پرسش :
چرا مهدويت اصيل است؟
پاسخ :
عقيده به مهدويت و انتظار ظهور نجات بخش، يک وعده حتمي الهی است و باعث روشن شدن نور اميد در دل منتظران و پايداري در راه مبارزه با ظلم و ستم و تسليم نشدن در مقابل جبهههاي باطل و ظالم است.
مهدويت، مؤمنين را به بازگشت به سوي اسلام و تمسک به وحدت اسلامی و ريشه كن نمودن نفوذ بيگانه و نيز تنفر از كفر و الحاد دعوت مينمايد.
قرآن كريم ميفرمايد: «ولاتهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مؤمنين (آل عمران/139)؛ سستي نكنيد و اندوهناک نشويد زيرا شما بلند مرتبه هستيد اگر در ايمان ثابت قدم باشيد».
در انقلاب اسلامي ايران، اعتقاد به مهدويت، الهام بخش امت مسلمان ايران بود كه مشت محكمي بر دهان ياوه گويان و مكاتب الحادي و مادي گرا و مزدوران آمريكا و اسرائيل زد و آنها را آماده جان فشاني براي پيروزي و سربلندي اسلام نمود. و با تقديم دهها هزار شهيد نام اسلام را در جهان بلند آوازه ساخت.
اصالت مهدويت را از ابعاد گوناگون ميتوان بررسي نمود:
1. امكان داشتن «عقيده به مهدويت»:
براي بررسي يك انديشه يا حادثه ابتدا معقول بودن آن مورد توجه است. زيرا اگر معقول و مورد پذيرش خرد و فكر نباشد سخن از وقوع يا عدم وقوع صحيح نيست. اعتقاد به مهدويت نزد عقل قابل تصديق است و شك و ترديد در آن (امكان عقلي آن) راه ندارد. اين عقيده در بين همه ملتها و امتها مخصوصا مسلمين مورد پذيرش و مسلم و ثابت بوده است. از قرن دوم هجري كه در مورد برخي مسائل اسلامي مباحثي (در رد يا قبول آن) عنوان گرديد، در مورد «اصل مهدويت» هيچ شبههاي وارد نشد.
2. موافقت با مباني عقلي:
مهدويت بر مباني صحيح و عقلي و منابع اصيل استوار است. بيش از صدها كتاب و رساله در طول چهارده قرن گذشته كه در اين موضوع نوشته شده نشان ميدهد كه اين عقيده مبتني بر مباني معقول وصحيح بوده و مصونيت زيادي در مقابل شبهه افكنان و مخالفان داشته است، و انكار مهدويت در واقع، انكار مباني اصيل و احكام قطعي شمرده ميشده است.
3. موافقت با فطرت و سنتهاي خلقت:
حقيقت مهدويت سير جوامع را منتهي به يك جامعه واحد و رسيدن به امنيت در دنيا و سعادت در آخرت ميداند و چنين آرماني از آرزوهاي ديرينه انسانها و تطابق با تمام سنتهاي طبيعي در خلقت؛ يعني رشد و تكامل در تمامي مراحل حيات ميباشد تمامي انسانها خواستار برقراري عدالت كامل در مسير زندگي و رفع تبعيضها و محو ظلمها و ستمها هستند و مهدويت نويد پيروزي عدالت خواهان و اميد رسيدن به سعادت دنيا و آخرت است و با ارائه راهكارهاي عملي براي رسيدن به اين درجه از تكامل اجتماعي و انساني به نداي فطرتهاي پاك انساني پاسخ مثبت ميدهد.
4. نوید عصر درخشان بشریت:
تمام اديان آسماني نويد عصر درخشان، سعادت عمومي، صلح جهاني و دوران پر خير و بركت را به پيروان خود دادهاند. زماني كه با آمدن مردي الهي و برقرار نمودن حكومتي بر اساس عدالت، تمامي نگرانيها، هراسها و نابرابريها رخت بر بندد و نداي توحيد بر روي زمين طنين انداز شود.
اين موعود الهي به نامهاي مختلف در هر دين معرفي شده است و در نشانههاي كلي و مشترك مانند برقراري عدالت، مبارزه با ظلم، حاكميت خدا پرستان در تمامي اديان از او سخن گفتهاند، اين موضوع در جاي خود قابل اثبات ميباشد.
