پرسش :

آسیب های عبادت چیست ؟


شرح پرسش :
پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام دکتر رفیعی:
شیطان دشمن قسم خورده ماست . قرآن می فرماید : شیطان دشمن آشکار شماست . این دشمن هم بیکار نمی نشیند. بیشترین جایی که شیطان پیدایش می شود و به سراغ انسان می آید ، در مسائل عبادی است . خود شیطان می گوید : من در صراط مستقیم به سراغ افراد می آیم . یک سری حربه هایی هم دارد که این حربه های موجب می شود انسانی که در صراط مستقیم است به انحراف کشیده شود . یکی از حربه ها ی شیطان ، تزیین گناه است . کافی است اسم رشوه را هدیه بگذاریم . اسم لااُبالی گری را برادر خواهری بگذاریم . یکی از کارهای شیطان این است که عنوان گناه را تزیین میکند ، طرف را می کوبیم ، غیبت می کنیم ، تهمت هم به او می زنیم و اسم این را ، بحث سیاسی میگذاریم . این شخصیت کوبی است . یا فرض کنید اسم عنوان حرامی را ، یک اسم رنگ و آب داری به آن می دهیم . حربه دیگر شیطان وسوسه است . انسان را تحریک می کند . طبیعتا یکی از مهمترین حربه های شیطان این است که بعد از عمل ، یک جوری این عمل را باطل کند یا حین عمل یک آسیبی را وسط کار وارد کند که آن آسیب عمل را از جایگاه خودش پایین بیاورد . روایت داریم : وقتی مبعث پیامبر شد ، نیروهای شیطان خیلی ناراحت شدند و دور شیطان جمع شدند و گفتند چه کنیم ؟ بت پرستی دیگر تمام شد . یک کسی آمده که مردم را به توحید دعوت میکند . ما دیگر به مردم نمیتوانیم بگوییم : بت بپرستند . چون دیگر از بت کاری بر نمی آید . شیطان تاملی کرد و گفت : اینها که مسلمان می شوند و بت پرستی را کنار می گذارند ، در دلشان حب دنیا هست ؟ گفتند : بله . این ها دنیا را دوست دارند . شیطان گفت : این کافی است . نگران نباشید . بروید و حب دنیا را در دل مردم تشدید کنید تا مال را از راه حرام بدست بیاورند و در راه حرام خرج کنند ، این جوری به آنها لطمه می خورد . بعد از پیامبر هم همین شد . چه ریخت و پاش های مالی که کردند و در حکومت بنی امیه چه اتفاق هایی که افتاد . امام سجاد (علیه السلام) دعایی بنام مکارم الاخلاق دارد که دعای عجیبی است . شرح هایی هم دارد . یکی از مطالبی که امام در آنجا بیان می کند این است که وقتی ارزش آن را بیان می کند ، آسیب آنرا هم می گوید . مثلا خدایا من را عبد خودت کن . این یک ارزش است . بعد می گوید : خدا این عبادتم با آسیب عُجب خراب نشود . خدایا به من عزت ده . یک ارزش است . اما خدا عزت من را با کبر قاطی نشود . خدایا من را پیش چشم مردم بالا ببر ولی پیش خودم کوچکم کن . این ها مرزها است . یکی از آسیب ها ، عُجب است . یعنی عمل را بزرگ دیدن . مثلا دو برادر در مراسم احیا می خواهند شرکت کنند . یکی از اول شب مسجد می رود ولی دیگر خواب می ماند و به مراسم احیا نمی رسد . با شرمندگی میگوید : خدایا ما که به مراسم نرسیدیم ولی برادر دیگر می گوید : ما که امشب کارمان را انجام دادیم . اینها را نگاه کن که نرسیدند . او عملش باطل میشود چون عملش را با عُجب درآمیخت . در روایت داریم : گناهی که شما را ناراحت کند بهتر از عبادتی است که شما را به عُجب وادار کند . امام سجاد (علیه السلام) در این دعا می گویند : به تو پناه می برم از اینکه گناهم را کوچک بشمارم و عبادتم را بزرگ ببینم . متدینین و مومنین باید حواسشان جمع باشد ، بزرگ شماری عمل ، عجب ، به خود بالیدن . آیت الله بروجردی در اواخر عمرش گریه میکرد . علت را پرسیدند ؟ ایشان گفتند : دستمان خالی است . یک مرجع تقلیدی که صدها مجتهد مثل امام خمینی را تحویل جامعه داده است ، مسجد اعظم قم از آثار ایشان است ، کتاب جامع الاحادیث و شاگردانی که در کشورهای مختلف مثل آلمان داشته ، این حرف را میزند که دستمان خالی است . شخصی اینها را برای ایشان شمارش کرد . ایشان گفتند : کثرت عمل مهم نیست ، اخلاص عمل مهم است . چون کسی که بررسی میکند ، دقیق است . این گفته ایشان ، جلوی عمل کسانی را که می خواهند عملشان را بزرگ بشمارند می گیرد . نماینده های شورای اسلامی تازه تشکیل شده ، خدمت امام رسیدند . یکی از نماینده ها از امام خیلی تعریف کرد . امام از اول تا آخر گوش کرد . امام گفت : می ترسم این حرفهایی را که شما گفتید ، باور کنم . ما هنوز در اصلاح نفس خودمان مشکل داریم . یعنی بلافاصله این جمله را فرمودند تا از عجب و ابلال جلوگیری بشود . به امام سجاد (علیه السلام) میگویند : شما چقدر عبادت میکنید ؟ فرمودند : اینها چیزی نیست . شما عبادت جدم علی را ندیدید . راه کارش هم این است که انسان وقتی کاری انجام می دهد ، دنبال کار بالاتر برود . بگوید : حالا ما یک نمازی خواندیم ولی حضرت علی (علیه السلام) هزار رکعت نماز می خواند . ما دو تا زخم هم در جبهه برداشتیم ، امیر المومنین صدها زخم برداشت . فورا روی گزینه های بالاتر بروید . بگویید : تازه ممکن است قبول نشود و از بین برود و شاید عادت باشد . پس همیشه در خوف و رجا باشید . یکی از دانشمندان بنی اسرائیل خواب دید که قیامت شده و گفتند به بهشت برو . همینکه به بهشت رسید ، خدا به او گفت : با رحمت من وارد بهشت شو . به او بَر خورد و گفت : چرا به رحمت تو وارد بهشت بشوم ؟ به عمل خودم وارد بهشت می شوم . خطاب آمد او را برگردانید . خوب چه کار کردی ؟ شصت سال نماز خواندم و روزه گرفتم و تدریس کردم . گفتند : همه این ها را در کفه ترازو بگذارید . یکی از نعمتهای خدا مثل انار را در کفه دیگر ترازو گذاشتند و دید کفه اعمالش بالا رفت و کفه انار پایین آمد . اگر بخواهیم به عمل تو نمره بدهیم که خیلی کم می آورید . کدامیک از اعمال ما میتواند پاسخ یک نعمت مثل گوش و چشم باشد ؟ لذا ما به خدا میگوییم : با عدلت با ما رفتار نکن با فضلت و رحمتت با ما رفتار کن .
برای اینکه در عبادت مغرورنشویم ، راه دیگرش در مسئله نظری و اندیشه این است که وقتی کاری کردیم مثلا حج رفتیم و یا جبهه رفتیم ، بگوییم : از کجا معلوم است حُسن عاقبت باشد . داریم کسانی که در دقایق آخر سقوط کردند . طرح این سوال باعث میشود که انسان کار خودش را بزرگ نبیند . یک بازیکن فوتبال اگر دو تا گل زد نباید بگوید : کار تمام است . زیرا ممکن است در دقایق آخر گل بخورند . هیچ گاه کار را تمام شده نبینید . حالا فکر کنیم از کجا معلوم است این عبادت من قبول شده باشد؟ قبول شدن با صحت فرق دارد . شاید عادت بوده است . این ها باعث میشود انسان جایگاه عملش را برتر نبیند .
