پرسش :
علائم قطعى و حتمى ظهور امام زمان چيست؟
شرح پرسش :
پاسخ :
شرح پرسش:
علائم قطعى و حتمى ظهور امام زمان چيست؟ وقوع علائمى كه در احاديث مطرح شده، تا چه اندازه نشان دهندهى نزديكى رخ دادن ظهور ايشان است؟
پاسخ:
در احاديث مختلف، علائم متعددى به عنوان علائم ظهور مطرح شده است؛ به طورى كه تنها در كتاب «الارشاد» از شيخ مفيد (ره)، قريب به پنجاه مورد ذكر شده، كه بسيارى از آنها نيز مدتهاست تحقق يافتهاند (مثل بر افتادن خلافت عباسيان) لذا علماى شيعه در يک تقسيم بندى كلى، اين علائم را در دو دسته قرار دادهاند:
اول: علائمى كه صرفا به اين معنا هستند كه تا اين وضعيت رخ ندهد، از ظهور خبرى نيست؛ نه اين كه بلافاصله پس از اينها، ظهور واقع مىشود؛ (مثلا همين بر افتادن خلافت عباسيان) در واقع احاديثى كه اين مطلب را به عنوان علامت ظهور برشمردهاند، خواستهاند جلوى مدعيان دروغين مهدويت در آن زمان را بگيرند و به شيعيان نوعى هشدار موقت دهند كه قيام حضرت مهدى (عج)، بعد از برچيده شدن دستگاه خلافت عباسيان است؛ لذا در قيامهايى كه در زمان خلافت عباسيان به نام مهدى مطرح شد، مهدى موعود (عج) حضور ندارد و مدعيان آن دروغگويند.)
دوم: علائمى هستند كه تقريبا مقارن ظهور مىباشند و قيام، اندكى پس از آنها واقع خواهد شد) در مورد اين كه اين علائم قطعى كدامها هستند، اختلاف نظر كمترى وجود دارد) و آيتالله صافى گلپايگانى از كتاب «الغيبة» نعمانى نقل مىكند كه: پنج علامت، علائم قطعى ظهورند؛ يعنى: قيام يمانى (يمانى، فردى است كه از يمن قيام مىكند و مردم را به ايمان به حضرت مهدى (عج) و برقرارى قسط و عدل دعوت مىكند.)، خروج سفيانى (سفيانى، فردى است كه نسبش به ابوسفيان مىرسد و ظاهرا از دمشق خروج مىكند او اهل بدعت است و دست به كشتار مردم مىزند. در ظاهر ادعاى زهد و تقوا مىكند و به جنگ حضرت مهدى (عج) مىآيد.)، صيحه آسمانى (مناديى از آسمان ندا مىدهد و در روايات مضمون اين ندا مختلف نقل شده است: در برخى روايات گفته شده است: ندا مىدهد كه: «حق با على (ع) و شيعيان اوست» و در برخى ديگر آمده است كه: اين ندا، ندا به اسم حضرت قائم (عج) است و معرفى او به جهانيان)، فرو رفتن زمين در بيداء (بيداء منطقهاى بين مكه و مدينه است كه ظاهرا لشكر سفيانى هنگام عبور از آن جا به دعاى حضرت مهدى (عج) در زمين فرو مىروند.) و كشته شدن نفس زكيه (نفس زكيه، شخصى است به نام محمد بن حسن كه اندكى پيش از ظهور در كعبه، بين ركن و مقام به شهادت مىرسد.)
در احاديث بر اين پنج مورد اشاره شده است. مثلا در كمال الدين و تمام النعمة از امام صادق (ع) روايت شده است: «خمس قبل قيام القائم: اليمانى و السفيانى، و المنادى ينادى من السماء و خسف بالبيداء و قتل النفس الزكيه» (منتخب الأثر، ص 439) و همين مضمون با عبارات ديگر، يا جابهجايى در ترتيب موارد، در احاديث ديگرى نيز نقل شده است. از جمله در همين كمال الدين و تمام النعمه و نيز در الغيبة شيخ طوسى، الكافى مرحوم كلينى، و ينابيع الموده (به نقل از منتخب الأثر، ص 454) و به ويژه 4 مورد آخر. مثلا در الغيبة نعمانى آمده است: «من المحتوم الذى لابد أن يكون قبل قيام القائم: خروج السفيانى، و خسف بالبيداء، و قتل النفس الزكيه، و المنادى من السماء» (به نقل از منتخب الأثر، ص 454) ، تأكيد فراوانى شده است. البته بايد دانست كه روايات در شرح و تفسير هر يک از اين وقايع، اختلاف فراوان دارند؛ تا جايى كه برخى گمان كردهاند كه مواردى از اينها نه اشاره به يك فرد خاص و حادثهى مشخص، بلكه به يك جريان كلى انحرافى است كه پيش از ظهور واقع مىشود.