5. اصالت مهدويت بر اساس قرآن:
در آيات زيادي پيروزي خدا پرستان و مؤمنين بر ظالمان از وعدههاي حتمي الهي شمرده شده است كه به نمونههايي از آن اشاره ميكنيم:
ـ وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ(انبياء، 105)؛
ـ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ ....(نور، 55)؛
ـ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ، خدا اراده كرده است كه حق را به كلمات خود اثبات و اظهار نمايد و دنباله كافران را قطع فرمايد»(انفال، 7)
ـ وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ، و ما اراده كرديم كه بر مسضعفين در زمين منت گذارده آنها را پيشوايان مردم و از وارثان زمين قرار دهيم.(قصص،5)
ـ فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ، همانا حزب خدا پيروزمند است، (مائده، 56).
ـ وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ، همانا سپاه ما پيروزند،(صافات، 173).
ـ وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً، بگو حق آمد و باطل رفت كه همانا باطل نابود شدني است(اسري، 81).
6. اصالت مهدويت بر اساس روايات معتبر:
كتابهاي حديثي شيعه و اهل سنت مملو از احاديث معتبر در مورد اعتقاد به مهدويت است. پيشوايان دين از پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) تا جانشينان بر حق ايشان يعني امامان معصوم (علیهم السلام) به طور مكرر از اين موضوع سخن گفتهاند و ياران و صحابه آنها اين سخنان را ثبت نموده و به نام حديث در اختيار ما قرار دادهاند. بسياري از اين احاديث از نظر علم حديث شناسي مورد تاييد قرار گرفته و قابل اعتبار و اعتماد شناخته شده است.
در مجموع كتب شيعه و اهل سنت چندين هزار حديث در اين موضوع وارد شده است كه احاديث معتبر و قابل اعتماد آن به قدري است كه اطمينان به حقانيت اين موضوع پيدا ميشود.
7. مورد اتفاق و اجماع شيعه و اهل سنت:
در طول تاريخ اسلام اين دو گروه از مسلمين بر اين موضوع اتفاق داشتهاند كه مردي از اولاد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و از فرزندان علي (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) براي برقراري عدالت فراگير در دنيا قيام خواهد كرد و حاكميت حق و توحيد را به منصه ظهور خواهد رساند خصوصيت و نشانههاي كلي اين شخص در نزد آنان يكسان بوده و تنها در بعضي از خصوصيات جزئي اختلافاتي دارند. از آنجا كه تمامي مسلمين اين عقيده را اصيل و حق ميدانستند لذا با ظهور مدعيان دروغين مهدويت هيچ گاه در صدد رد اين اعتقاد بر نيامدند، بلكه با ذكر نشانهها، در صورت عدم تطبيق بر مدعيان، به انكار و رد آنان ميپرداختند.
8. پشتوانه معجزات و كرامات:
يكي از دلايل عام و همگاني در اثبات نبوت پيامبران و ساير اخبار غيبي ارائه معجزه واقعي است. هيچ پيامبري بدون معجزه به دعوي نبوت نپرداخته است. پس از آن معجزات يا كراماتي است كه توسط امامان معصوم (علیهم السلام) در موارد مختلف براي حقانيت خود ارائه شده است و اين مسئلهاي تاريخي و غير قابل انكار است.
در مورد عقيده مهدويت و شخص مهدي موعود نيز معجزات و كرامات بسيار زيادي در طول دوران زندگي از تولد تا اين زمان و حتي قبل از تولد ارائه شده است كه با بررسي هر يك ميتوان به اصالت و حقانيت اين اعتقاد اطمينان پيدا كرد. نمونه بي نظير آن ادامه حيات طولاني آن وجود مقدس و الهي است كه مبتني بر اصول قطعي اعتقادي و اسلامي استوار است و روايات متعدد و معتبر اين موضوع را مورد تاييد قرار داده است به طور اجمال موضوع معجزات مطلبي غير قابل ترديد است و بايد در جاي خود به طور مفصل و كامل مورد پژوهش و ارزيابي قرار گيرد.
9. مبتني بر توحيد و يكتاپرستي:
دعوت تمامي انبياء براي تحقق حكومت «الله» در زمين و لغو حكومتهاي غير الهي است. هر نظام و حكومتي كه مبناي الهي ندارد از نظر شرعي قابل اعتبار نيست و لازم الاطاعه نميباشد. تنها كسي كه حق قانونگذاري در همه امور را دارد خداست. هر حكومت خود سرانه و خارج از حدود الهي، حكومت جاهليت و غير توحيدي است و هيچ اصالتي ندارد و قابل احترام و اتباع نميباشد.
برقراري حكومت عادلانه و اجراي قوانين الهي و تقسيم منابع ثروت بر اساس عدالت توسط مردي الهي كه از طرف خدا تعيين و معرفي شده است، در مسير حاكميت توحيد بر روي زمين است. اين امر اصالت مهدويت را از اين زاويه به اثبات ميرساند.
