پرسش :
لغت «ربا» از نظر فقهی و علوم قرآنی به چه معناست؟ مراجع به چه پولی عنوان «ربا» را اطلاق میکنند؟ مبانی قرآنی و حدیثی حرمت ربا چیست؟ چه منابعی میتوانید معرفی نمایید؟
شرح پرسش :
پاسخ :
ربا در لغت به معناي اضافه (زياده، افزايش) است و در اصطلاح فقه اسلامى به اضافه خاصي گفته میشود كه در مبادلهی دو كالاي مانند هم كه كيلي يا وزني هستند و يا در قرار داد قرض هر نوع كالا كه بدان ملتزم و پايبند میشوند، اخذ مىشود.
در دين مبين اسلام، ربا يكي از گناهان بسيار بزرگ به شمار میرود و گسترهی حرمت آن غير از ربا خواران، شامل ربا پردازان، شاهدان و نويسندگان اسناد ربا نيز میگرددد.( ربا در اسلام / محمد حسین بهشتی)
عالمان لغت شناس ربا را چنين معنا كردهاند:
راوندي: اصل ربا زياده است و ربا زياده بر سرمايه است از جنس آن يا متماثلان (فقه القرآن ج2 ص52)
راغب اصفهاني (مفردات راغب): ربا زياده بر سرمايه است اما در شرع به زيادتي خاص اختصاص دارد.
شهيد ثاني: ربا زياده است و شرعاً، معاملهی يكي از متماثلان كه با كيل و وزن اندازهگيري میشوند. در زمان شارع و يا در عادت ـ با ديگري است با زياده در يكي از آنها، حقيقاً يا حكماً يا وام گرفتن يكي از آنها با زياده است هر چند با كيل و وزن اندازهگيري نشوند، در صورتي كه زياده دهنده حربي نباشد و متعاقدان، پدر، فرزندش و زوج و زوجهاش نباشد. (مسالک الافهام ج3)
بنابراین ربا، بيع همجنس با همجنس (مانند گندم با گندم) در مكيل و موزون به شرط اضافه گرفتن و يا در قرض دادن به شرط اضافه شدن است. بيع مذكور را بيع ربوي و قرض مذكور را قرض ربوي گويند. (ترمینولوژی حقوقی ص327)
دیدگاه فقها بر اساس منابع اسلامی بر تحریم ربا است. صاحب جواهر در جلد 23 ص333 فرماید: اجماع مؤمنین بلکه مسلمین بر حرمت آن است حتی می توان گفت این امر از ضروریات دین است که منکر آن در سلک کافران است. فقها برای ربا اقسامی را ذکر کردهاند:
ربا از نظر ماهيت آن به دو گونه تقسيم میشود:
1.رباي معاملي: رباي معاملي يا رباي معاوضه كه تبادل يا معامله يا معاوضه كالا با كالا به شرط (زياده) گرفتن يا دادن است و بر آن سه شرط گذاردهاند: الف- دو جنس هم وزن نباشند. ب - آن جنس مكيل يا موزون باشد و عددي نباشد. ج- طرفين معامله از يك جنس باشند. اما در اين كه رباي معاملي آيا در غير بيع، مثل هبه معوضه و يا مصالحه معوضه هم جاري است يا خیر، میان فقها اختلاف است.
مرحوم صاحب جواهر میگويد: مشهور میان فقها اين است كه اختصاص به بيع ندارد و شامل هر معاوضهاي میگردد و ما نيز معتقديم كه عام است و شامل هر معاوضهاي میشود. (جواهر الکلام).
2.رباي قرضي: اين ربا مربوط به تبادل پول نقد و جنس و قرض دادن به شرط (زياده) میباشد و تنها شرط آن اين است كه فرد شرط كند جنس يا پولي را كه به كسي قرض میدهد در هنگام بازگرداندن چيزي اضافه بگيرد خواه از همان جنس يا جنس ديگر.
