پرسش :

طبق قانون الهی،زنان پاکدامن برای مردان پاکدامن هستند و زنان خبیث،برای مردان خبیث هستند. پس چرا در جامعه کسانی را می‌بینیم که خیلی پاک هستند ولی همسرانی مانند خودشان ندارند؟


شرح پرسش :
پاسخ :
«الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريمٌ» (النور - 26)
ترجمه: زنان بد كار و ناپاك شايسته مردانى بدين صفتند و مردان زشتكار ناپاك شايسته زنانى بدين صفتند و بالعكس زنانى پاكيزه و نيكو لايق مردانى چنين و مردانى پاكيزه و نيكو لايق زنانى به همين گونه‏اند و اين پاكيزگان از سخنان بهتان كه ناپاكان درباره‏شان مى‏گويند منزهند و از خدا به ايشان آمرزش مى‏رسد و رزق آنها نيكو است‏.
آیه‌ی مبارکه‌ی فوق بیان یک امر تکوینی نیست که خلاف آن اتفاق نیافتد، بلکه یک بیان یک امر تشریعی و عقلی است. یعنی خداوند متعال به انسان عاقل و مؤمن امر و توصیه می‌نماید که در دام عشق یک زوج یا زوجه‌ی فاسد قرار نگیرد، چرا که آن دو کفو (همتای) یک دیگر نیستند و به طور قطع زندگی موفقی نخواهند داشت. چنان خداوند متعال امر و توصیه می‌نماید که:
«وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ يُبَيِّنُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ» (البقره - 221)
ترجمه: با زنان مشرك ازدواج مكنيد تا ايمان آورند و يك كنيز با ايمان بهتر است از خانمى مشرك هر چند آن خانم مورد شگفت و خوشايندتان باشد و با مردان مشرك ازدواج مكنيد تا ايمان آورند كه يك برده مؤمن از آقايى مشرك بهتر است هر چند كه مورد شگفت و خوشايند شما باشد آرى مشركين شما را به سوى آتش دعوت مى‏كنند و خدا به سوى جنت و مغفرتى به اذن خود مى‏خواند و آيات خود را براى مردم بيان مى‏كند تا شايد متذكر شوند.
بدیهی است که تحقق اوامر و توصیه‌های خداوند متعال، معصومین علیهم‌السلام و هر ناصح دیگری، منوط به توجه و اطاعت مخاطب است. لذا اگر مخاطب توجه و اطاعت ننماید، آن امر واقع نمی‌گردد.
متأسفانه این طور نیست که همه‌ی مردم – به رغم آن که مسلمان هستند – در همه‌ی امور مترصد اطلاع از اوامر الهی که منطبق با حکمت خداوند و عقل و فطرت بشری است و نیز مقید به اطاعت و اجرای آن باشند. وقتی به دختر و پسر مسلمان دستور حفظ عفت داده می‌شود و رعایت نمی‌کند و دستور به ندیدن نامحرم و غمزه‌ها و عشوه‌های او می‌شود و رعایت نمی‌کند، بی‌نتیجه نیست و آثار خود را در پی خواهد داشت، که از آن جمله عشق کاذب و اصرار در ازدواج با غیر همگون است.
خداوند حکیم و هادی، همه‌ی دستورالعمل‌های لازم برای سعادت دنیوی و اخروی بشر را بیان نموده است، اما آیا همگان مطیع هستند؟ به عنوان مثال در ارتباط با موضوع سؤال فوق به مردان می‌فرماید:
«قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ يحَْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَالِكَ أَزْكىَ‏ لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرُ بِمَا يَصْنَعُونَ» (النور - 30)
ترجمه: به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگيرند، و عفاف خود را حفظ كنند اين براى آنان پاكيزه‏تر است خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است!
و به دوشیزگان و بانوان می‌فرماید:
«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (النور - 31)
ترجمه: و به زنان با ايمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبى فرو بندند و فرج‌هاى خويش را حفظ كنند و زينت خويش را جز آنچه آشكار است آشكار نسازند و بايد كه روپوش‏هايشان را به گريبان‏ها كنند و زينت خويش را نمايان نكنند مگر براى شوهرانشان، يا پدران و يا پدر شوهران يا پسران و يا پسر شوهران و يا برادران و يا خواهرزادگان و يا برادرزادگان و يا زنان و يا آنچه مالك آن شده‏اند يا افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند و يا كودكانى كه از اسرار زنان خبر ندارند، و مبادا پاى خويش را به زمين بكوبند تا آنچه از زينتشان كه پنهان است ظاهر شود اى گروه مؤمنان همگى به سوى خدا توبه بريد شايد رستگار شويد.
حال اگر عکس این اتفاق افتاد، چه می‌شود و چه انتظاری می‌رود؟ اگر دختران به رغم آن که دست کم خدا و اسلام را قبول دارند، هیزی کردند، آرایش کردند، با بدحجابی اندام خود را برای هر رهگذری به نمایش گذاشتند، حتی برای خرید یک کیلو سیب‌زمینی از فروشگاه سر کوچه، با آرایش و ظاهر مناسب و شبیه شرکت کنندگان در شب نشینی‌های فاسدان از منزل خارج شدند، سکس خود را به رخ کشیدند و ...، و پسرها و مردان نیز به رغم آن که به ظاهر همگی خدا و اسلام را قبول دارند، و چه بسا حتی اهل نماز هم هستند، اما نه تنها چشم خود را کنترل ننموده و هیزی کردند، بلکه به رفتارهای ناصواب دختران جاهل و بد عمل روی خوش نشان دادند و با استقبال از گناه، آنان را تشویق کردند و ...، چه اتفاقی انتظار می‌رود؟!
وقتی الگو به جای کلام وحی و علم، فیلم‌ها و سریال‌ها شد، وقتی مسئولین ذیربط بی‌توجه بودند و فرهنگ منحط فمینیسم و غرب‌گرایی در سریال‌ها به اذهان عمومی القا شد، وقتی نقش مسلمانی، نقش پدر، نقش بزرگ‌تر در همه جا منفی و به ضرر جوان نشان داده شد، وقتی همه‌ی فواحش به بهانه‌های مختلف توجیه شدند، وقتی مقصر هر گناهی از ناحیه‌ی جوان والدین مسلمان و عابد او معرفی شد ... و در مقابل عشق‌ها، دوستی‌ها و روابط زناشویی به سبک غربی و ملحدانه بسیار زیبا، جدی، رومانتیک و ضمناً آزاد از هر قید و شرطی تبلیغ شد و ...، چه اتفاق و چه نتیجه‌ای انتظار می‌رود؟ آیا به غیر از ازدیاد ارتباطات نا صحیح و پر ریسک، ایجاد عشق‌های کاذب و زودگذر، ازدواج‌های غیر اصولی، فریب دختر توسط پسر و پسر توسط دختر ... و در نهایت ازدیاد اختلاف و طلاق، انتظار منطقی دیگری در نظر است؟
بدیهی است که این نافرمانی‌ها و این غفلت‌ها موجب فرهنگ‌سازی و بروز و ظهور ناهنجاری‌های گوناگون در عرصه‌های متفاوت و از جمله ازدواج و زندگی زناشویی می‌گردد. قرار نیست که اطاعت و عدم اطاعت از فرامین الهی یک نتیجه داشته باشد.
www.aviny.com