10. تأثير عملي در زندگي عدالت محور براي مسلمانان جهان:
صدها ميليون مسلمان در سراسر جهان تحت تأثير نفوذ معنوي اسلام قرار دارند و اسلام و احكام آن بخشهاي مهمي از زندگي آنها را فرا گرفته است. اين نفوذ عملاً در معاملهها، معاشرتها، عبادتها، فرهنگ و آداب و رسوم مسلمانان از تولد تا مرگ به وضوح قابل مشاهده است.
يكي از اين تأثيرات رعايت عدالت در زندگي و روابط متقابل با انسانها اعم از مسلمان و غير مسلمان است. اين اعتقاد به عدالت اگر چه به طور تام و كامل ظهور ندارد، اما به طور نسبي انسان معتقد به اسلام را به طرف محوريت عدالت در زندگي سوق ميدهد، و اين عقيده بر خواسته از تعاليم روشني بخش اسلام و نزديك شدن به عدالت واقعي و كامل بدست مددي الهي بر روي زمين ميباشد كه از وعدههاي مسلم و غير قابل ترديد در دين مبين اسلام بوده است.
با اعتقاد به حاكميت عدالت، انسان مسلمان سعي در نزديك شدن به اين آرمان بزرگ ديني ميكند و روز به روز در جهات حاكميت اين فرهنگ در زندگي شخصي و اجتماعي تلاش مينمايد و اين خود دليل محكمي بر اصالت اين اعتقاد و تاثير عملي در زندگي، تفكر و رفتار انسان مسلمان و مؤمن خواهد بود. عقيده به مهدويت مانع از ياس و نا اميدي و پذيرش ظلم و بي عدالتي شده و انسان مسلمان را آماده براي تحقق آرمانهاي عدالت طلبي ميكند و تا مرحله جان فشاني در راه حاكميت حكومت عادلانه الهي به پيش ميبرد. اين هوشياري و حق طلبي به تدريج به ساير ملتها نيز سرايت كرده و زمينه براي عدالت جهاني فراهم خواهد شد.
نکته:
براي آگاهي بيشتر ميتوانيد به جلد دوم كتاب امامت و مهدويت، نوشتهی آيت الله صافي گلپايگاني مراجعه فرماييد.
عقيده به مهدويت و انتظار ظهور نجات بخش، يک وعده حتمي الهی است و باعث روشن شدن نور اميد در دل منتظران و پايداري در راه مبارزه با ظلم و ستم و تسليم نشدن در مقابل جبهههاي باطل و ظالم است.
مهدويت، مؤمنين را به بازگشت به سوي اسلام و تمسک به وحدت اسلامی و ريشه كن نمودن نفوذ بيگانه و نيز تنفر از كفر و الحاد دعوت مينمايد.
قرآن كريم ميفرمايد: «ولاتهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مؤمنين (آل عمران/139)؛ سستي نكنيد و اندوهناک نشويد زيرا شما بلند مرتبه هستيد اگر در ايمان ثابت قدم باشيد».
در انقلاب اسلامي ايران، اعتقاد به مهدويت، الهام بخش امت مسلمان ايران بود كه مشت محكمي بر دهان ياوه گويان و مكاتب الحادي و مادي گرا و مزدوران آمريكا و اسرائيل زد و آنها را آماده جان فشاني براي پيروزي و سربلندي اسلام نمود. و با تقديم دهها هزار شهيد نام اسلام را در جهان بلند آوازه ساخت.
اصالت مهدويت را از ابعاد گوناگون ميتوان بررسي نمود:
1. امكان داشتن «عقيده به مهدويت»:
براي بررسي يك انديشه يا حادثه ابتدا معقول بودن آن مورد توجه است. زيرا اگر معقول و مورد پذيرش خرد و فكر نباشد سخن از وقوع يا عدم وقوع صحيح نيست. اعتقاد به مهدويت نزد عقل قابل تصديق است و شك و ترديد در آن (امكان عقلي آن) راه ندارد. اين عقيده در بين همه ملتها و امتها مخصوصا مسلمين مورد پذيرش و مسلم و ثابت بوده است. از قرن دوم هجري كه در مورد برخي مسائل اسلامي مباحثي (در رد يا قبول آن) عنوان گرديد، در مورد «اصل مهدويت» هيچ شبههاي وارد نشد.