البته انواع رباي ديگر تحت اين سرفصلها قرار میگيرد. براي مثال رباي تأخير دين در عهد جاهليت و صدر اسلام رايج بوده و آن اضافهتر از مبلغ دين گرفتن از بدهكاري بوده كه در موعد مقرر قادر به ادای دين نبوده است. (جواهر الکلام)
شهيد مطهري نيز در اين مورد اعتقاد دارد كه از برخي آيات قرآن میتوان استشمام كرد كه نظر قرآن به قرضهائي است كه در مورد درماندگان بايد داد. (مساله ربا و بانک ـ شهید مطهری)
آيت اله طالقاني میگويد: چون معامله براي اغلب يا منحصراً در عصر ظهور اسلام از راه قرض پول بوده از اين نظر بايد رباي ممنوع منحصر به رباي عايد از پول باشد. اما مفسرين و سنتگذاران قسمتي از معاملات را مشمول ربا، دانستهاند و آن را تحريم كردهاند. (اسلام و مالکیت در مقایسه با نظامهای اقتصادی غرب/ آیت الله طالقانی ص185)
تمام فقها و بزرگان دين اسلام بر حرام بودن رباي قرضي متفقالقول هستند. فقها شرائطی برای ربا ذکر کردهاند: الف: در تحقق ربای معاملي دو شرط لازم است: الف- اتحاد در جنس. يعني كالاهايي كه مبادله میشوند هم جنس باشند؛ بدين ترتيب مبادله گندم و برنج با مقدار اضافي ربا نيست. (زيرا گندم و برنج دو جنساند.)
ب - اعتبار كيل يا وزن يعني كالاهايي كه مبادله میشوند، كيلي (پيمانهاي) يا وزني (كشيدني) باشند. بدين ترتيب مبادلهی اشياي معدود (شمارشي)، شاهَد (ديدني)، متري، جعبهاي، جيني و غيره با مقدار اضافي ربا نيست.
معيار كيلي و وزني بودن اجناس و عدم آن، كيل و موزون بودن اجناس و عدم آن را بايد در سنّت حاكم بر سيره اقتصادي عُقلا جستجو كرد. بدين ترتيب كالاهايي از قبيل برنج، روغن، قند، شكر، خرما، نمك، گندم و مانند آن كه در روابط اقتصادي عقلا با پيمانه يا ترازو و سنگ مبادله میشوند كيلي يا وزني هستند و كالاهايي از قبيل خانه، اتومبيل، فرش، موكت، يخجال، كتاب و مانند آن كه با عدد يا مشاهده مبادله میشوند معدود و مشاهد هستند.
بنابر نظر مشهور فقها در چند مورد معامله ربوي جايز است و طرفين میتوانند از هم ديگر مقدار اضافه دريافت كنند؛ آن چند مورد عبارت است از: پدر و فرزند؛ زن و شوهر؛ عبد و مولا؛ مسلمان و كافر.
ج: رباي قرضي عبارت است از اضافهاي كه در قرارداد قرض با پيش شرط قبلي دريافت میشود. در اين كه شرط پرداخت اضافي در رباي قرضي باطل و فاسد است و هيچ مبناي صحيح قانوني ندارد و از نظر حقوقي، حقي براي قرض دهنده به شمار نمیآيد و در صورت دريافت مقدار اضافي بايد آن را به مالك اصلي باز گرداند، شكي نيست. آن چه محل بحث است بطلان قرض در فرض مزبور است.
برخي از فقها بر اين باورند كه در رباي قرضي اصل قرارداد صحيح است. هر چند شرط باطل باشد و طبعاً گيرنده وام، مالك كالا و پولي كه به عنوان قرض تحويل او شده است، میشود و كليه آثار حقوقي مالكيت و همه سود و زيانها نيز مربوط به او خواهد بود.
در مقابل بعضي معتقدند: در فرض مزبور، اصل قرارداد نیز همچون شرط آن، باطل و فاقد كارآيي حقوقي است و از اين رو گيرنده وام بايد مال مورد قرض را به صاحب آن (دهنده وام) مسترد نماید.
