پرسش :
مسئوليت فرد از نظر اجتماعي در اسلام چگونه است؟
شرح پرسش :
پاسخ :
در اسلام مسآله اى وجود دارد كه در ملتهاى ديگر امروز دنيا به صورت يك قانون دينى وجود ندارد (البته نمىگوئيم پيغمبران سلف نداشته اند) و آن اين است كه اسلام نه تنها فرد را براى خود و در مقابل خداوند از نظر شخص خود مسؤول و متعهد مىداند، بلكه فرد را از نظر اجتماع هم مسؤول و متعهد مى داند. امر به معروف و نهى از منكر همين است كه اى انسان تو تنها از نظر شخصى و فردى در برابر ذات پروردگار مسؤول و متعهد نيستى، تو در مقابل اجتماع خود هم مسؤوليت و تعهد دارى. آيا مى توان گفت چنين دينى دين قضا و قدرى است؟ البته قضا و قدرى به مفهومى كه آنها مى گويند كه كارها را خدا بايد انجام دهد و بشر از اين جريان و مسير خارج است و مسؤوليتى ندارد، آنچنان قضا و قدرى كه از بشر نفى و سلب آزادى و مسؤوليت و تعهد مى كند. قرآن چنين قضا و قدرى را نمى پذيرد. آيا شما در اين زمينه جمله اى بالاتر از آن آيه كوچك كه با تفاوت مختصرى در دو جاى قرآن آمده است پيدا مىكنيد: «انَّ الله لا يغير ما بقومٍ حتّى يغيرِّوا ما بانفسهم»(1) اين آيه آب بسيار صاف و پاكى است كه بر سر منتظرها، آنهايى كه به انتظار هستند كه هميشه خدا از يك راه غير عادى كارها را درست كند، مى ريزد. انتظار بيهوده نكشيد. «انَّ» يعنى تحقيقا مطلب اين است. تحقق و واقعيت اين است كه هرگز خداوند اوضاع و احوال را به سود مردم عوض نمىكند «حتّى يغيِّروا ما بانفسهم» مگر وقتى كه خود آن مردم آنچه مربوط به خودشان است، آنچه كه در خودشان هست: اخلاق، روحيه، ملكات، جهت، نيات و بالآخره خودشان را عوض كنند. آيا شما مى توانيد صريحتر از اين، مسؤوليت پيدا كنيد؟ آنهم مسؤوليت در برابر يك اجتماع، يعنى اجتماع را براى مسؤوليت مخاطب قرار بدهد.
پىنوشت
(1) رعد/ 11
مجموعه آثار شهيد علامه مطهرى(رحمت الله علیه) ج 17 حماسه حسينى صفحه 222
در اسلام مسآله اى وجود دارد كه در ملتهاى ديگر امروز دنيا به صورت يك قانون دينى وجود ندارد (البته نمىگوئيم پيغمبران سلف نداشته اند) و آن اين است كه اسلام نه تنها فرد را براى خود و در مقابل خداوند از نظر شخص خود مسؤول و متعهد مىداند، بلكه فرد را از نظر اجتماع هم مسؤول و متعهد مى داند. امر به معروف و نهى از منكر همين است كه اى انسان تو تنها از نظر شخصى و فردى در برابر ذات پروردگار مسؤول و متعهد نيستى، تو در مقابل اجتماع خود هم مسؤوليت و تعهد دارى. آيا مى توان گفت چنين دينى دين قضا و قدرى است؟ البته قضا و قدرى به مفهومى كه آنها مى گويند كه كارها را خدا بايد انجام دهد و بشر از اين جريان و مسير خارج است و مسؤوليتى ندارد، آنچنان قضا و قدرى كه از بشر نفى و سلب آزادى و مسؤوليت و تعهد مى كند. قرآن چنين قضا و قدرى را نمى پذيرد. آيا شما در اين زمينه جمله اى بالاتر از آن آيه كوچك كه با تفاوت مختصرى در دو جاى قرآن آمده است پيدا مىكنيد: «انَّ الله لا يغير ما بقومٍ حتّى يغيرِّوا ما بانفسهم»(1) اين آيه آب بسيار صاف و پاكى است كه بر سر منتظرها، آنهايى كه به انتظار هستند كه هميشه خدا از يك راه غير عادى كارها را درست كند، مى ريزد. انتظار بيهوده نكشيد. «انَّ» يعنى تحقيقا مطلب اين است. تحقق و واقعيت اين است كه هرگز خداوند اوضاع و احوال را به سود مردم عوض نمىكند «حتّى يغيِّروا ما بانفسهم» مگر وقتى كه خود آن مردم آنچه مربوط به خودشان است، آنچه كه در خودشان هست: اخلاق، روحيه، ملكات، جهت، نيات و بالآخره خودشان را عوض كنند. آيا شما مى توانيد صريحتر از اين، مسؤوليت پيدا كنيد؟ آنهم مسؤوليت در برابر يك اجتماع، يعنى اجتماع را براى مسؤوليت مخاطب قرار بدهد.
پىنوشت
(1) رعد/ 11
مجموعه آثار شهيد علامه مطهرى(رحمت الله علیه) ج 17 حماسه حسينى صفحه 222
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}