2. موافقت با مباني عقلي:
مهدويت بر مباني صحيح و عقلي و منابع اصيل استوار است. بيش از صدها كتاب و رساله در طول چهارده قرن گذشته كه در اين موضوع نوشته شده نشان ميدهد كه اين عقيده مبتني بر مباني معقول وصحيح بوده و مصونيت زيادي در مقابل شبهه افكنان و مخالفان داشته است، و انكار مهدويت در واقع، انكار مباني اصيل و احكام قطعي شمرده ميشده است.
3. موافقت با فطرت و سنتهاي خلقت:
حقيقت مهدويت سير جوامع را منتهي به يك جامعه واحد و رسيدن به امنيت در دنيا و سعادت در آخرت ميداند و چنين آرماني از آرزوهاي ديرينه انسانها و تطابق با تمام سنتهاي طبيعي در خلقت؛ يعني رشد و تكامل در تمامي مراحل حيات ميباشد تمامي انسانها خواستار برقراري عدالت كامل در مسير زندگي و رفع تبعيضها و محو ظلمها و ستمها هستند و مهدويت نويد پيروزي عدالت خواهان و اميد رسيدن به سعادت دنيا و آخرت است و با ارائه راهكارهاي عملي براي رسيدن به اين درجه از تكامل اجتماعي و انساني به نداي فطرتهاي پاك انساني پاسخ مثبت ميدهد.
4. نوید عصر درخشان بشریت:
تمام اديان آسماني نويد عصر درخشان، سعادت عمومي، صلح جهاني و دوران پر خير و بركت را به پيروان خود دادهاند. زماني كه با آمدن مردي الهي و برقرار نمودن حكومتي بر اساس عدالت، تمامي نگرانيها، هراسها و نابرابريها رخت بر بندد و نداي توحيد بر روي زمين طنين انداز شود.
اين موعود الهي به نامهاي مختلف در هر دين معرفي شده است و در نشانههاي كلي و مشترك مانند برقراري عدالت، مبارزه با ظلم، حاكميت خدا پرستان در تمامي اديان از او سخن گفتهاند، اين موضوع در جاي خود قابل اثبات ميباشد.
5. اصالت مهدويت بر اساس قرآن:
در آيات زيادي پيروزي خدا پرستان و مؤمنين بر ظالمان از وعدههاي حتمي الهي شمرده شده است كه به نمونههايي از آن اشاره ميكنيم:
ـ وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ(انبياء، 105)؛
ـ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ ....(نور، 55)؛
ـ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ، خدا اراده كرده است كه حق را به كلمات خود اثبات و اظهار نمايد و دنباله كافران را قطع فرمايد»(انفال، 7)
ـ وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ، و ما اراده كرديم كه بر مسضعفين در زمين منت گذارده آنها را پيشوايان مردم و از وارثان زمين قرار دهيم.(قصص،5)
ـ فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ، همانا حزب خدا پيروزمند است، (مائده، 56).
ـ وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ، همانا سپاه ما پيروزند،(صافات، 173).
ـ وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً، بگو حق آمد و باطل رفت كه همانا باطل نابود شدني است(اسري، 81).
6. اصالت مهدويت بر اساس روايات معتبر:
كتابهاي حديثي شيعه و اهل سنت مملو از احاديث معتبر در مورد اعتقاد به مهدويت است. پيشوايان دين از پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) تا جانشينان بر حق ايشان يعني امامان معصوم (علیهم السلام) به طور مكرر از اين موضوع سخن گفتهاند و ياران و صحابه آنها اين سخنان را ثبت نموده و به نام حديث در اختيار ما قرار دادهاند. بسياري از اين احاديث از نظر علم حديث شناسي مورد تاييد قرار گرفته و قابل اعتبار و اعتماد شناخته شده است.
در مجموع كتب شيعه و اهل سنت چندين هزار حديث در اين موضوع وارد شده است كه احاديث معتبر و قابل اعتماد آن به قدري است كه اطمينان به حقانيت اين موضوع پيدا ميشود.
7. مورد اتفاق و اجماع شيعه و اهل سنت:
در طول تاريخ اسلام اين دو گروه از مسلمين بر اين موضوع اتفاق داشتهاند كه مردي از اولاد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و از فرزندان علي (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) براي برقراري عدالت فراگير در دنيا قيام خواهد كرد و حاكميت حق و توحيد را به منصه ظهور خواهد رساند خصوصيت و نشانههاي كلي اين شخص در نزد آنان يكسان بوده و تنها در بعضي از خصوصيات جزئي اختلافاتي دارند. از آنجا كه تمامي مسلمين اين عقيده را اصيل و حق ميدانستند لذا با ظهور مدعيان دروغين مهدويت هيچ گاه در صدد رد اين اعتقاد بر نيامدند، بلكه با ذكر نشانهها، در صورت عدم تطبيق بر مدعيان، به انكار و رد آنان ميپرداختند.