یکی دیگر از آسیب های عبادت که قرآن روی آن دست گذاشته است منت گذاشتن و آزار است . قرآن می فرماید : صدقات خودتان را با منت و آزار دادن باطل نکنید . افرادی خدمت ائمه می رسیدند و کارشان را با آب و تاب تعریف می کردند . می گفتند : ما شیعه خالص شما هستیم . ائمه(علیهم السلام) می فرمودند : شیعه خالص ، ابوذر و مقداد بودند . شما باید بگویید امید داریم از شیعیان شما باشیم . گاهی اوقات عملی خوبی صادر می شود بعداً با منت گذاری و آزار دادن آن را باطل می کنیم . در قرآن داریم : عده ای که مسلمان می شدند بر سر پیامبر منت میگذاشتند و قرآن می فرمود : ما باید بر سر شما منت بگذاریم . ما چند جور آزار داریم . خدا آزاری ، پیامبر آزاری ، امام آزاری ، مردم آزاری و خود آزاری . یکی از مصادیق خدا آزاری این است که ادعا کند بنده ی خداست ، روزی خدا را بخورد اما در خانه دیگری را بزند . یکی دیگر از مصادیق خدا آزاری این است که من حدود الله را بشکنم زیرا خدا هم مرزهایی دارد و آن طرف بروم . قرآن می گوید : ای مردم از خدا و پیغمبر جلو نیفتید . وقتی خدا می گوید : حلال است چرا شما می گویید : حرام است ؟ حرام خدا را حلال کنید . وقتی خدا دستوری را داد کسی که به این دستور بی توجهی می کند ، این خدا آزاری است . پیامبر آزاری هم داریم . پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : کسی که حضرت فاطمه (س) را آزار دهد ، من را آزار داده است . هرکس مومنی را آزار بدهد ، من را آزار داده است . شما وقتی مومنی را خوار می کنید ، یعنی ائمه را خوار کرده اید . هرکس مومنی را شاد کند ، خدا را شاد کرده است پس عکس آن هم صادق است . خدا در قرآن می فرماید : کسانیکه خدا و پیامبر خدا را آزار دهند و کسانیکه مردها و زنهای مومن را آزار میدهند ، لعنت خدا بر آنها باد . مصادق آزار بسیار است . مثل تهمت زدن ، غیبت کردن و بُردن آبروی مردم و ...این آزار باعث میشود عمل ما ، از جایگاهش پایین بیاید . در روایت صریح داریم : آفت عبادت ریا است . ریا قصد می خواهد . اگر کسی کاری را انجام داد به قصد اینکه مردم خوششان بیاید و خدا را کنار زد ، این ریا میشود . فردی به امام باقر (علیه السلام) گفتند : کاری که میکنم و مردم مرا تشویق می کنم ، خوشم می آید . آیا این ریا است ؟ آقا فرمودند : خیر . تشویق با ریا فرق می کند. خوش آمدن از تعریف مردم غیر از ریا است . ریا این است که انگیزه ی عمل من غیر الهی باشد و این قصد می خواهد . روایت داریم : در روزقیامت ریاکار را با چند نام صدا می زنند . فاجر ، کافر و... یک ذره ریا عمل را میسوزاند . ریا قصد می خواهد . ما یک برنامه پخش می کنیم . این ریا است ؟ خیر . نشانه ریا کار این است که در جلوی مردم نشاط دارد ولی وقتی تنهاست کسل است . در خانه نماز صبح را سی ثانیه میخواند ولی در مسجد طولانی تر چند می خواند . این ریا است . ریاکار انتظار تشویق دارد و از انتقاد بدش می آید . با لفظ چیزی عوض نمیشود . بعضی ها می گویند : ریا نباشد ، من این کار را کردم . این حتما ریا است . خداوند متعال به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) گفت : پیغمبر ، تو دعوتت را برای خدا بکن. شما کار را برای خدا بکنید. خدا خودش آن را بزرگ میکند . خدا عزت می دهد و این بهتر از غرور است و غیر از خدا کسی نمی تواند عزت بدهد .
ch3.iribtv.ir