پرسش :

همسرم به علت اضطراب دکتر مي‌رود و دارودرماني مي‌شود و براي کنترل اضطرابش وابسته به داروست. او تنها 35 سال دارد. آيا مجبور است تا آخر عمر دارو بخورد؟ لطفا مرا راهنمايي کنيد.


شرح پرسش :
پاسخ :
اضطراب نشانه‌اي است که در بسياري از نا به ساماني‌هاي رواني ديده مي‌شود. اغلب واکنش به خطري است که جنبه روان‌درماني، مبهم و ناشي از تعارض ناخودآگاه دارد. برحسب نوع اختلال و وضعيت بيمار، روش‌هاي درماني گوناگوني به کار برده مي‌شود. درمان دارويي يکي از روش‌هاي موثر معالجه اضطراب و اختلالات اضطرابي است که مي‌تواند به تنهايي يا همراه با روش‌هاي ديگر از جمله انواع روان‌درماني به کار رود. گاهي بيمار مي‌انديشد همان‌گونه که براي معالجه گلودرد چرکي يک بار نزد پزشک مي‌رود و با يک نسخه معالجه مي‌شود، درباره بيماري‌هاي رواني هم بايد چنين باشد. هميشه زماني که بيمار با علايم شديد اضطرابي مراجعه مي‌کند، مي‌گويد: «آقاي دکتر، حاضرم، همه کار بکنم و هميشه دارو بخورم به شرط آنکه اين اضطراب شديد فقط مقداري کمتر شود.» اما جالب است پس از آنکه با تجويز دارو اضطراب بيمار کاملا برطرف شد، پس از چند هفته طلب‌کارانه مي‌پرسد: «پس کي معالجه مي‌شوم و داروها را چه موقع قطع کنم!» البته همين بيمار زماني که براي عيوب بينايي و انکساري به چشم‌پزشک مراجعه مي‌کند و عينک براي او تجويز مي‌شود چند هفته بعد نمي‌پرسد: «آقاي دکتر، پس چه زماني مي‌توانم عينک‌زدن را کنار بگذارم؟!» گاهي اضطراب ناشي از عوامل سرشتي و هورمون‌هاي عصبي يا ناشي از شرايط استرس‌آور محيطي است که طبعا در اين موارد ممکن است به درازا بکشد. زندگي بدون اضطراب گرچه با دارو باشد براي بيشتر انسان‌ها رضايت‌بخش‌تر از اضطراب فلج‌کننده زندگي است.
www.salamat.com