پرسش :

شبهه: زيبايي لفظي و بلاغت را در كتاب‌هاي غير آسماني و بشري نيز مي‌توان يافت و اختصاص به قرآن ندارد، بنابراين قرآن امتيازي بر ساير کتب ندارد و تحدي آن هم بي مورد است.


شرح پرسش :
پاسخ :
ادّعاي تحدّي منحصر به قرآن است كه توجه به نكات زير در اين باره لازم است:
1 ـ قرآن به عنوان آخرين كتاب آسماني كه بر آخرين پيامبر حضرت محمد - صلي الله عليه و اله- نازل شده است؛ تنها كتاب آسماني است كه دست به تحدّي زده است چون كه مهم‌ترين ويژگي قرآن كريم ـ جاودانگي و زوال‌ناپذيري آن ـ به عنوان معجزه‌ي پيامبر اسلام - صلي الله عليه و اله- است. از آنجا كه دين اسلام آيين جاويد، نبي اكرم - صلي الله عليه و اله- آخرين پيامبر الهي است. ضرورت يك معجزه‌ي هميشگي نيز مطرح مي‌شود. زيرا معجزات گذرا و زايل‌شدني (زنده كردن مردگان و شفاي كور مادرزاد كه براي حضرت مسيح - عليه السلام- ذكر مي‌شود) تنها براي حاضرين به طور مستقيم مؤثّر خواهد بود و براي مردمان بعد قابل ديدن نيست.[1] بنابراين قرآن معجزه‌ي جاويدان الهي است كه كتاب‌هاي آسماني ديگر چنين نيستند.
2 ـ معجزه‌ هماهنگ با زمان:
يكي از ويژگي‌هاي معجزات انبياء هماهنگي آنها با زمان مي‌باشد، چون هدف از معجزه، اثبات حقّانيت دعوت انبيا است و غالباً معجزه‌اي را انجام مي دادند كه به گونه‌اي متناسب باشرايط عصر و زمانشان بوده است. به طور مثال چون در زمان موسي - عليه السلام- سحر و جادو بسيار متداول بود، برخي از معجزات آن حضرت براي نابودي سحر و جادو و اثبات ناتواني جادوگران بوده است. موسي - عليه السلام- با تبديل عصاي خويش به اژدها اثبات كرد كه معجزه از سنخ سحر و جادو نيست تا مردم گمان نكنند كه او جادوگري بيش نيست عيسي بن مريم u نيز در زماني مبعوث شد كه مسأله‌ي طبابت و معالجه‌ي بيماران سخت مورد توجه بود او به فرمان خداوند مردگان را زنده مي ساخت و بيماران را شفا مي داد تا اثبات كند كه معجزه‌اش برتر از علم طب زمان خودش است.
رسول اكرم - صلي الله عليه و اله- هنگامي مبعوث شد كه سخنوري در ميان اعراب رواج بسيار داشت و مردم براي نظم و نثر و فصاحت و بلاغت ارزش و اهميت بسيار قائل بودند.[2] و مسابقاتي در اين زمينه برگزار مي‌شد كه رايج‌ترين اين مسابقات در مراسم حج در بازار «عكاظ» مكه صورت مي گرفت.[3] از اين رو رسول اكرم - صلي الله عليه و اله- معجزه‌ جاويد خود را در قالب فصيح‌ترين و بليغ‌ترين كلمات عرضه كرد تا هيچ كسي آن هم در هيچ عصر و زماني قدرت مقابله با آن را نداشته باشد و در نتيجه مردم به حقانيت رسالت وي پي برده و گمان نكنند كه آيات قرآني برخاسته از نظريات شخصي اوست. اعجاز قرآن منحصر به فصاحت و بلاغت نيست بلكه در تمام جهات معجزه است، اعجاز از نظر معارف و طرح مسايل عقيدتي، اعجاز از نظر طرح مسايل تاريخي، اعجاز از نظر وضع قوانين، اعجاز از نظر علوم روز ومسايل ناشناخته‌ي علمي در عصر قرآن، اعجاز از نظر اخبار غيبي و...[4] در اينجا از موارد متعدّد تنها به مورد سؤال مي‌پردازيم كه تكيه روي فصاحت وبلاغت قرآن شده است و براي اينكه تحدّي قرآن در بعد فصاحت و بلاغت بيشتر ملموس گردد يك نمونه را شاهد مي آوريم. قرآن كريم در مورد قصاص و حكمت آن تعبير بسيار زيبا و دلنشين «ولكم في القصاص حياه» را به كار برده است و قبل از آنكه قرآن كريم اين جمله را در باره‌ قصاص ايراد كند، در ميان عرب اين مشهور بوده است «القتل انفي للقتل» (كشتن مؤثّرترين عامل است براي از بين بردن كشتار) و برخي از دانشمندان در مقام مقايسه ميان اين دو جمله 20 امتياز براي آيه‌ قرآن «في القصاص حياه» نسبت به جمله‌ي مشهور در ميان عرب «القتل انفي للقتل » ذكر مي‌نمايند. مانند اندكي كلمات و حروفش[5] در