پرسش :

چرا هر چه را دوست دارم و به دنبال آن مى‏روم در هنگام رسيدن، آن را از دست مى‏دهم؟ آيا ممكن است خدا از من ناراضى باشد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
به دليل محدوديت درك انسان، پى بردن به اين كه چه چيزى سبب سعادت يا مايه خسران و بيچارگى او است آسان نيست. چه بسا چيزهايى مورد علاقه انسان است و به آن سخت دل بسته، ولى سرانجام بلاى جان و مايه اندوهش مى‏گردد به گونه‏اى كه اگر از اول مى‏دانست، از آن نفرت داشت. از سوى ديگر، گاه امورى را ناخوشايند و ناگوار مى‏داند، ولى بعد از مدتى، درمى‏يابد برايش سودمند است.
قرآن كريم بر اين حقيقت ريشه‏دار انگشت مى‏گذارد و مى‏فرمايد: «و عسى ان تكرهوا شيئاً و هو خير لكم و عسى ان تحبّوا شيئاً و هو شرّ لكم چه بسا چيزى را ناگوار بدانيد ولى در واقع مايه خير شما است و چه بسا به چيزى دل ببنديد كه در واقع برايتان زيانبار است.(1)
پس در نگاه نخست انسان به خودى خود توان شناخت خوبى‏ها و بدى‏ها آن هم در سطح كلان را ندارد چرا كه نه تنها توان ديدن زواياى پنهان يك كار بلكه از آينده خود و آنچه را كه بدان دل بسته است، ندارد از اين رو حضرتعالى و اصولًا هر انسانى نمى‏تواند به سرعت به برداشتى دست يازد كه شما از آن به نارضايتى خدا نسبت به خود مطرح كرده‏ايد اگر شما به ژرفاى يك حادثه و يا پايان يك دوستى و يا رسيدن به يك آرزو آگاه بوديد شايد سؤال را اين چنين مطرح مى‏كرديد؟ «چرا هر چه را دوست دارم و به دنبال آن مى‏روم در هنگام رسيدن آن را از دست مى‏دهم، آيا اين دليل بر آن نيست كه خداوند بزرگ ما را به حال خود رها نكرده و آن‏چه من شيرين مى‏بينم در حقيقت سمى در زورق دنيا؟
پى‏نوشت‏
(1) سوره بقره) 2): 216