قرض ربوي اختصاص به پول و اسكناس ندارد، و در غير پول از نوع كالاها نيز به كار میرود، گر چه در عصر كنوني اختصاص به پول پيدا كرده است؛ و در میان كالاها نيز فرقي نيست بين آن كه كيلي و وزني باشد يا نه. تمام آن چه به عنوان استثناء در رباي معاملي گفته شد در مورد رباي قرضي نيز جاري است. (ربا وقرض در اسلام / محمد حسین ابراهیمی)
ربا در قرآن و روایات:
الف - قرآن كريم به حرمت ربا دستور داده است:
- «الَّذينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلاَّ كَما يَقُومُ الَّذي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيطانُ مِنَ المَسِّ ذلِكَ بِأَنَّهُم قالُوا إِنَّمَا البَيعُ مِثلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ البَيعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوعِظَةٌ مِن رَبِّهِ فَانتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمرُهُ إِلَى اللَّهِ وَ مَن عادَ فَأُولئِكَ أَصحابُ النَّارِ هُم فيها خالِدُونَ» (البقره – 275)
ترجمه: كساني كه ربا میخورند در قيامت برنمیخيزند مگر مانند كسي كه بر اثر تماس با شيطان ديوانه شده و تعادل ندارد اين به خاطر آن است كه گفتند: داد و ستد مثل رباست، در حالي كه خدا بيع را حلال و ربا را حرام كرده است و اگر كسي اندرز الهي را گوش كند و از رباخواري دست بكشد سودهايي كه در سابق به دست آورده مال اوست اما كساني كه مرتكب ربا شوند اهل آتشاند و در آن جاودان میمانند.
- «يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثيمٍ» (البقره - 276)
ترجمه: خداوند ربا را نابود میكند و صدقات را افزايش میدهد و خداوند هيچ انسان ناسپاسي را دوست نمیدارد. «يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا مَا بَقِىَ مِنَ الرِّبَوا إِن كُنتُم مُّؤمِنِينَ * فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَربٍ مِّنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِن تُبتُم فَلَكُم رُءُوسُ أَموَالِكُم لَا تَظلِمُونَ وَ لَا تُظلَمُونَ» (البقره - 9 و 278)
ترجمه: اي كساني كه ايمان آوردهايد تقوا پيشه كنيد و آن چه از مطالبات رباست رها كنيد اگر ايمان داريد * اگر چنين نكنيد بدانيد كه خدا و رسولش با شما پيكار خواهند كرد و اگر توبه كنيد سرمايههاي شما از آن شماست و نه ستم میشويد و نه ستم میكنيد.
ب - ربا در روايات و احاديث:
همان گونه كه شديدترين تعابير قرآني در مورد مسئله ربا است، شديدترين لعن و نفرت در روايات نقل شده از پيامبر و امامان معصوم (ع) نيز درخصوص ربا میباشد.
1.امام جعفر صادق (ع) در حديثي براي گناهان كبيره هفت مورد ذكر نمودهاند: كشتن مؤمن به عمد - متهم ساختن زن پاكدامن- فرار از جهاد - تعرب بعد از هجرت - خوردن مال يتيم - خوردن ربا – هر چه خداوند بر او دوزخ را واجب كرده است. (اصول کافی ج3 ص379 ح2)
2.از حضرت امام جعفر صادق (ع) نقل گرديده است كه پيامبر (ص) در سفارش خود به حضرت علي علیهالسلام فرمود: يا علي يك درهم ربا از نظر گناه و شدت عقوبت بزرگتر از اين است كه كسي هفتاد مرتبه با محرم خود در خانه كعبه زنا كند. (وسائل الشیعة ج12 ص426 ح12)
3.از حضرت علي (ع) نقل شده كه پيامبر اكرم (ص) فرمود: يا علي همانا مردم در آينده به اموالشان امتحان میشوند. آنان حرام خدا را با شبهات دروغين و هوسهاي فريبنده حلال میشمارند پس شراب را به اسم آب انگور، رشوه را به اسم هديه و ربا را به اسم خريد و فروش حلال میشمارند. (نهج البلاغه)
