پرسش :
چگونه ابراهيم از غروب آفتاب و ماه و ستارگان بر نفى ربوبيت آنها استدلال كرد ؟
شرح پرسش :
پاسخ :
ايـن استدلال از سه راه مى تواند باشد :
1 - پروردگار و مربى موجودات بايد هميشه ارتباط نزديك بـا مـخـلوقات خود داشته باشد لحظه اى نيز از آنها جدا نگردد بنابراين چگونه موجودى كه غروب مـى كـنـد و سـاعـتـها نور و بركت خود را برمى چيند و از بسيارى موجودات بكلى بيگانه مى شود مى تواند پروردگار و رب آنها بوده باشد ؟
2 - موجودى كه داراى غروب و طلوع است , اسير چنگال قوانين است چيزى كه خودمحكوم است چگونه مى تواند حاكم و مالك آنها بوده باشد .
3 - مـوجـودى كـه داراى حركت است حتما موجود حادثى خواهد بود زيرا حركت همه جادليل بر حدوث است و چيزى كه در معرض حوادث است يعنى داراى حركت است نمى تواند يك وجود ازلى و ابدى بوده باشد .
ايـن استدلال از سه راه مى تواند باشد :
1 - پروردگار و مربى موجودات بايد هميشه ارتباط نزديك بـا مـخـلوقات خود داشته باشد لحظه اى نيز از آنها جدا نگردد بنابراين چگونه موجودى كه غروب مـى كـنـد و سـاعـتـها نور و بركت خود را برمى چيند و از بسيارى موجودات بكلى بيگانه مى شود مى تواند پروردگار و رب آنها بوده باشد ؟
2 - موجودى كه داراى غروب و طلوع است , اسير چنگال قوانين است چيزى كه خودمحكوم است چگونه مى تواند حاكم و مالك آنها بوده باشد .
3 - مـوجـودى كـه داراى حركت است حتما موجود حادثى خواهد بود زيرا حركت همه جادليل بر حدوث است و چيزى كه در معرض حوادث است يعنى داراى حركت است نمى تواند يك وجود ازلى و ابدى بوده باشد .
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}