پرسش :
چرا در اسلام خمس را بايد به سادات داد؟ آيا اين كار نوعي امتياز محسوب نميشود؟
شرح پرسش :
پاسخ :
به نظر عدهاي از مفسران حكم وجوب زكات در مكه نازل گرديد و مسلمانان به پرداخت اين فريضه الهي موظف شدند؛ ولي هنگامي كه پيامبر اسلام به مدينه پا نهاد و حكومت اسلامي را پايهگذاري كرد، از طرف خدا مأمور به دريافت زكات از مردم شد تا با آن، دست مستمندان و محرومان جامعه را بگيرد؛ ولي بنيهاشم (سادات) حق نداشتند چيزي از اين بودجه دريافت كنندتفسير نمونه، ج 8، ذيل آيه 60، سوره توبه، ج 14، فضيلت سوره مؤمنون. و اين امر شايد به دو جهت بود:
1. بهانهاي به دست مخالفان نيفتد كه پيامبرصلي الله عليه وآله خويشان خود را بر اموال عمومي (زكات) مسلط ساخته است. اين امر باعث گرديد كه بني هاشم از دستيابي به زكات دور نگه داشته شوند.
2. استفاده بني هاشم از زكات يك نوع تفوق و برتري جويي براي غير بنيهاشم محسوب شده و ذلت و خواري را براي سادات به همراه داشت. خداوند متعال جهت حفظ كرامت و مقامشان زكات را بر آنان حرام ساخت. البته سادات به خودشان ميتوانند زكات بدهند؛ چرا كه حس برتري جويي در اين داد و ستد به چشم نميخوردر.ك: وسائل الشيعه، ج 6،ابواب قسمة الخمس، باب 1، ح 8.
.حضرت عليعليه السلام در روايتي فرموده: «لم يجعل لنا سهماً فيالصدقه اكرم (الله) نبيه و اكرمنا ان يطعمنا او ساخ ما في ايدي الناس»؛ «خداوند متعال سهمي براي ما در زكات قرار نداده، بلكه پيامبرصلي الله عليه وآله و ما اهلبيتعليهم السلام را از خوردن چركهاي اموال مردم (زكات) گرامي داشته است»: همان، ابواب قسمة الخمس، باب 1، ح 4.
اين دو امر سبب شد اين قشر از زكات محروم بمانند و از سوي ديگر ميدانيم كه در ميان سادات افراد از كار افتاده، در راه مانده، يتيم و... وجود دارند كه بايد به طريقي تأمين شوند. خداوند متعال جهت پر كردن اين خلأ و اكرام و احترام آنان، آيه خمس را پس از جنگ بدر نازل فرمود و محل ارتزاق مستمندان از اين خاندان را، خمس قرار داد. در حقيقت در اسلام دو صندوق وجود دارد: صندوق خمس و صندوق زكات و اين جداسازي نه براي اين است كه سادات سهم بيشتري پيدا كنند؛ بلكه تنها به جهت احترام و اكرام اين خاندان در جامعه ميباشد.
افزون بر آنكه بناي اسلام بر آن است كه سلسله نسب سادات به طور مشخص باقي بماند و به شكلي گم نشود و ياد پيامبر و امامانعليهم السلام در خاطرهها زنده بماند و احترام سادات را به عنوان تكريم جدشان پيامبر اسلام بدانند.مطهري، مرتضي، آشنايي با قرآن، ج 3، ص 83.
www.eporsesh.com
به نظر عدهاي از مفسران حكم وجوب زكات در مكه نازل گرديد و مسلمانان به پرداخت اين فريضه الهي موظف شدند؛ ولي هنگامي كه پيامبر اسلام به مدينه پا نهاد و حكومت اسلامي را پايهگذاري كرد، از طرف خدا مأمور به دريافت زكات از مردم شد تا با آن، دست مستمندان و محرومان جامعه را بگيرد؛ ولي بنيهاشم (سادات) حق نداشتند چيزي از اين بودجه دريافت كنندتفسير نمونه، ج 8، ذيل آيه 60، سوره توبه، ج 14، فضيلت سوره مؤمنون. و اين امر شايد به دو جهت بود:
1. بهانهاي به دست مخالفان نيفتد كه پيامبرصلي الله عليه وآله خويشان خود را بر اموال عمومي (زكات) مسلط ساخته است. اين امر باعث گرديد كه بني هاشم از دستيابي به زكات دور نگه داشته شوند.
2. استفاده بني هاشم از زكات يك نوع تفوق و برتري جويي براي غير بنيهاشم محسوب شده و ذلت و خواري را براي سادات به همراه داشت. خداوند متعال جهت حفظ كرامت و مقامشان زكات را بر آنان حرام ساخت. البته سادات به خودشان ميتوانند زكات بدهند؛ چرا كه حس برتري جويي در اين داد و ستد به چشم نميخوردر.ك: وسائل الشيعه، ج 6،ابواب قسمة الخمس، باب 1، ح 8.
.حضرت عليعليه السلام در روايتي فرموده: «لم يجعل لنا سهماً فيالصدقه اكرم (الله) نبيه و اكرمنا ان يطعمنا او ساخ ما في ايدي الناس»؛ «خداوند متعال سهمي براي ما در زكات قرار نداده، بلكه پيامبرصلي الله عليه وآله و ما اهلبيتعليهم السلام را از خوردن چركهاي اموال مردم (زكات) گرامي داشته است»: همان، ابواب قسمة الخمس، باب 1، ح 4.
اين دو امر سبب شد اين قشر از زكات محروم بمانند و از سوي ديگر ميدانيم كه در ميان سادات افراد از كار افتاده، در راه مانده، يتيم و... وجود دارند كه بايد به طريقي تأمين شوند. خداوند متعال جهت پر كردن اين خلأ و اكرام و احترام آنان، آيه خمس را پس از جنگ بدر نازل فرمود و محل ارتزاق مستمندان از اين خاندان را، خمس قرار داد. در حقيقت در اسلام دو صندوق وجود دارد: صندوق خمس و صندوق زكات و اين جداسازي نه براي اين است كه سادات سهم بيشتري پيدا كنند؛ بلكه تنها به جهت احترام و اكرام اين خاندان در جامعه ميباشد.
افزون بر آنكه بناي اسلام بر آن است كه سلسله نسب سادات به طور مشخص باقي بماند و به شكلي گم نشود و ياد پيامبر و امامانعليهم السلام در خاطرهها زنده بماند و احترام سادات را به عنوان تكريم جدشان پيامبر اسلام بدانند.مطهري، مرتضي، آشنايي با قرآن، ج 3، ص 83.
www.eporsesh.com
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}