4.حضرت علي (ع) فرمودند: خداوند بزرگ لعنت كند ربا و رباخوار و وكيل و فروشنده و نويسنده و شاهدان ربا را. (الحکم الزاهرا ص42)
5.از رسول (ص) خدا نقل شد كه فرمودند: شب معراج قومى را ديدم كه ايشان را شكمهاي بزرگ بود هم چون خانها و در راه آل فرعون افتاده و هر بامداد و شبانگاه كه آل فرعون ايشان را در زير پاي میگرفتند و میكوفتند. گفتم اي جبرئيل اينان كیانند؟ گفت: اينها رباخواران هستند پيامبر (ص) فرمود: ربا هفتاد باب دارد كه كمترين آن در نزد خدا زنا با مادر مى باشد. (حلیة المتقین ص42)
6.حضرت محمد (ص) فرمودند: چهار كس را خداوند به بهشت نياورد و از نعيم آن بر وي نبخشايد: شرابخوار – رباخوار – آن كس كه مال يتيم را به ناحق خورد و آن كس كه پدر و مادر از او ناخشنود باشد. (نهج الفصاحة ح254)
از فلسفههای تحريم ربا:
1.اكل (خوردن) مال به باطل: در قرآن آيهاي است كه در مذمت قوم يهود آمده است:
«فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ كَثيراً» (النساء - 160)
ترجمه: به خاطر ظلمى كه از ناحيه همينها كه در يهوديت خود تعصب ورزيدند سر زد، ما چيزهايى را كه قبلا برايشان حلال و طيب بود بر آنان حرام كرديم و نيز به خاطر اينكه با تلاش بسيار از راه خدا جلوگيرى مىكردند.
در آیه فوق به اين مسئله اشاره كرده است كه آن قوم ربا میگرفتند و مال مردم را به باطل میخوردند.
2.حضرت امام رضا (ع) نيز در روايتي براي حرمت ربا دو دليل ذكر كردهاند كه نخست حرمت ربا به استناد سخنان خداوند در قرآن مجيد و دليل دوم اكل مال به باطل است.
3.هشام بن حكم كه يكي از اصحاب معروف امام صادق (ع) است از آن حضرت پرسيد چرا ربا حرام شده است؟ حضرت فرمودند: اگر رباخواري حلال بود مردم كارهاي مفيد تجاري و توليد آن چه كه به آن احتياج میشد را ترك میكردند.
4.امام جعفر صادق (ع) در روايتي ديگر میفرمايند: خداوند ربا را حرام كرد تا مردم از حرام، به كسب و كار روي آورند و به خريد و فروش بپردازند.
آيت الله مطهري نيز درخصوص فلسفه احكام حرمت ربا نگاهي به ابعاد اقتصادي آن دارند ايشان بعد از برشمردن نظرات ديگران معتقدند كه «ما مسئله حرمت ربا را بر اين اساس بيان كرديم كه ماهيت ربا قرض است و قرض از آن جهت كه قرض است
نمى تواند سود داشته باشد يعني وام نمىتواند سود داشته باشد».
منابع جهت آگاهی بیشتر:
1 ـ قاموس قرآن ـ طبری. 2 ـ فرهنگ لغات قرآن تالیف پرفسور مهرین شوشتری. 3 ـ تحریر الوسیلة ج1 کتاب قرض. 4 ـ ربا در نظریه و عمل ـ انتشارات موسسه آموزشی امام خمینی(ره). 5 ـ الربا فقهیاً واقتصادیاً ، حسن جواهری. 6 ـ شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه ، جعفر شریعتمداری، آستان مقدس. 7 ـ ترجمه تفسیر المیزان ج2 ، سید محمد باقر موسوی همدانی. 8 ـ تفسیر نمونه ، مکارم شیرازی ج2 ص424 9 ـ بهشتي (شهيد)، محمد حسين؛ ربا در اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم 1371. 10 ـ مشفقيپور، محمد رضا؛ روشي نوين در بيان احكام، تهران، مؤسسه فرهنگي انتشاراتي استان، 1375، جلد اول، ص 268 – 244. 11 ـ يوسفي، احمد علي؛ ربا و تورم، بيجا، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، چاپ اول، 1381 ص 101 – 12، 128 - ابراهيمى، محمد حسين؛ ربا و قرض در اسلام، قم، ناشر مؤلف، 1372، ص 181، 222
www.aviny.com
ربا در لغت به معناي اضافه (زياده، افزايش) است و در اصطلاح فقه اسلامى به اضافه خاصي گفته میشود كه در مبادلهی دو كالاي مانند هم كه كيلي يا وزني هستند و يا در قرار داد قرض هر نوع كالا كه بدان ملتزم و پايبند میشوند، اخذ مىشود.
