پرسش :

خطيبي روي منبر گفت اين حديث در رابطه با پيامبر"ص" كه درغار حرا جبرئيل گفت : "اقراء ... سپس پيغمبر"ص" فرمود نمي دانم" نوعي توهين به پيامبر"ص"است ويا حديث دروغ است به نظر من هم جاي تأمل دارد، نظر علماء چيست؟


شرح پرسش :
پاسخ :
البته سخني كه شما از خطيبي نقل كرديد روايت مي باشد نه حديث. بايد توجه كرد كه اين روايت در برخي از كتابهاي تاريخي اهل سنت مانند طبري نقل شده است. علامه طباطبايي نيز در تفسير شريف الميزان به نقد اين روايت مي پردازد وآن را خالي از اشكال نمي داند.چون اين روايت در منابع اهل سنت و كتب روايي وتفسيري آنها نقل شده وثاقت آن محل ترديد و نقد مي باشد. مشهور آن است كه پيامبر"ص" قبل از پيامبري خواندن ونوشتن نمي دانسته وحتي بعداز رسالت ازخواندن و نوشتن استفاده نمي كرد. شما مي توانيد به كتاب معروف شهيد مطهري "پيامبر امي "رجوع كنيد.
بايد توجه داشت به قول علامه طباطبايي چون خداوند به رسول گرامي"ص" امر خواندن را مي كند پس بايد او را توانا برخواندن كرده باشد."1" و حقيقت نيز همين است در تفسير روان جاويد به نقل از تفسير قمي ازامام با قر"ع" روايت كرده كه فرمود : "اين اولين سوره است كه نازل شده بر پيامبر"ص". جبرئيل نازل شد وعرض داشت اي محمد"ص" بخوان. حضرت فرمود چه بخوانم؟ عرضه داشت "بخوان به نام پروردگارت كه خلق فرمود" "2" دوست عزيز توجه نماييد كه درروايت از امام باقر"ع" حضرت رسول"ص" درمقابل امر جبرئيل كه گفته بخوان "اقراء" فرموده : چه بخوانم؟ وشايد بقيه آيه بعد ازسؤال پيامبر"ص" نازل شده كه اين محتمل است درست باشد و دليل جهل پيامبر"ص" نيست بلكه پيامبر"ص" در مقابل امري كه به او شده آن را اجابت كرده وفرموده چه چيز را بخوانم؟ بعد بقيه آيه نازل شده كه "بخوان به نام كسي كه تو را آفريد" البته بايد توجه داشت كه قبل از اين آيه "اقراء..." بسم الله الرحمن الرحيم به عنوان اولين آيه بر قلب مقدس پيامبر"ص" نازل شده وآيه دومي تأكيدي بود برآيه ي قبلي.
در پايان بايد گفت علم فراتر ازخواندن و نوشتن است . و كسب علم راه هاي گوناگوني دارد كه يك راه آن خواندن و نوشتن مي باشد. نبي مكرم اسلام"ص" عالم بود اما سواد ظاهري را نداشت، چنان كه فرمودند : "انا مدينه العلم وعلي بابها..." واينكه سوادخواندن و نوشتن ظاهري را نداشتند نقصي برحضرت نيست. بلكه فضيلتي است كه حضرت عالم باشند اما متعلم نباشند به اين معني كه علم را از منبع علم يعني ذات اقدس اله گرفته اند.
منابع براي مطالعه بيشتر:
الف ـ پيامبر امي ، شهيد مطهري
ب ـ تفسير نمونه
ج ـ تفسير نوين
پي نوشتها:
(1) الميزان،ج20،علامه طباطبايي،
(2) تفسير روان جاويد
منبع: w3.hadith.net