پرسش :

آیا حضرت زهرا(سلام الله علیها) در جبهه ى جهاد فرهنگى نیز مشارکت داشتند؟


شرح پرسش :
پاسخ :
از اساسى ترين كارهاى پيامبران، امامان و ديگر مصلحان الهى، تلاش براى ريشه كنى جهل و رذالت مردمان و شكوفاسازى عقل و فطرت ايشان بوده است. هيچ جامعه اى در مسير اصلاح به سامان نخواهد رسيد، مگر آنكه يكايك افراد آن از اخلاق و فرهنگى متعالى بهره مند گردند. از اين روى در مسير اصلاح فرد و جامعه، اصلاحات اخلاقى و فرهنگى بر ديگر اصلاحات مقدم است.
قرآن كريم مهم ترين وظايف پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله را اين گونه برمى شمارد:
تلاوت آيات قرآن: يتلوا عليهم ءاياته؛
تزكيه و تهذيب اخلاق: و يزكيهم؛
تعليم قرآن و حكمت: و يعلمهم الكتب و الحكمه. [ جمعه (62): 2. ]
دو وظيفه ى اخير، از مهم ترين وظايف پيامبر است كه اولى به شكوفاسازى فطرت و اخلاق آدميان و ديگرى به بارورسازى عقل و فرهنگ ايشان اشاره دارد.
اين دو مقام، مربى گرى اخلاق و معلمى قرآن، از جمله مقامات ويژه ى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است كه بعد از ايشان به ائمه ى اطهار عليهم السلام منتقل مى شود. [ با الهام از معارف قرآن (1-3)، آيت الله مصباح يزدى: ص 5 و 6. ] هر يك از امامان عليهم السلام در طول عمر پربركت خويش، تلاشى بى امان در عرصه ى تعليم و تزكيت مردمان از خود بروز داده اند. در همين راستا، اساسى ترين كار آخرين مصلح بشرى، يوسف ناپيداى فاطمه عجل الله تعالى فرجه نيز تلاش براى اصلاح فرهنگى و اخلاقى فرد فردِ جامعه خواهد بود.
در ميان معصومان عليهم السلام جهاد فرهنگى ام الائمه، صديقه ى طاهره عليهاالسلام جايگاه و منزلتى ويژه دارد؛ چرا كه او دست پرورده ى مستقيم رسول خدا و استمرار وجود او است؛ علم او از علم پيامبر و سيره ى او از همان سيره ى رسول خداست.
منبع علم و حكمت او قرآن است و يگانه مربى او، بهترين مفسر و مبين قرآن.
منش او، همان منش رسول خداست كه عمر خويش را وقف تعليم و تزكيت انسان ها نمود؛ همو كه يتلوا عليهم ءاياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمه؛ [ جمعه (62)، 2. ] آيات قرآن را براى مردم تلاوت مى فرمود (تا الفاظش را ياد بگيرند)، به تزكيه و تهذيب ايشان مى پرداخت و قرآن و حكمت را به مردم تعليم مى داد (تا حقيقت قرآن را بياموزند).
آرى، او همچون پدرش، مربى اخلاق بود و معلم قرآن؛ [ تعليم قرآن، صرف خواندن و آموزش الفاظ نيست؛ چرا كه خواندن قرآن براى يادگيرى ديگران، همان تلاوت است. منظور از تعليم قرآن، فهمانيدن معانى آن است و تعليم آنچه خود مردم نمى فهمند: يعلمكم ما لم تكنوا تعلمون» (بقره (2): 151) در آيه ى ديگرى مى فرمايد: «و انزلنا اليك الذكر لتبين للناس ما نزل اليهم؛ ما اين قرآن را بر تو نازل كرديم تا آياتش را براى مردم تبيين نمايى (نحل (16): 44.): از اين آيات معلوم مى شود كه آيات قرآن به تبيين احتياج دارد و وظيفه ى پيامبر صلى الله عليه و آله تبيين آنهاست كه اين تبيين مسلماً غير از تلاوت است. ما شيعيان معتقديم كه اين مقام براى معصومان عليهم السلام هم ثابت است و مقام معلمى قرآن، از آنِ پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه ى اطهار عليهم السلام است. با الهام از معارف قرآن (1-3)، آيت الله مصباح يزدى: پاورقى ص 6. ] مقامى كه تنها از آن پيامبر و اهل بيت پاك نهاد او است.