در دين مبين اسلام، ربا يكي از گناهان بسيار بزرگ به شمار میرود و گسترهی حرمت آن غير از ربا خواران، شامل ربا پردازان، شاهدان و نويسندگان اسناد ربا نيز میگرددد.( ربا در اسلام / محمد حسین بهشتی)
عالمان لغت شناس ربا را چنين معنا كردهاند:
راوندي: اصل ربا زياده است و ربا زياده بر سرمايه است از جنس آن يا متماثلان (فقه القرآن ج2 ص52)
راغب اصفهاني (مفردات راغب): ربا زياده بر سرمايه است اما در شرع به زيادتي خاص اختصاص دارد.
شهيد ثاني: ربا زياده است و شرعاً، معاملهی يكي از متماثلان كه با كيل و وزن اندازهگيري میشوند. در زمان شارع و يا در عادت ـ با ديگري است با زياده در يكي از آنها، حقيقاً يا حكماً يا وام گرفتن يكي از آنها با زياده است هر چند با كيل و وزن اندازهگيري نشوند، در صورتي كه زياده دهنده حربي نباشد و متعاقدان، پدر، فرزندش و زوج و زوجهاش نباشد. (مسالک الافهام ج3)
بنابراین ربا، بيع همجنس با همجنس (مانند گندم با گندم) در مكيل و موزون به شرط اضافه گرفتن و يا در قرض دادن به شرط اضافه شدن است. بيع مذكور را بيع ربوي و قرض مذكور را قرض ربوي گويند. (ترمینولوژی حقوقی ص327)
دیدگاه فقها بر اساس منابع اسلامی بر تحریم ربا است. صاحب جواهر در جلد 23 ص333 فرماید: اجماع مؤمنین بلکه مسلمین بر حرمت آن است حتی می توان گفت این امر از ضروریات دین است که منکر آن در سلک کافران است. فقها برای ربا اقسامی را ذکر کردهاند:
ربا از نظر ماهيت آن به دو گونه تقسيم میشود:
1.رباي معاملي: رباي معاملي يا رباي معاوضه كه تبادل يا معامله يا معاوضه كالا با كالا به شرط (زياده) گرفتن يا دادن است و بر آن سه شرط گذاردهاند: الف- دو جنس هم وزن نباشند. ب - آن جنس مكيل يا موزون باشد و عددي نباشد. ج- طرفين معامله از يك جنس باشند. اما در اين كه رباي معاملي آيا در غير بيع، مثل هبه معوضه و يا مصالحه معوضه هم جاري است يا خیر، میان فقها اختلاف است.
مرحوم صاحب جواهر میگويد: مشهور میان فقها اين است كه اختصاص به بيع ندارد و شامل هر معاوضهاي میگردد و ما نيز معتقديم كه عام است و شامل هر معاوضهاي میشود. (جواهر الکلام).
2.رباي قرضي: اين ربا مربوط به تبادل پول نقد و جنس و قرض دادن به شرط (زياده) میباشد و تنها شرط آن اين است كه فرد شرط كند جنس يا پولي را كه به كسي قرض میدهد در هنگام بازگرداندن چيزي اضافه بگيرد خواه از همان جنس يا جنس ديگر.
