پرسش :

چرا در قرآن كريم، كلمه‏ى »سماوات« اغلب به صورت جمع، اما كلمه‏ى أرض به صورت مفرد ذكر شده است؟ هفت آسمان از نظر قرآن كريم، آيا مربوط به همين آسمان دنيوى و يا ناظر به عوالم فوق طبيعى است؟


شرح پرسش :
پاسخ :
علامه طباطبايى )ره( در ذيل آيه‏ى 7 سوره‏ى هود و آيات 9 - 12 سوره‏ى فصلت بحثى دارد كه خلاصه‏ى آن دو، اين مى‏شود كه: »آنچه از ظاهر آيات - و نه صريح آن‏ها - فهميده مى‏شود، اين است: مقصود از كلمه‏ى سماوات، كه صيغه‏ى جمع است و همواره در مقابل »أرض« كه صيغه‏ى مفرد است، قرار مى‏گيرد، طبقاتى از موجودات جسمانى باشند كه فوق زمين قرار دارند؛ زيرا به طورى كه اهل لغت گفته‏اند، كلمه‏ى سماء به معناى هر چيزى است كه بالاى سر ما قرار گرفته باشد. معلوم است كه بالا و پايين دو امر نسبى هستند. پس سماوات عبارتند از طبقاتى از خلق جسمانى كه بالاى كره‏ى زمين واقع شده، و بر آن احاطه دارند، و ظاهرا آسمان دنيا از بين آسمان‏هاى هفت گانه، عبارت است از آن فضايى كه اين ستارگان بالاى سر ما در آن قرار دارند و اين آسمان‏ها چنان كه گفتيم، همگى جزء عالم جسمانى و داخل در طبيعت و ماده هستند و نه ماوراى طبيعت؛ منتها اين عالم طبيعت هفت طبقه است كه مطابق آيه‏ى: الذى خلق سبع سموات طباقا (ملك 3/67:) همان كه هفت آسمان را طبقه طبقه آفريد.، به صورت طبقه طبقه روى هم قرار دارند و از همه نزديك‏تر به ما، همين آسمانى است كه ستارگان و كواكب در آن هستند؛ ولى درباره‏ى شش آسمان ديگر، قرآن كريم هيچ سخنى نگفته است جز همين كه روى هم قرار دارند. ايشان در ادامه‏ى بحث توضيح مى‏دهد كه منظور از آسمان‏هاى هفت گانه مسلما سيارات آسمان و يا برخى از آن‏ها از قبيل ماه، خورشيد و... نمى‏باشد.« (براى كل اين بحث، ر.ك: ترجمه‏ى تفسير الميزان، ج 10، صص 222 - 223؛ و ج 17، ص 560 - 561))
البته در بحث معراج پيامبر )ص( نيز سخن از هفت آسمان به ميان آمده است و چنان كه قبلا توضيح داده شد (در جلد دوم از همين مجموعه‏ى »آفتاب انديشه«، بخش مربوط به پيامبر اكرم، مبحث معراج. ) ، مقصود از آن آسمان‏ها، همگى عوالم ماوراى طبيعى بود و نه عالم طبيعت؛ زيرا در آن آسمان‏ها، مكاشفاتى براى پيامبر )ص( رخ داده كه همگى از سنخ امور ماوراى طبيعى بوده است. با توجه به اين كه در آن جا نشان داديم كه حتى آسمان اول در جريان معراج كه از آن به السماء الدنيا تعبير مى‏شد، از سنخ امور ماوراى طبيعى است و نه همين آسمان ما كه خورشيد و ستارگان در آن هستند. لذا با توجه به اين شواهد، شايد بتوان گفت كه مقصود از هفت آسمانى كه در احاديث معراج آمده، چيزى متفاوت با هفت آسمانى است كه در آيات قرآن كريم آمده است.