پرسش :
آيا درجه و رتبه پيامبر اكرم( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) پايينتر از امام على(علیه السّلام) و حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است؛ زيرا از حديث «لولاك لما خلقت الافلاك...» چنين استنباط مىشود؟
شرح پرسش :
پاسخ :
براساس روايات، چهارده معصوم(علیه السّلام) همه «يك نور»اند؛ ( بحارالانوار، ج 25، ص 1 و ج 36، ص 280.) يعنى، آنان در مقام وحدت نورى، كثرتى ندارند تا يكى اول وديگرى دوم باشد. اين كه در زيارت جامعه مىخوانيم: «و ان ارواحكم و طينتكم واحدة»؛ اشاره به همين حقيقت دارد كه چهارده معصوم(علیه السّلام)، «يك نور»اند و در اين جهت با هم اتحاد دارند. بر اساس روايات، اين اتحاد نه تنها در اول خلقت بوده؛ بلكه در نظام مادى و زندگى دنيوى، حقيقت آنان يكى بوده است و در عين تعدد صورى، ظاهرى و جسمانى، آنان با همديگر وحدت و اتحاد دارند. )
بر مثال موجها اعدادشان
در عدد آورده باشد بادشان ( مثنوى، دفتر 2، بيت 185.)
از اين رو اين كه در بعضى از روايات، اولين مخلوق نور حضرت محمد( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) و در پارهاى روايات نور رسول خدا( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) و ائمه هدا(علیه السّلام) مطرح شده است؛ ( نگا: بحارالانوار، ج 1، ص 97؛ ج 57، ص 170؛ تفسيرالميزان، ج 1، ص 121.) نبايد پنداشت كه اين روايات بر كثرت و غيريت اين انوار، دلالت دارد.
امام باقر(علیه السّلام) مىفرمايد:
«يا جابر! ان الله اول ماخلق خلق محمداً و عترته الهداة المهتدين، فكانوا اشباح نور بين يدى الله، قلت و ما الاشباح؟ قال: ظل النور، ابدان نورية بلا ارواح و كان مؤيداً بروح واحد و هى روح القدس؛ اى جابر! اول مخلوقى كه خداوند خلق فرمود، محمد و عترت هدايت شده آن حضرت بودند. پس آنان اشباح نور در برابر خداوند بودند. جابر مىگويد: به حضرت عرض كردم، اشباح چيست؟ فرمود: سايه نور، بدنهاى نورى بدون روح كه مؤيد به يك روح يگانه و واحد بودند و آن روحالقدس بود...». ( به نقل از: انسان و خلافت الهى.)
اين روايت، به روشنى حكايتگر اين حقيقت است كه روح آنها در عين اين كه يك حقيقت و موجود واحد است، حقيقت همه چهارده معصوم است؛ يعنى، هم حقيقت رسول الله( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) است و هم حقيقت تكتك اهل بيت آن حضرت و در عين يكى بودن، متعدد هم هستند و همه، ظهورات روح واحد و حقيقت واحد مىباشند. اين روايت، با صراحت كامل مىفرمايد: آنان ابدان نورى بودند كه ارواح متعدد نداشتند؛ بلكه مؤيد به يك روح بودند و آن عبارت است از «روحالقدس» و به روشنى به اين نكته اشاره دارد كه حقيقت روح و جان همه، يكى بود و ظهورات (كه ابدان نورى و يا اشباح نورىاند) متعدد بود.
بر اين اساس، روايتى كه مطرح فرموديد، دلالت ندارد بر اين كه عدم خلق جهان، به صورت انحصارى، متوقّف بر حضرت على(علیه السّلام) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) باشد؛ بلكه از آن جا كه همه چهارده معصوم، «نور واحد»اند، اين روايت اشاره به همان حقيقت نورى دارد كه آنان در آن وحدت دارند. به عبارت ديگر، هر چند در اين حديث، به ظاهر به نور [روحى و بدنى ]حضرت على(علیه السّلام) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) اشاره شده است؛ ولى به دليل وحدت نورى چهاردهمعصوم، گويا اين حديث مىخواهد بگويد: اگر شما چهارده معصوم نبوديد، جهان را خلق نمىكرديم. به بيان سوم، ظاهر اين روايت خطاب به آن دو عزيز است؛ ولى به دليل وحدت آن دو با دوازده معصوم ديگر، مقصود حقيقتى است كه همه آنان در آن اتحاد داشته و هيچگونه تعدد و كثرتى ندارند تا بحث رتبه و تقدم و تأخر پيش آيد.