البته انواع رباي ديگر تحت اين سرفصلها قرار میگيرد. براي مثال رباي تأخير دين در عهد جاهليت و صدر اسلام رايج بوده و آن اضافهتر از مبلغ دين گرفتن از بدهكاري بوده كه در موعد مقرر قادر به ادای دين نبوده است. (جواهر الکلام)
شهيد مطهري نيز در اين مورد اعتقاد دارد كه از برخي آيات قرآن میتوان استشمام كرد كه نظر قرآن به قرضهائي است كه در مورد درماندگان بايد داد. (مساله ربا و بانک ـ شهید مطهری)
آيت اله طالقاني میگويد: چون معامله براي اغلب يا منحصراً در عصر ظهور اسلام از راه قرض پول بوده از اين نظر بايد رباي ممنوع منحصر به رباي عايد از پول باشد. اما مفسرين و سنتگذاران قسمتي از معاملات را مشمول ربا، دانستهاند و آن را تحريم كردهاند. (اسلام و مالکیت در مقایسه با نظامهای اقتصادی غرب/ آیت الله طالقانی ص185)
تمام فقها و بزرگان دين اسلام بر حرام بودن رباي قرضي متفقالقول هستند. فقها شرائطی برای ربا ذکر کردهاند: الف: در تحقق ربای معاملي دو شرط لازم است: الف- اتحاد در جنس. يعني كالاهايي كه مبادله میشوند هم جنس باشند؛ بدين ترتيب مبادله گندم و برنج با مقدار اضافي ربا نيست. (زيرا گندم و برنج دو جنساند.)
ب - اعتبار كيل يا وزن يعني كالاهايي كه مبادله میشوند، كيلي (پيمانهاي) يا وزني (كشيدني) باشند. بدين ترتيب مبادلهی اشياي معدود (شمارشي)، شاهَد (ديدني)، متري، جعبهاي، جيني و غيره با مقدار اضافي ربا نيست.
معيار كيلي و وزني بودن اجناس و عدم آن، كيل و موزون بودن اجناس و عدم آن را بايد در سنّت حاكم بر سيره اقتصادي عُقلا جستجو كرد. بدين ترتيب كالاهايي از قبيل برنج، روغن، قند، شكر، خرما، نمك، گندم و مانند آن كه در روابط اقتصادي عقلا با پيمانه يا ترازو و سنگ مبادله میشوند كيلي يا وزني هستند و كالاهايي از قبيل خانه، اتومبيل، فرش، موكت، يخجال، كتاب و مانند آن كه با عدد يا مشاهده مبادله میشوند معدود و مشاهد هستند.
بنابر نظر مشهور فقها در چند مورد معامله ربوي جايز است و طرفين میتوانند از هم ديگر مقدار اضافه دريافت كنند؛ آن چند مورد عبارت است از: پدر و فرزند؛ زن و شوهر؛ عبد و مولا؛ مسلمان و كافر.
ج: رباي قرضي عبارت است از اضافهاي كه در قرارداد قرض با پيش شرط قبلي دريافت میشود. در اين كه شرط پرداخت اضافي در رباي قرضي باطل و فاسد است و هيچ مبناي صحيح قانوني ندارد و از نظر حقوقي، حقي براي قرض دهنده به شمار نمیآيد و در صورت دريافت مقدار اضافي بايد آن را به مالك اصلي باز گرداند، شكي نيست. آن چه محل بحث است بطلان قرض در فرض مزبور است.
برخي از فقها بر اين باورند كه در رباي قرضي اصل قرارداد صحيح است. هر چند شرط باطل باشد و طبعاً گيرنده وام، مالك كالا و پولي كه به عنوان قرض تحويل او شده است، میشود و كليه آثار حقوقي مالكيت و همه سود و زيانها نيز مربوط به او خواهد بود.
در مقابل بعضي معتقدند: در فرض مزبور، اصل قرارداد نیز همچون شرط آن، باطل و فاقد كارآيي حقوقي است و از اين رو گيرنده وام بايد مال مورد قرض را به صاحب آن (دهنده وام) مسترد نماید.