8. پشتوانه معجزات و كرامات:
يكي از دلايل عام و همگاني در اثبات نبوت پيامبران و ساير اخبار غيبي ارائه معجزه واقعي است. هيچ پيامبري بدون معجزه به دعوي نبوت نپرداخته است. پس از آن معجزات يا كراماتي است كه توسط امامان معصوم (علیهم السلام) در موارد مختلف براي حقانيت خود ارائه شده است و اين مسئلهاي تاريخي و غير قابل انكار است.
در مورد عقيده مهدويت و شخص مهدي موعود نيز معجزات و كرامات بسيار زيادي در طول دوران زندگي از تولد تا اين زمان و حتي قبل از تولد ارائه شده است كه با بررسي هر يك ميتوان به اصالت و حقانيت اين اعتقاد اطمينان پيدا كرد. نمونه بي نظير آن ادامه حيات طولاني آن وجود مقدس و الهي است كه مبتني بر اصول قطعي اعتقادي و اسلامي استوار است و روايات متعدد و معتبر اين موضوع را مورد تاييد قرار داده است به طور اجمال موضوع معجزات مطلبي غير قابل ترديد است و بايد در جاي خود به طور مفصل و كامل مورد پژوهش و ارزيابي قرار گيرد.
9. مبتني بر توحيد و يكتاپرستي:
دعوت تمامي انبياء براي تحقق حكومت «الله» در زمين و لغو حكومتهاي غير الهي است. هر نظام و حكومتي كه مبناي الهي ندارد از نظر شرعي قابل اعتبار نيست و لازم الاطاعه نميباشد. تنها كسي كه حق قانونگذاري در همه امور را دارد خداست. هر حكومت خود سرانه و خارج از حدود الهي، حكومت جاهليت و غير توحيدي است و هيچ اصالتي ندارد و قابل احترام و اتباع نميباشد.
برقراري حكومت عادلانه و اجراي قوانين الهي و تقسيم منابع ثروت بر اساس عدالت توسط مردي الهي كه از طرف خدا تعيين و معرفي شده است، در مسير حاكميت توحيد بر روي زمين است. اين امر اصالت مهدويت را از اين زاويه به اثبات ميرساند.
10. تأثير عملي در زندگي عدالت محور براي مسلمانان جهان:
صدها ميليون مسلمان در سراسر جهان تحت تأثير نفوذ معنوي اسلام قرار دارند و اسلام و احكام آن بخشهاي مهمي از زندگي آنها را فرا گرفته است. اين نفوذ عملاً در معاملهها، معاشرتها، عبادتها، فرهنگ و آداب و رسوم مسلمانان از تولد تا مرگ به وضوح قابل مشاهده است.
يكي از اين تأثيرات رعايت عدالت در زندگي و روابط متقابل با انسانها اعم از مسلمان و غير مسلمان است. اين اعتقاد به عدالت اگر چه به طور تام و كامل ظهور ندارد، اما به طور نسبي انسان معتقد به اسلام را به طرف محوريت عدالت در زندگي سوق ميدهد، و اين عقيده بر خواسته از تعاليم روشني بخش اسلام و نزديك شدن به عدالت واقعي و كامل بدست مددي الهي بر روي زمين ميباشد كه از وعدههاي مسلم و غير قابل ترديد در دين مبين اسلام بوده است.
با اعتقاد به حاكميت عدالت، انسان مسلمان سعي در نزديك شدن به اين آرمان بزرگ ديني ميكند و روز به روز در جهات حاكميت اين فرهنگ در زندگي شخصي و اجتماعي تلاش مينمايد و اين خود دليل محكمي بر اصالت اين اعتقاد و تاثير عملي در زندگي، تفكر و رفتار انسان مسلمان و مؤمن خواهد بود. عقيده به مهدويت مانع از ياس و نا اميدي و پذيرش ظلم و بي عدالتي شده و انسان مسلمان را آماده براي تحقق آرمانهاي عدالت طلبي ميكند و تا مرحله جان فشاني در راه حاكميت حكومت عادلانه الهي به پيش ميبرد. اين هوشياري و حق طلبي به تدريج به ساير ملتها نيز سرايت كرده و زمينه براي عدالت جهاني فراهم خواهد شد.
نکته:
براي آگاهي بيشتر ميتوانيد به جلد دوم كتاب امامت و مهدويت، نوشتهی آيت الله صافي گلپايگاني مراجعه فرماييد.
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}