از رحلت ميرزاى شيرازى راهى نجف گرديد و در آنجا رحل اقامت افكند اما به زودى دريافت كه حوزه علميه كربلا اكنون به وجود او نياز بيشتر دارد زيرا حوزه علميه كربلا رونق خود را از دست داده بود و هيچ جنب و جوشى در مدرسههاى عليمه به چشم نمىخورد، لذا اين شهر را انتخاب كرد و اينجا بود كه او لقب حائرى را براى خود برگزيد (زمين كربلا را حائر مىخوانند)، آية اللّه حائرى به مدت هشت سال در اين حوزه بر مسند تدريس تكيه زد و در كنار مسئوليت سنگين مرجعيت از پرورش و شكوفايى استعدادهاى طلاب جوان نيز لحظهاى غافل نبود و علماى فراوانى را در دامان پر مهر و محبّت پدرانه خود پرورش داد.
ولى او دريافت قم كه محل تأسيس حوزههاى علمية توسط محدثان و روات قبيله اشعرى بود و شخصيتهاى بزرگى چون كلينى و صدوق را در خود پرورش داده بود خالى از عالمان شده و از قرن ششم هجرى تا دوران صفويه ديگر رونق ندارد و بر حجرههاى مدارس آن گرد غربت و تنهايى نشسته است- گرچه در اوايل قرن يازدهم ه ق چند سالى شخصيتهاى بزرگى چون صدرالدين شيرازى، فياض لاهيجى و فيض كاشانى و بعدها ميرزاى قمى در مدارس اين شهر به بحث و اشاعه علوم اسلامى پرداخته بودند،
اما اينك حجرههاى مدرسه فيضية خالى از محصلان علوم دينى شده و بر قفسههاى كتاب گرد فراموشى نشسته است- مدرسه بزرگ دارالشفا محلّ اسكان فقراى شهر يا زائران شده است و بعضاً كسبه اطراف حرم از حجرههايش به عنوان انبار اجناس استفاده مىكردند،
او با ديدن اين وضع بسيار افسرده شد و بارها از او شنيدند كه مىگفت: «چه مىشد اگر حوزه علميه قم سر و سامان مىگرفت» او در اين زمان به اداره حوزه عليمه اراك مشغول بود ولى به همراه فرزند بزرگش حاج شيخ مرتضى حائرى و آية اللّه محمد تقى خوانسارى به شهر قم سفر نمود و با تشكيل جلساتى از علماء و بازاريان قم تصميم گرفت حوزه عليمه قم را مجدداً احياء كند- بعد از نماز صبح در حرم حضرت معصومهعليها السلام به دعا و نيايش ايستاد و به قرآن روى آورد و خود را به مشيت الهى سپرد كه آيهاى زيبا و مناسب حالش «و اتونى باهلكم اجمعين، پدر و همه كسان خود را به نزد من بياوريد يوسف آية 93 «
خط مش آينده او را ترسيم نمود لذا شاگردان خود را از اراك به قم فراخواند مدارس عليمه را تعمير نمود و در راه رواج علم و تقوا گامهاى بلندى برداشت، و امروزه كه بيش از هفتاد سال از آن تلاش مىگذرد حوزه علميه قم بزرگترين دانشگاه علوم اسلامى است،
مرحوم حاج شيخ توانست شخصيتهاى بارزى را به جهان اسلام تقديم دارد كه از ميان آنان مىتوان از امام خمينى، آية اللّه العظمى گلپايگانى، آية اللّه العظمى اراكى و آية اللّه العظمى مرعشى نجفى نام برد او خدمات فراوانى نيز به اهالى شهر مقدس قم نمود از قبيل تاسيس چند بيمارستان، تعطيل كردن قبرستان گرد حرم مطهر و انتقال قبرستان به قبرستان نو در آن سوى رودخانه و تاسيس خانه فقرا و چندين خدمت ديگر.
زهد و ساده زيستى و
دلسوزى و مهربانى مرحوم حاج شيخ از خصوصياتى بود كه زبان زد خاص و عام بود.
گاهى در دمادم سحر براى سركشى و شناخت طلاب پركار و سحرخيز راهى مدارس علميه مىشد و در رفع مشكلات مالى و رفاهى آنان همواره تلاش مىكرد- بارها مىشد كه به صاحبان مغازههاى اطراف حرم مراجعه مىكرد و بدهى طلابّى را كه از آنها اجناس نسيه برده بودند ادا مىنمود.
فراموش نشود كه خدمات مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائرى مصادف با روى كار آمدن رضاخان پهلوى و به دنبال آن ماجراى كشف حجاب و تحت فشار قرار دادن طلاب علوم دينى و علماى اسلام بود، او با صبر و بردبارى در آن زمان خطير حوزه علميه را حفظ نمود و معروف است كه پس از ماجراى كشف حجاب و كشتار مسجد گوهر شاد ايشان هيچ گاه حال و روز خوشى نداشت و اين اندوه را تا پايان عمر در دل داشت.
بالاخره اين شخصيت علمى و الهى در 81 سالگى در سال 1315 شمسى به ديار ابدى شتافت و در جوار مرقد قدسى حضرت معصومهعليها السلام به آغوش خاك سپرده شد.
دعاى خيرش بدرغه همه حوزههاى علمية و مجامع علمى و فرهنگى و دانشگاهى كشور باد.
پرسمان
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}