اما اگر بخواهيم تحليل جامعترى از اين علائم ظهور - كه در روايات آمده است و اين كه اين علائم چه اندازه در حتميت ظهور نقش دارند - ارائه كنيم، مىتوانيم از اين بحث از كتاب «ياد محبوب» (سيد حسين حسينى، ياد محبوب، صص 78 - 82) استفاده كنيم كه روايات را در اين زمينه به پنج دسته تقسيم مىكند:
الف: رواياتى كه در علائم و مقدمات ظهور مطالبى دارند، مثلا از اميرالمؤمنين (ع) روايت شده است: «يظهر فى آخر الزمان و اقتراب الساعة، و هو شر الأزمنه، نسوة كاشفات عاريات متبرجات من الدين (خارجات) داخلات فى الفتن مائلات الى الشهوات مسرعات الى اللذات مستحلات للمحرمات فى جهنم خالدات؛ در آخرالزمان و نزديكى ساعت (قيامت يا ظهور) - كه بدترين روزگاران است - زنان عارى از لباس و آراسته به انواع زيور بيرون مىآيند؛ خارج شدگان از دين، وارد شدگان در فتنهها، متمايلان به شهوترانى، شتاب كنندگان به لذات، حلال كنندههاى حرامها و جهنمىهاى جاويدان» (منتخب الأثر، ص 426)
ب: احاديثى كه به شدت از تعيين وقت ظهور امتناع كردهاند و تعيين وقت كنندگان را كذاب مىشمرند؛ مثلا امام صادق (ع) مىفرمايد: « كذب الموقتون، ما وقتنا فيما مضى، و لا نوقت فيما يستقبل؛ وقت گذاران دروغ مىگويند؛ ما نه در گذشته براى ظهور وقت تعيين كردهايم و نه در آينده مىكنيم.» (همان، ص 463)
پ: احاديثى كه بر دعا براى تعجيل فرج و استغاثه به درگاه خداوند تأكيد مىكنند. اگر دعا اثر نداشت، امامان معصوم (ع) آن همه تأكيد نمىكردند. چه، تنها براى كارى كه تعجيل و تأخير پذير است، دعا براى تعجيلش فايده دارد از جمله، در توقيعى از خود امام زمان (عج) آمده است: «براى تعجيل فرج بسيار دعا كنيد كه گشايش كار شما در همين است.» (الاحتجاج طبرسى، ج 2، ص 284: به نقل از كلمة الامام المهدى، ص 290) و «اكثروا الدعاء بتعجيل الفرج، فان ذلك فرجكم» يا خود ائمه نيز براى تعجيل فرج دعا مىكردند؛ مثلا از امام كاظم (ع) نقل شده است: « اسئلك باسمك المكنون المخزون الحى القيوم الذى لا يخيب من سئلك به، اسئك أن تصلى على محمد و آله و أن تعجل فرج المنتقم من اعدائك و انجز له ما وعدته يا ذاالجلال و الاكرام؛ بار خدايا! به حق اسم پنهان از تو مىخواهم كه بر محمد و آل او درود فرستى و بر فرج انتقام گيرنده از دشمنانت تعجيل كنى و آنچه را به او وعده دادهاى، تحقق بخشى.» (منتخب الأثر، ص 508)
ت: در احاديثى تأكيد شده است كه كار ظهور و قيام او در يك شب اصلاح مىشود و خداوند به او اذن مىدهد. مثلا از امام باقر (ع) روايت شده است: «در حضرت صاحب الأمر شباهتى به يوسف (ع) هست و آن اين كه خداوند عزوجل كار (قيام و ظهور) او را در يك شب اصلاح و آماده مىكند.»