قرض ربوي اختصاص به پول و اسكناس ندارد، و در غير پول از نوع كالاها نيز به كار میرود، گر چه در عصر كنوني اختصاص به پول پيدا كرده است؛ و در میان كالاها نيز فرقي نيست بين آن كه كيلي و وزني باشد يا نه. تمام آن چه به عنوان استثناء در رباي معاملي گفته شد در مورد رباي قرضي نيز جاري است. (ربا وقرض در اسلام / محمد حسین ابراهیمی)
ربا در قرآن و روایات:
الف - قرآن كريم به حرمت ربا دستور داده است:
- «الَّذينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلاَّ كَما يَقُومُ الَّذي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيطانُ مِنَ المَسِّ ذلِكَ بِأَنَّهُم قالُوا إِنَّمَا البَيعُ مِثلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ البَيعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوعِظَةٌ مِن رَبِّهِ فَانتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمرُهُ إِلَى اللَّهِ وَ مَن عادَ فَأُولئِكَ أَصحابُ النَّارِ هُم فيها خالِدُونَ» (البقره – 275)
ترجمه: كساني كه ربا میخورند در قيامت برنمیخيزند مگر مانند كسي كه بر اثر تماس با شيطان ديوانه شده و تعادل ندارد اين به خاطر آن است كه گفتند: داد و ستد مثل رباست، در حالي كه خدا بيع را حلال و ربا را حرام كرده است و اگر كسي اندرز الهي را گوش كند و از رباخواري دست بكشد سودهايي كه در سابق به دست آورده مال اوست اما كساني كه مرتكب ربا شوند اهل آتشاند و در آن جاودان میمانند.
- «يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثيمٍ» (البقره - 276)
ترجمه: خداوند ربا را نابود میكند و صدقات را افزايش میدهد و خداوند هيچ انسان ناسپاسي را دوست نمیدارد. «يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا مَا بَقِىَ مِنَ الرِّبَوا إِن كُنتُم مُّؤمِنِينَ * فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَربٍ مِّنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِن تُبتُم فَلَكُم رُءُوسُ أَموَالِكُم لَا تَظلِمُونَ وَ لَا تُظلَمُونَ» (البقره - 9 و 278)
ترجمه: اي كساني كه ايمان آوردهايد تقوا پيشه كنيد و آن چه از مطالبات رباست رها كنيد اگر ايمان داريد * اگر چنين نكنيد بدانيد كه خدا و رسولش با شما پيكار خواهند كرد و اگر توبه كنيد سرمايههاي شما از آن شماست و نه ستم میشويد و نه ستم میكنيد.
ب - ربا در روايات و احاديث:
همان گونه كه شديدترين تعابير قرآني در مورد مسئله ربا است، شديدترين لعن و نفرت در روايات نقل شده از پيامبر و امامان معصوم (ع) نيز درخصوص ربا میباشد.
1.امام جعفر صادق (ع) در حديثي براي گناهان كبيره هفت مورد ذكر نمودهاند: كشتن مؤمن به عمد - متهم ساختن زن پاكدامن- فرار از جهاد - تعرب بعد از هجرت - خوردن مال يتيم - خوردن ربا – هر چه خداوند بر او دوزخ را واجب كرده است. (اصول کافی ج3 ص379 ح2)
2.از حضرت امام جعفر صادق (ع) نقل گرديده است كه پيامبر (ص) در سفارش خود به حضرت علي علیهالسلام فرمود: يا علي يك درهم ربا از نظر گناه و شدت عقوبت بزرگتر از اين است كه كسي هفتاد مرتبه با محرم خود در خانه كعبه زنا كند. (وسائل الشیعة ج12 ص426 ح12)
3.از حضرت علي (ع) نقل شده كه پيامبر اكرم (ص) فرمود: يا علي همانا مردم در آينده به اموالشان امتحان میشوند. آنان حرام خدا را با شبهات دروغين و هوسهاي فريبنده حلال میشمارند پس شراب را به اسم آب انگور، رشوه را به اسم هديه و ربا را به اسم خريد و فروش حلال میشمارند. (نهج البلاغه)