منبع: نرم افزار معمای هستی
براساس روايات، چهارده معصوم(علیه السّلام) همه «يك نور»اند؛ ( بحارالانوار، ج 25، ص 1 و ج 36، ص 280.) يعنى، آنان در مقام وحدت نورى، كثرتى ندارند تا يكى اول وديگرى دوم باشد. اين كه در زيارت جامعه مىخوانيم: «و ان ارواحكم و طينتكم واحدة»؛ اشاره به همين حقيقت دارد كه چهارده معصوم(علیه السّلام)، «يك نور»اند و در اين جهت با هم اتحاد دارند. بر اساس روايات، اين اتحاد نه تنها در اول خلقت بوده؛ بلكه در نظام مادى و زندگى دنيوى، حقيقت آنان يكى بوده است و در عين تعدد صورى، ظاهرى و جسمانى، آنان با همديگر وحدت و اتحاد دارند. )
بر مثال موجها اعدادشان
در عدد آورده باشد بادشان ( مثنوى، دفتر 2، بيت 185.)
از اين رو اين كه در بعضى از روايات، اولين مخلوق نور حضرت محمد( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) و در پارهاى روايات نور رسول خدا( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) و ائمه هدا(علیه السّلام) مطرح شده است؛ ( نگا: بحارالانوار، ج 1، ص 97؛ ج 57، ص 170؛ تفسيرالميزان، ج 1، ص 121.) نبايد پنداشت كه اين روايات بر كثرت و غيريت اين انوار، دلالت دارد.
امام باقر(علیه السّلام) مىفرمايد:
«يا جابر! ان الله اول ماخلق خلق محمداً و عترته الهداة المهتدين، فكانوا اشباح نور بين يدى الله، قلت و ما الاشباح؟ قال: ظل النور، ابدان نورية بلا ارواح و كان مؤيداً بروح واحد و هى روح القدس؛ اى جابر! اول مخلوقى كه خداوند خلق فرمود، محمد و عترت هدايت شده آن حضرت بودند. پس آنان اشباح نور در برابر خداوند بودند. جابر مىگويد: به حضرت عرض كردم، اشباح چيست؟ فرمود: سايه نور، بدنهاى نورى بدون روح كه مؤيد به يك روح يگانه و واحد بودند و آن روحالقدس بود...». ( به نقل از: انسان و خلافت الهى.)
اين روايت، به روشنى حكايتگر اين حقيقت است كه روح آنها در عين اين كه يك حقيقت و موجود واحد است، حقيقت همه چهارده معصوم است؛ يعنى، هم حقيقت رسول الله( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) است و هم حقيقت تكتك اهل بيت آن حضرت و در عين يكى بودن، متعدد هم هستند و همه، ظهورات روح واحد و حقيقت واحد مىباشند. اين روايت، با صراحت كامل مىفرمايد: آنان ابدان نورى بودند كه ارواح متعدد نداشتند؛ بلكه مؤيد به يك روح بودند و آن عبارت است از «روحالقدس» و به روشنى به اين نكته اشاره دارد كه حقيقت روح و جان همه، يكى بود و ظهورات (كه ابدان نورى و يا اشباح نورىاند) متعدد بود.
بر اين اساس، روايتى كه مطرح فرموديد، دلالت ندارد بر اين كه عدم خلق جهان، به صورت انحصارى، متوقّف بر حضرت على(علیه السّلام) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) باشد؛ بلكه از آن جا كه همه چهارده معصوم، «نور واحد»اند، اين روايت اشاره به همان حقيقت نورى دارد كه آنان در آن وحدت دارند. به عبارت ديگر، هر چند در اين حديث، به ظاهر به نور [روحى و بدنى ]حضرت على(علیه السّلام) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) اشاره شده است؛ ولى به دليل وحدت نورى چهاردهمعصوم، گويا اين حديث مىخواهد بگويد: اگر شما چهارده معصوم نبوديد، جهان را خلق نمىكرديم. به بيان سوم، ظاهر اين روايت خطاب به آن دو عزيز است؛ ولى به دليل وحدت آن دو با دوازده معصوم ديگر، مقصود حقيقتى است كه همه آنان در آن اتحاد داشته و هيچگونه تعدد و كثرتى ندارند تا بحث رتبه و تقدم و تأخر پيش آيد.
منبع: نرم افزار معمای هستی
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}