ث: احاديثى كه در آن سخن از بداء (تغيير طرح قبلى از ديد مردمان) به ميان آمده است. (منتخب الأثر، ص 300) «ان صاحب هذا الأمر فيه شبه من يوسف: يصلح الله عزوجل امره فى ليلة واحدة» و بر همين اساس امر ظهور و خروج امام عصر (عج) در شمار امور بداء پذير قلمداد شده است. (مثلا به توضيح علامه مجلسى در بحارالأنوار، ج 51، ص 119، ذيل روايات مربوط به حضرت مهدى (عج) مراجعه كنيد.)
از مطالعهى اين پنج گروه احاديث مىتوان چنين استفاده كرد كه:
كار ظهور به دست خداست و هيچ زمان نمىتوان دقيقا وقتى براى آن مشخص كرد چه بسا در بسيارى از اين علائم بداء رخ دهد و خدا كار ايشان را يك شبه اصلاح فرمايد. لذا همواره بايد منتظر ظهور ايشان بود و هيچ گاه وظيفهی خود را كه اصلاح خود و جامعه و آماده بودن براى ظهور است، فراموش نكرد. چه زيباست اين بشارت امام صادق (ع) كه: «من سر أن يكون من اصحاب القائم فلينتظر و ليعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر، فان مات و قام القائم بعده كان له من الأجر مثل أجر من أدركه، فجدوا و انتظروا هينئا لكم أيتها العصابة المرحومه؛ كسى كه خشنود مىشود از اين كه از اصحاب حضرت قائم (عج) باشد، پس بايد منتظر بماند و به پرهيز از بدىها و رعايت اخلاق نيكو عمل كند؛ در حالى كه همچنان انتظار مىكشد. پس اگر بميرد و قائم (عج) بعد از مرگ او قيام كند، اجرى همانند اجر كسى دارد كه او را درک كرده است. پس آماده باشيد و منتظر باشيد! گواراى شما باد اى گروه رحمت شده!» (منتخب الأثر، ص 498)
شرح پرسش:
علائم قطعى و حتمى ظهور امام زمان چيست؟ وقوع علائمى كه در احاديث مطرح شده، تا چه اندازه نشان دهندهى نزديكى رخ دادن ظهور ايشان است؟
پاسخ:
در احاديث مختلف، علائم متعددى به عنوان علائم ظهور مطرح شده است؛ به طورى كه تنها در كتاب «الارشاد» از شيخ مفيد (ره)، قريب به پنجاه مورد ذكر شده، كه بسيارى از آنها نيز مدتهاست تحقق يافتهاند (مثل بر افتادن خلافت عباسيان) لذا علماى شيعه در يک تقسيم بندى كلى، اين علائم را در دو دسته قرار دادهاند:
اول: علائمى كه صرفا به اين معنا هستند كه تا اين وضعيت رخ ندهد، از ظهور خبرى نيست؛ نه اين كه بلافاصله پس از اينها، ظهور واقع مىشود؛ (مثلا همين بر افتادن خلافت عباسيان) در واقع احاديثى كه اين مطلب را به عنوان علامت ظهور برشمردهاند، خواستهاند جلوى مدعيان دروغين مهدويت در آن زمان را بگيرند و به شيعيان نوعى هشدار موقت دهند كه قيام حضرت مهدى (عج)، بعد از برچيده شدن دستگاه خلافت عباسيان است؛ لذا در قيامهايى كه در زمان خلافت عباسيان به نام مهدى مطرح شد، مهدى موعود (عج) حضور ندارد و مدعيان آن دروغگويند.)
