پرسش :

جهت آشنایی بیشتر با امام زمان (عج)، زندگی‌نامه مختصری از آن حضرت ارائه نمایید.


پاسخ :
آخرين امام شيعيان و دوازدهمين جانشين رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در سپيده دم جمعه، نيمه‌ی شعبان سال 255 ه.ق در سامرا، يكی از شهر‌های عراق، ديده به جهان گشود. پدر گرامی ایشان، پيشوای يازدهم امام حسن عسكری (علیه السلام) و مادر بزرگوار آن حضرت بانويی شايسته به نام «نرجس» بود.
نام و كنيه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، همان نام و كنيه پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) است و لقب‌های مشهور آن حضرت عبارت است از: مهدي (هدايت شده‌ای كه مردم را به حق می‌خواند)؛ قائم (قيام براي حق می‌كند)؛ منتظر (همه، در انتظار مقدم اويند)؛ بقية الله (باقی مانده حجت‌های خدا و آخرين ذخيره او)؛ صاحب الزمان؛ ولی عصر(حاكم و فرمانروای يگانه زمان).
با توجه به اين كه فرمانروايان ستمگر عباسی به دنبال قتل آن بزرگوار بودند، لذا ولادت ايشان پنهانی بود و حتی نزديكان امام عسكری (علیه السلام) نيز از ولادت حضرت مهدی (علیه السلام) بی‌اطلاح بودند. حكيمه خاتون (عمه بزرگوار امام يازدهم) كه بزرگ بانوان حرم اهل بيت (علیهم السلام) بود نيز در شب نيمه‌ی شعبان و چند ساعت قبل از ولادت، از واقع شدن اين امر بزرگ آگاه شد و اين، بدان جهت بود كه اثر حمل و نشانه‌ی بارداری در نرجس خاتون، به قدرت خدا، ديده نمي‌شد.
در روايات، شمايل و اوصاف حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بيان شده است از جمله: چهره‌ای گندمگون، پيشانی بلند، ابروان هلالی، چشمان سياه و درشت و ... اهل عبادت و شب زنده‌داری، زهد و پارسايی، صبر و بردباری، عدالت و نيكوكاری و ... هستند.

زندگي ايشان شامل سه دوره پرفراز و نشيب است:

1. دوران اختفا:
زندگی پنهانی آن حضرت كه از آغاز ولادت تا شهادت پدر گرامی‌شان را شامل می‌شود. در اين دوران امام حسن عسكری (علیه السلام) با نوشتن نامه و دادن عقيقه، نزديكان و خواص را از ولادت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آگاه كردند.(كمال الدين؛ج2، ب 43)
در اين دوره، برخي از افراد، موفق به ديدار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شدند. محمد بن عثمان كه يكي از بزرگان شيعه است، می‌گويد: چهل نفر از شيعيان، نزد امام يازدهم گرد آمديم، آن حضرت، فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: «پس از من، اين، امام شما و جانشين من است. از او فرمان بريد و بعد از من، در دين خود پراكنده نشويد كه هلاک می‌شويد.»(كمال الدين، ج2، ب43، ح2).

2. دوران غيبت:
اين زمان، از هنگام شهادت امام يازدهم (علیه السلام) شروع می‌شود و تا ظهور ادامه دارد.
علت غيبت آن حضرت، به روشني معلوم نيست، ولی از حكمت‌های آن، نجات از قتل و امتحان مردم است.

غيبت حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) دو مرحله دارد:

الف. غيبت كوتاه مدت(صغری) كه از سال 260 (هنگام شهادت امام يازدهم) تا سال 329 يعنی حدود هفتاد سال طول كشيد.
مهم‌ترين ويژگی اين دوره، آن است كه مردم، از طريق نايبان خاص، يعنی عثمان بن سعيد عمری، محمد بن عثمان بن سعيد عمری، حسين بن روح، علی بن محمد سمری، با امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در ارتباط بودند و به وسيله‌ی آنان، سؤالات خود را می‌پرسيدند و پيام‌ها و پاسخ‌های حضرت را دريافت می‌كردند. در اين دوره نيز برخی از ارادت‌مندان، موفق به ديدار حضرت شدند.

ب. غيبت بلند مدت(كبری): در آخرين روز‌های عمر نايب چهارم، در نامه‌ای، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خطاب به او، خبر رحلت او را تا شش روز ديگر اعلام کردند. امام، از او خواستند كه فرد ديگری را به عنوان نايب خاص، از طرف ايشان معرفی نكند. بدين گونه دوران غيبت كبری شروع شد.
امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در اين دوره، علما و فقيهان را به عنوان نايب عام به مردم معرفی كردند و از مردم خواسته‌اند كه در امور خود به علما رجوع كنند(كمال الدين، ج2، ب45، ح3). البته بايد توجه داشت كه هر چند امام در پرده غيبت قرار دارد، ولی مردم از شمع وجود ایشان بهره می‌برند. در روايت مشهور از پيامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) (كمال الدين، ج2، ب45،ح3). و خود حضرت مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) (كمال الدين، ج2،ب45، ح4) امام غايب، به خورشيد پشت ابر تشبيه شده است كه همان گونه كه مردم از نور و حرارت آن استفاده می‌برند و نظام منظومه شمسی برقرار بود، هم چنين به بركت امام، نظام هستی برقرار است و مردم از فيوضات او بهره می‌برند.
در اين دوران پرفراز و نشيب كه مردم بايد در انتظار مقدم او باشند و به وظيفه يک منتظر واقعی عمل كنند و زمينه‌سازی برای ظهور آن حضرت بكنند، برخی نيز موفق به ديدار آن عزيز شده‌اند كه نمونه‌ی آن تشرف حاج علی بغدادی است كه در كتاب مفاتيح الجنان ذكر شده است.

3. دوران ظهور:
اين دوره، از ظهور حضرت تا رحلت ايشان را شامل می‌شود. پس از آن كه شرايط ظهور فراهم گشت و علايم ظهور، مانند خروج سفيانی و ندای آسماني پديدار شد، آن يگانه‌ی دوران، در مكه ظاهر می‌شود و همراه با ياران در مسجد الحرام، ظهور خود را اعلام می‌دارد و پس از سيطره بر مكه و اصلاح امور، به طرف مدينه و ساير نقاط به حركت در می‌آيد و با پاک‌سازی جهان از ظلم و شرک، عدل و دين را بر اين زمين خسته از سياهی می‌گستراند. در اين دوران است كه زمين، خرم و آباد می‌گردد و بركاتش را به مردم ارزانی می‌دارد.