پرسش :

دلیل جشن تولد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) چیست؟ گفته شده است که جشن روزهای تولد بدعت است؟


شرح پرسش :
پاسخ :
1) بدعت در لغت به معنای ایجاد و انجام کار نو و بی‌سابقه‌ می‌باشد[1]. مفهوم اصطلاحی بدعت نیز آن است که انسان چیزی را که جزو شریعت نیست به آن نسبت دهد[2] و خلاصه داخل کردن چیزی که جزء دین نیست در دین را بدعت گویند. بدعت از گناهان کبیره و نوعی تصرف در دین است که به کاستی و یا فزونی دین انجامیده و مسئله‌ای را بدون داشتن ضابطه مقبول وارد دین می‌کند.
2) اظهار شادمانی و سرور در سالروز تولد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) یکی از امور مسلم بین مسلمین است و به فرض اینکه از نظر دینی هم مدرکی نداشته باشد بدعت محسوب نمی‌شود. چون اصل کلی محبت به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت(علیهم السلام) و نزدیکان او از امور مسلم اسلامی است که خداوند به¬آن امر نموده¬است[3] و این جشن و چراغانی کردنها تنها مصداق آن محبت و نحوه بیان‌ آن می‌باشد. برگزاری مجالس جشن و سرور را کسی مخصوص شریعت نمی‌داند تا به او تهمت بدعت گزاری وارد شود. قرآن می‌فرماید:
"قُل لا أَسئَلُکمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلا الْمَوَدَّةَ فی الْقُرْبی"
"بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‏کنم جز دوست‏داشتن نزدیکانم [= اهل بیتم‏]؛[4] و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
"لایؤمن احدکم حتی اکون احب الیه من ماله و اهله و الناس اجمعین"[5]
"یعنی هیچکدام ایمان نخواهید آورد مگر آنکه من محبوبتر باشم نزد او از مال و خانواده‌اش و تمام مردم." حال شکر گزاری و بزرگداشت تولد آن بزرگواران چه منافاتی با دینداری خواهد داشت جز آنکه محبت و مودت آنان را در دلها می‌افزاید و موجب تقویت مکتب آنان می‌شود.
به عبارت روشن‌تر گاهی مطلبی به صورت کلی جزو دین است ولی مصداق آن در شرائط مختلف متفاوت می‌شود. یکی از این مسائل کلی، احترام به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت(علیهم السلام) او و دوست داشتن و اظهار محبت به آنان است که هر زمانی به شکلی می‌توان آن را ابراز کرد. در سالروز تولد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) جشن گرفتن یکی از راه¬های اظهار احترام و محبت به آن حضرت است لذا کاری خارج از دین نیست که به پای دین گذاشته شده باشد.
پی نوشتها:
[1]لسان¬العرب ج8ص6ومجمع¬البحرین ج4ص298.
[2]همان.
[3]سوره شوری، آیه 23.
[4]همان.
[5] جامع الأصول، ج 1، ص 238.