پرسش :

در باره زندگي و شخصيت ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى رحمت الله عليه توضيح دهيد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى (استاد عرفان امام خمينى‏رحمت الله عليه)
اين عارف فرزانه و عالم وارسته از جمله انسانهاى هوشمندى بود كه سرمايه عمر خويش را با خداى خود سودا نمود و بر لحظه لحظه آن ديده بصيرت‏آميز و ژرف نگر گشود، مدتى به تحصيل پرداخت و زمانى تدريس را پيشه خود ساخت و عمرى را به تهذيب خود و ديگران گذراند و سرانجام با نفس مسيحايى خويش روح اللّه پروريد،
او علم صرف و نحو، منطق، معانى بيان و دروس مقدماتى ديگر را در تبريز فراگرفت و دوره سطح حوزه را به پايان رسانيد سپس به نجف اشرف هجرت نمود و از اساتيدى چون ميرزاحسين نورى و حاج آقا رضا همدانى و آخوند خراسانى بهره جست و در سال 1270 ه ش به زادگاهش تبريز بازگشت و حدود هفت سال در آنجا اقامت نمود و در زمان مشروطه به تهران سپس قم هجرت نمود و شهر قم را وطن دوم خويش قرار داد- او در قم به تدريس فقه و اخلاق و عرفان پرداخت و در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه‏عليها السلام اقامه نماز جماعت مى‏كرد كه امام خمينى و آية اللّه بهاءالدين از جمله افرادى بودند كه در نماز حاج ميرزاجواد آقا شركت مى‏كردند
او سه ماه رجب و شعبان و رمضان را پى در پى روزه مى‏گرفت و كتابهايى ارزشمند تاليف نمود كه از آن جمله مى‏توان به «اسرار الصلاة «المراقبات» «رساله لقاء اللّه» اشاره نمود مرحوم ميرزا عبداللّه شالچى از شاگردان برجسته ميرزا جواد آقا گفته بود: «الآن مرقد ميرزا در قبرستان شيخان قم محل حوايج است من هر وقت حاجتى داشته باشم بر سر قبر ايشان مى‏روم» حاج آقا حسين فاطمى از شاگردان برجسته ايشان و استاد اخلاق آن زمان حوزه علميه شرح حال رحلت ميرزا جواد آقا را چنين بيان مى‏كنند:
«روز پنجشنبه، عيد قربان بود، صبح مسجد جمكران رفتم و قبل از ظهر به منزل برگشتم چون وارد شدم خبر دادند كه حاج ميرزاجواد جوياى احوال شما شده‏اند، چون از كسالت وى اطلاع داشتم بدون هيچ معطلى به خدمتشان رفتم، ايشان به حمام رفته، خضاب بسته و پاك و مطهر در بستر نشسته بودند- در ظاهر منتظر اذان بودند اما انتظار بيش از اين مقدار بود چون ظهر فرا رسيد در بستر شروع به اذان و اقامه كردند، با گفتن هر جمله‏اى بهجت بيشتر و آرامش فراوان‏ترى سراغ او مى‏آمد، پس از اذان دعاى تكبيرات افتتاحيه را ترنم كردند سپس دو دست را بالا برده تا تكبير الاحرام بگويند كه گويى درهاى آسمان براى ورود او گشوده شد و با گفتن اللاهّ‏كبر مرغ روحش از بدن پاكش به سوى عالم قدس پرواز كرد و به سوى يار و محبوب ديرينه خويش پر كشيد و اينك حدود هشتاد سال است كه اهل دل بر فراز قبر نورانى او در شيخان قم از خداى خويش طلب علم و عرفان كرده و از روح ملكوتش استمداد مى‏طلبند.
پرسمان