دوم: علائمى هستند كه تقريبا مقارن ظهور مىباشند و قيام، اندكى پس از آنها واقع خواهد شد) در مورد اين كه اين علائم قطعى كدامها هستند، اختلاف نظر كمترى وجود دارد) و آيتالله صافى گلپايگانى از كتاب «الغيبة» نعمانى نقل مىكند كه: پنج علامت، علائم قطعى ظهورند؛ يعنى: قيام يمانى (يمانى، فردى است كه از يمن قيام مىكند و مردم را به ايمان به حضرت مهدى (عج) و برقرارى قسط و عدل دعوت مىكند.)، خروج سفيانى (سفيانى، فردى است كه نسبش به ابوسفيان مىرسد و ظاهرا از دمشق خروج مىكند او اهل بدعت است و دست به كشتار مردم مىزند. در ظاهر ادعاى زهد و تقوا مىكند و به جنگ حضرت مهدى (عج) مىآيد.)، صيحه آسمانى (مناديى از آسمان ندا مىدهد و در روايات مضمون اين ندا مختلف نقل شده است: در برخى روايات گفته شده است: ندا مىدهد كه: «حق با على (ع) و شيعيان اوست» و در برخى ديگر آمده است كه: اين ندا، ندا به اسم حضرت قائم (عج) است و معرفى او به جهانيان)، فرو رفتن زمين در بيداء (بيداء منطقهاى بين مكه و مدينه است كه ظاهرا لشكر سفيانى هنگام عبور از آن جا به دعاى حضرت مهدى (عج) در زمين فرو مىروند.) و كشته شدن نفس زكيه (نفس زكيه، شخصى است به نام محمد بن حسن كه اندكى پيش از ظهور در كعبه، بين ركن و مقام به شهادت مىرسد.)
در احاديث بر اين پنج مورد اشاره شده است. مثلا در كمال الدين و تمام النعمة از امام صادق (ع) روايت شده است: «خمس قبل قيام القائم: اليمانى و السفيانى، و المنادى ينادى من السماء و خسف بالبيداء و قتل النفس الزكيه» (منتخب الأثر، ص 439) و همين مضمون با عبارات ديگر، يا جابهجايى در ترتيب موارد، در احاديث ديگرى نيز نقل شده است. از جمله در همين كمال الدين و تمام النعمه و نيز در الغيبة شيخ طوسى، الكافى مرحوم كلينى، و ينابيع الموده (به نقل از منتخب الأثر، ص 454) و به ويژه 4 مورد آخر. مثلا در الغيبة نعمانى آمده است: «من المحتوم الذى لابد أن يكون قبل قيام القائم: خروج السفيانى، و خسف بالبيداء، و قتل النفس الزكيه، و المنادى من السماء» (به نقل از منتخب الأثر، ص 454) ، تأكيد فراوانى شده است. البته بايد دانست كه روايات در شرح و تفسير هر يک از اين وقايع، اختلاف فراوان دارند؛ تا جايى كه برخى گمان كردهاند كه مواردى از اينها نه اشاره به يك فرد خاص و حادثهى مشخص، بلكه به يك جريان كلى انحرافى است كه پيش از ظهور واقع مىشود.
اما اگر بخواهيم تحليل جامعترى از اين علائم ظهور - كه در روايات آمده است و اين كه اين علائم چه اندازه در حتميت ظهور نقش دارند - ارائه كنيم، مىتوانيم از اين بحث از كتاب «ياد محبوب» (سيد حسين حسينى، ياد محبوب، صص 78 - 82) استفاده كنيم كه روايات را در اين زمينه به پنج دسته تقسيم مىكند:
الف: رواياتى كه در علائم و مقدمات ظهور مطالبى دارند، مثلا از اميرالمؤمنين (ع) روايت شده است: «يظهر فى آخر الزمان و اقتراب الساعة، و هو شر الأزمنه، نسوة كاشفات عاريات متبرجات من الدين (خارجات) داخلات فى الفتن مائلات الى الشهوات مسرعات الى اللذات مستحلات للمحرمات فى جهنم خالدات؛ در آخرالزمان و نزديكى ساعت (قيامت يا ظهور) - كه بدترين روزگاران است - زنان عارى از لباس و آراسته به انواع زيور بيرون مىآيند؛ خارج شدگان از دين، وارد شدگان در فتنهها، متمايلان به شهوترانى، شتاب كنندگان به لذات، حلال كنندههاى حرامها و جهنمىهاى جاويدان» (منتخب الأثر، ص 426)