او، عمرى را با تلاشى بى امان، در نهايت مهربانى و دلسوزى به تعليم و تبليغ معارف دين و تربيت دين باوران پرداخت؛ چرا كه روح او از جنس همان روحى است كه خداوند رحمان در وصف او چنين مى فرمايد: لقد جاءكم رسول من انفسكم عزيز عليه ما عنتم حريص عليكم بالمؤمنين رئوف رحيم؛ [ توبه (9): 128. ] به راستى كه پيامبرى از ميان خودتان به سوى شما آمده است كه رنج هاى شما بر او سخت گران است؛ سخت مايل به هدايت شماست و بر مؤمنان رئوف و مهربان است.
زهرا، ميراث دار عطوفت و حكمت نبوى است. وجود او، همچون وجود رسول خدا، سراسر نورانيت و لبريز از عطوفت است.
گفتار او همه عين حكمت و درايت و سرچشمه ى نور و معرفت است؛ چرا كه او پاره ى همان وجودى است كه هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد و كلام او جز وحى و الهام الهى چيزى نيست: و ما ينطق عن الهوى ان هو الا وحى يوحى علمه شديد القوى؛ [ نجم (53): 5-3. ] هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد. آنچه مى گويد جز وحيى كه بر او نازل شده، نيست. آموزگار او، همان فرشته ى بسيار توانا (جبرئيل) است.
روايت ذيل كه گزارشگر آن، مولاى متقيان على عليه السلام است، نماينده ى جلوه اى از رحمت بى كرانه و تلاش خستگى ناپذير فاطمه عليهاالسلام در مقام تعليم و تربيت مى باشد:
روزى يكى از زنان مدينه خدمت حضرت زهرا عليهاالسلام رسيد و گفت: مادر پيرى دارم كه در مسايل نماز، سؤالات فراوانى دارد و مرا فرستاده است تا آن مسايل شرعى را از شما بپرسم.
حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: بپرس!
آن زن، مسايل زيادى طرح كرد و براى هر يك از آنها، پاسخ شنيد.
در ادامه ى گفت و شنود، آن زن از كثرت پرسش ها خجالت كشيد و گفت: اى دختر رسول خدا! از اينكه فراوان خدمت مى رسم و با سؤالات زيادى شما را به زحمت مى اندازم، معذرت مى خواهم!
فاطمه عليهاالسلام فرمود:
باز هم بيا و هر آنچه سؤال برايت پيش مى آيد، بپرس! آيا اگر كسى اجير شود كه بار سنگينى را به بالاى بام ببرد و در مقابل، صد هزار دينار طلا مزد بگيرد، چنين كارى براى او دشوار خواهد بود؟
گفت: خير.
حضرت ادامه داد:
من در ازاى هر مسأله اى كه پاسخ مى دهم، بيش از فاصله ى بين زمين تا عرش، جواهر و لؤلؤ پاداش مى گيرم، پس سزاوار است كه بر من سنگين نيايد. [ قالت فاطمه عليهاالسلام: هاتى وسلى عما بدا لك، أرايت من اكترى يوما يصعد الى سطح بحمل ثقيل و كراه مأة الف دينار بثقل عليه؟ اكثريت أنا بكل مسأله بأكثر من مل ما بين الثرى الى العرش لؤلؤا فاحرى ان يثقل على. بحارالانوار: ج 2، ص 3. لئالى الاخبار: ج 2، ص 254. تفسير امام عسكرى عليه السلام: ص 340. محجة البيضاء: ج 1، ص 30. ]
بارى سيره ى عملى حضرت زهرا عليهاالسلام پُر است از جلوه هايى زيبا در مقام تعليم و تربيت و رشد دادن فرهنگ مردمان. بر همه ى داعيه داران اصلاحات فرهنگى اعم از روحانيان، مبلغان، معلمان، استادان و مسؤولان فرهنگى كشور لازم است كه با اسوه پذيرى از سيره ى فاطمه ى زهرا عليهاالسلام به عرصه ى كارزار فرهنگى وارد شوند و زهراگونه در مقابل غارتگران ايمان و فرهنگ مردم، سينه سپر سازند.
امروز نه تنها سكوت در مقابل هجوم فرهنگى پذيرفتنى نيست، بلكه مجاهدت در عرصه ى كارزار علمى و فرهنگى، واجب ترين وظيفه و تكليف ماست. جنگ امروز، نه جنگ نظامى كه جنگى فرهنگى است. سلاح كارآمد امروز هم، نه سلاح نظامى كه سلاح فرهنگى است. بايد همه باور كنيم كه با جنگى به مراتب خطرناك تر از جنگ 8 ساله مواجهيم. در آن جنگ، هدف، اشغال چند وجب از خاك ما بود؛ اما در اين جنگ، هدف نابودى ايمان ماست. به اندازه ى اهميت ايمان نسبت به خاك، اين جنگ فرهنگى مهم تر و خطيرتر از آن جنگ نظامى است.