4.حضرت علي (ع) فرمودند: خداوند بزرگ لعنت كند ربا و رباخوار و وكيل و فروشنده و نويسنده و شاهدان ربا را. (الحکم الزاهرا ص42)
5.از رسول (ص) خدا نقل شد كه فرمودند: شب معراج قومى را ديدم كه ايشان را شكمهاي بزرگ بود هم چون خانها و در راه آل فرعون افتاده و هر بامداد و شبانگاه كه آل فرعون ايشان را در زير پاي میگرفتند و میكوفتند. گفتم اي جبرئيل اينان كیانند؟ گفت: اينها رباخواران هستند پيامبر (ص) فرمود: ربا هفتاد باب دارد كه كمترين آن در نزد خدا زنا با مادر مى باشد. (حلیة المتقین ص42)
6.حضرت محمد (ص) فرمودند: چهار كس را خداوند به بهشت نياورد و از نعيم آن بر وي نبخشايد: شرابخوار – رباخوار – آن كس كه مال يتيم را به ناحق خورد و آن كس كه پدر و مادر از او ناخشنود باشد. (نهج الفصاحة ح254)
از فلسفههای تحريم ربا:
1.اكل (خوردن) مال به باطل: در قرآن آيهاي است كه در مذمت قوم يهود آمده است:
«فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ كَثيراً» (النساء - 160)
ترجمه: به خاطر ظلمى كه از ناحيه همينها كه در يهوديت خود تعصب ورزيدند سر زد، ما چيزهايى را كه قبلا برايشان حلال و طيب بود بر آنان حرام كرديم و نيز به خاطر اينكه با تلاش بسيار از راه خدا جلوگيرى مىكردند.
در آیه فوق به اين مسئله اشاره كرده است كه آن قوم ربا میگرفتند و مال مردم را به باطل میخوردند.
2.حضرت امام رضا (ع) نيز در روايتي براي حرمت ربا دو دليل ذكر كردهاند كه نخست حرمت ربا به استناد سخنان خداوند در قرآن مجيد و دليل دوم اكل مال به باطل است.
3.هشام بن حكم كه يكي از اصحاب معروف امام صادق (ع) است از آن حضرت پرسيد چرا ربا حرام شده است؟ حضرت فرمودند: اگر رباخواري حلال بود مردم كارهاي مفيد تجاري و توليد آن چه كه به آن احتياج میشد را ترك میكردند.
4.امام جعفر صادق (ع) در روايتي ديگر میفرمايند: خداوند ربا را حرام كرد تا مردم از حرام، به كسب و كار روي آورند و به خريد و فروش بپردازند.
آيت الله مطهري نيز درخصوص فلسفه احكام حرمت ربا نگاهي به ابعاد اقتصادي آن دارند ايشان بعد از برشمردن نظرات ديگران معتقدند كه «ما مسئله حرمت ربا را بر اين اساس بيان كرديم كه ماهيت ربا قرض است و قرض از آن جهت كه قرض است
نمى تواند سود داشته باشد يعني وام نمىتواند سود داشته باشد».
منابع جهت آگاهی بیشتر:
1 ـ قاموس قرآن ـ طبری. 2 ـ فرهنگ لغات قرآن تالیف پرفسور مهرین شوشتری. 3 ـ تحریر الوسیلة ج1 کتاب قرض. 4 ـ ربا در نظریه و عمل ـ انتشارات موسسه آموزشی امام خمینی(ره). 5 ـ الربا فقهیاً واقتصادیاً ، حسن جواهری. 6 ـ شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه ، جعفر شریعتمداری، آستان مقدس. 7 ـ ترجمه تفسیر المیزان ج2 ، سید محمد باقر موسوی همدانی. 8 ـ تفسیر نمونه ، مکارم شیرازی ج2 ص424 9 ـ بهشتي (شهيد)، محمد حسين؛ ربا در اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم 1371. 10 ـ مشفقيپور، محمد رضا؛ روشي نوين در بيان احكام، تهران، مؤسسه فرهنگي انتشاراتي استان، 1375، جلد اول، ص 268 – 244. 11 ـ يوسفي، احمد علي؛ ربا و تورم، بيجا، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، چاپ اول، 1381 ص 101 – 12، 128 - ابراهيمى، محمد حسين؛ ربا و قرض در اسلام، قم، ناشر مؤلف، 1372، ص 181، 222
www.aviny.com
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}