پرسش :
من بهطور وحشتناکي از سگ ميترسم و اگر در همسايگي ما کسي سگ خانگي داشته باشد، از ترس خوابم نميبرد. برادرم نيز از آب و شنا وحشت دارد. آيا اين ترسها ژنتيکي است؟
شرح پرسش :
پاسخ :
ترس بيمارگونه ميتواند از اشيا، موجودات زنده و موقعيتها باشد. برخي از اين ترسها در دوران کودکي طبيعي است. براي نمونه، ترس از تاريکي يا ارتفاع. اما اگر اين ترسها در بزرگسالي وجود داشته باشد، داراي جنبه بيمارگونه است و فوبيا خوانده ميشود. فوبيا به سه طبقه تقسيم ميشود:
الف) فوبياي ساده. براي نمونه ترس از بلندي، ترس از عنکبوت، ترس از آب.
ب) آگورافوبيا، ترس از حضور در مکانهاي عمومي مانند کوچه و خيابان.
ج) فوبياي اجتماعي، ترس از حضور در جمع افراد غريبه، به نحوي که شخص در اجتماعاتي که افراد ناآشنا حضور دارند، دچار اضطراب و علايم جسمي آن ميشود.
عوامل ژنتيک، ناخودآگاه و يادگيري در ايجاد فوبيا دخيل دانسته شدهاند. برحسب اينکه نقش کدام يک از اين عوامل در شکلگيري فوبيا بيشتر باشد، درمانهاي متفاوتي توصيه ميشود که به ترتيب شامل درمانهاي دارويي، رواندرماني بينشگرا و رفتاردرماني ميشود.
به عنوان مثال، اگر خانمي يک بار در خياباني با موتورسيکلت تصادف کند و بار ديگر کيف او در خيابان سرقت شود، ممکن است از آن پس بدون آنکه اتفاق خاصي هم روي دهد، از حضور در خيابان احساس وحشت کند. اين يک مورد از نقش يادگيري در ايجاد فوبيا است. در اين باره روشي به نام حساسيتزدايي تدريجي مفيد است. به اين معني که به بيمار روشهاي تن- آرامي آموخته ميشود و سپس با درجات از کم تا زياد، محرک ايجادکننده فوبيا روبهرو ميشود. زماني که در برابر کمترين درجه (به فرض شنيدن نام خيابان) دچار اضطراب شد، با روشهاي تن- آرامي اضطراب او رفع ميشود و سپس در جلسه بعد با محرک قويتر (به فرض ديدن تصوير خيابان) مواجهه داده ميشود، تا اينکه سرانجام در آخرين جلسه بتواند بدون اضطراب در خيابان حضور يابد. صرف نظر از علت، درمان دارويي با انواع گوناگون داروها از قبيل ضدافسردگيهاي مهارکننده بازجذب سروتونين، مهارکنندههاي مونوآمين اکسيداز، سهحلقهايها و داروهاي ضداضطرابي و مهارکنندههاي گيرنده بتا موثر است اما طول دوره درمان دستکم يک سال است.
www.salamat.com
ترس بيمارگونه ميتواند از اشيا، موجودات زنده و موقعيتها باشد. برخي از اين ترسها در دوران کودکي طبيعي است. براي نمونه، ترس از تاريکي يا ارتفاع. اما اگر اين ترسها در بزرگسالي وجود داشته باشد، داراي جنبه بيمارگونه است و فوبيا خوانده ميشود. فوبيا به سه طبقه تقسيم ميشود:
الف) فوبياي ساده. براي نمونه ترس از بلندي، ترس از عنکبوت، ترس از آب.
ب) آگورافوبيا، ترس از حضور در مکانهاي عمومي مانند کوچه و خيابان.
ج) فوبياي اجتماعي، ترس از حضور در جمع افراد غريبه، به نحوي که شخص در اجتماعاتي که افراد ناآشنا حضور دارند، دچار اضطراب و علايم جسمي آن ميشود.
عوامل ژنتيک، ناخودآگاه و يادگيري در ايجاد فوبيا دخيل دانسته شدهاند. برحسب اينکه نقش کدام يک از اين عوامل در شکلگيري فوبيا بيشتر باشد، درمانهاي متفاوتي توصيه ميشود که به ترتيب شامل درمانهاي دارويي، رواندرماني بينشگرا و رفتاردرماني ميشود.
به عنوان مثال، اگر خانمي يک بار در خياباني با موتورسيکلت تصادف کند و بار ديگر کيف او در خيابان سرقت شود، ممکن است از آن پس بدون آنکه اتفاق خاصي هم روي دهد، از حضور در خيابان احساس وحشت کند. اين يک مورد از نقش يادگيري در ايجاد فوبيا است. در اين باره روشي به نام حساسيتزدايي تدريجي مفيد است. به اين معني که به بيمار روشهاي تن- آرامي آموخته ميشود و سپس با درجات از کم تا زياد، محرک ايجادکننده فوبيا روبهرو ميشود. زماني که در برابر کمترين درجه (به فرض شنيدن نام خيابان) دچار اضطراب شد، با روشهاي تن- آرامي اضطراب او رفع ميشود و سپس در جلسه بعد با محرک قويتر (به فرض ديدن تصوير خيابان) مواجهه داده ميشود، تا اينکه سرانجام در آخرين جلسه بتواند بدون اضطراب در خيابان حضور يابد. صرف نظر از علت، درمان دارويي با انواع گوناگون داروها از قبيل ضدافسردگيهاي مهارکننده بازجذب سروتونين، مهارکنندههاي مونوآمين اکسيداز، سهحلقهايها و داروهاي ضداضطرابي و مهارکنندههاي گيرنده بتا موثر است اما طول دوره درمان دستکم يک سال است.
www.salamat.com
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}