ب: احاديثى كه به شدت از تعيين وقت ظهور امتناع كردهاند و تعيين وقت كنندگان را كذاب مىشمرند؛ مثلا امام صادق (ع) مىفرمايد: « كذب الموقتون، ما وقتنا فيما مضى، و لا نوقت فيما يستقبل؛ وقت گذاران دروغ مىگويند؛ ما نه در گذشته براى ظهور وقت تعيين كردهايم و نه در آينده مىكنيم.» (همان، ص 463)
پ: احاديثى كه بر دعا براى تعجيل فرج و استغاثه به درگاه خداوند تأكيد مىكنند. اگر دعا اثر نداشت، امامان معصوم (ع) آن همه تأكيد نمىكردند. چه، تنها براى كارى كه تعجيل و تأخير پذير است، دعا براى تعجيلش فايده دارد از جمله، در توقيعى از خود امام زمان (عج) آمده است: «براى تعجيل فرج بسيار دعا كنيد كه گشايش كار شما در همين است.» (الاحتجاج طبرسى، ج 2، ص 284: به نقل از كلمة الامام المهدى، ص 290) و «اكثروا الدعاء بتعجيل الفرج، فان ذلك فرجكم» يا خود ائمه نيز براى تعجيل فرج دعا مىكردند؛ مثلا از امام كاظم (ع) نقل شده است: « اسئلك باسمك المكنون المخزون الحى القيوم الذى لا يخيب من سئلك به، اسئك أن تصلى على محمد و آله و أن تعجل فرج المنتقم من اعدائك و انجز له ما وعدته يا ذاالجلال و الاكرام؛ بار خدايا! به حق اسم پنهان از تو مىخواهم كه بر محمد و آل او درود فرستى و بر فرج انتقام گيرنده از دشمنانت تعجيل كنى و آنچه را به او وعده دادهاى، تحقق بخشى.» (منتخب الأثر، ص 508)
ت: در احاديثى تأكيد شده است كه كار ظهور و قيام او در يك شب اصلاح مىشود و خداوند به او اذن مىدهد. مثلا از امام باقر (ع) روايت شده است: «در حضرت صاحب الأمر شباهتى به يوسف (ع) هست و آن اين كه خداوند عزوجل كار (قيام و ظهور) او را در يك شب اصلاح و آماده مىكند.»
ث: احاديثى كه در آن سخن از بداء (تغيير طرح قبلى از ديد مردمان) به ميان آمده است. (منتخب الأثر، ص 300) «ان صاحب هذا الأمر فيه شبه من يوسف: يصلح الله عزوجل امره فى ليلة واحدة» و بر همين اساس امر ظهور و خروج امام عصر (عج) در شمار امور بداء پذير قلمداد شده است. (مثلا به توضيح علامه مجلسى در بحارالأنوار، ج 51، ص 119، ذيل روايات مربوط به حضرت مهدى (عج) مراجعه كنيد.)
از مطالعهى اين پنج گروه احاديث مىتوان چنين استفاده كرد كه:
كار ظهور به دست خداست و هيچ زمان نمىتوان دقيقا وقتى براى آن مشخص كرد چه بسا در بسيارى از اين علائم بداء رخ دهد و خدا كار ايشان را يك شبه اصلاح فرمايد. لذا همواره بايد منتظر ظهور ايشان بود و هيچ گاه وظيفهی خود را كه اصلاح خود و جامعه و آماده بودن براى ظهور است، فراموش نكرد. چه زيباست اين بشارت امام صادق (ع) كه: «من سر أن يكون من اصحاب القائم فلينتظر و ليعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر، فان مات و قام القائم بعده كان له من الأجر مثل أجر من أدركه، فجدوا و انتظروا هينئا لكم أيتها العصابة المرحومه؛ كسى كه خشنود مىشود از اين كه از اصحاب حضرت قائم (عج) باشد، پس بايد منتظر بماند و به پرهيز از بدىها و رعايت اخلاق نيكو عمل كند؛ در حالى كه همچنان انتظار مىكشد. پس اگر بميرد و قائم (عج) بعد از مرگ او قيام كند، اجرى همانند اجر كسى دارد كه او را درک كرده است. پس آماده باشيد و منتظر باشيد! گواراى شما باد اى گروه رحمت شده!» (منتخب الأثر، ص 498)
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}