در عرصه ى كارزار و دفاع نظامى، 598000 شهيد و فدايى وارسته، از جان خويش گذشتند و خون پاك خويش را تقديم كردند تا مرزهاى جغرافيايى ما محفوظ بماند. آيا در عرصه ى كارزار و دفاع فرهنگى كه بسى سخت تر و خسارت بارتر است، به همان تعداد نيروى آماده و لايق شهادت و فدايى جان بر كف نياز داريم يا خير؟
جبهه ى حق بايد با تمام توان با سلاح علم، معرفت و منطق صحيح به مقابله با حزب شيطان بشتابد. هرگز جاى آن نيست كه در مبارزه با هجوم بى امان امواج ضلالت و فساد به حركت هايى آرام و مورچه وار يا به فعاليت هاى سطحى و مقطعى دل خوش كنيم. بسيار خسارت بار خواهد بود اگر فكر كنيم كه در مقابل تاراج دين و ايمان مردمان و در مواجه با گسيل انبوه شبهات به ذهن هاى فعال جامعه از سوى دشمن، تنها با تظاهرات، كاربرد سلاح نظامى يا... مى توانيم موفق باشيم و رسالت خويش را به انجام رسانيم. اين گونه ابزارها وقتى به كار مى آيند كه دشمن نيز با اين ابزار به ميدان آمده باشد. در حال حاضر، دشمن با سلاح فرهنگى به عرصه ى كارزار آمده است و ما نيز بايد با سلاح فرهنگ به مقابله ى آن برخيزيم.
امروز، همه ى استعدادها و نيروها بايد بسيج شوند و به كمك نيروهاى رسمى در خط مقدم جهاد فرهنگى بشتابند؛ همان گونه كه در عرصه ى نبرد نظامى چنين كرديم و به پيروزى رسيديم.
آرى، بر همگان لازم است كه با اقتدا به حضرت زهرا و فرزندان او در مقابل شيبخون وسيع دشمن در عرصه ى فرهنگ، مردانه بايستند و در مقابل صدمات و مشكلات اين جهاد عظيم، صبور و شكيبا باشند و هيچ گاه از مجاهدات علمى و عملى در قلمروى امور فرهنگى خسته نشوند و بدانند كه هر گام خالصانه اى كه در اين عرصه برمى دارند و هر كلمه اى كه مى آموزانند، در پى دارنده ى اجرى بزرگ و مايه ى تقرب هر چه بيشتر به مادر مهربان شيعيان، صديقه ى طاهره عليهاالسلام و نزديكى به خداوند است؛ چرا كه از رهگذر اين جهاد فرهنگى سنخيت و شباهت بيشترى به ايشان مى يابند و در عالم معنا به ايشان نزديك تر مى شود.
... و اصل هم اين است كه در راستاى شباهت و سنخيت هر چه بيشتر با اهل بيت عليهم السلام تلاش كنيم و بدانيم كه هر چه بيشتر در كردار و گفتار بديشان شباهت يابيم، در مسير كمال، پيشرفت بيشترى داشته ايم و سزاوار عنايات مخصوص ترى از ناحيه ى وجود كريم ايشان گشته ايم.
بدان اميد كه توفيق پيروى كامل از اين خاندان، قسمت و روزى ما گردد. اين گفتار را با جلوه اى ديگر از نورافشانى فاطمه ى زهرا عليهاالسلام در قلمرو تعليم و تربيت به پايان مى بريم:
«همسر» يكى از پيروان اهل بيت عليهم السلام در شهر مدينه، خدمت حضرت زهرا عليهاالسلام شرفياب شد و گفت:
شوهرم مى پرسد كه آيا او در زمره ى شيعيان شما مى باشد يا نه؟
حضرت در جواب او فرمودند: ان كنت تعمل بما أمرناك و تنتهى عما زجرناك عنه فأنت من شيعتنا و الا فلا؛ اگر به آنچه شما را امر مى كنيم، عمل مى كنى و از آنچه شما را برحذر مى داريم، دورى مى كنى، از شيعيان مايى وگرنه هرگز!
وقتى كه جواب حضرت زهرا به آن مرد رسيد، بسيار هراسان و مضطرب شد و با گريه و زارى مرتب مى گفت: واى بر من كه هميشه در آتش جهنم خواهم بود.
همسر آن مرد، دوباره خدمت حضرت زهرا عليهاالسلام بازگشت و حال زار همسرش را به ايشان گزارش داد. در اين هنگام، لسان پاك حضرت زهرا عليهاالسلام به كلامى لبريز از عطوفت و حكمت، گهربار گرديد كه تا قيامت براى همه ى محبان اهل بيت عليهم السلام مايه ى افتخار، اميد و سرور گشته است:
از جانب من به همسرت بگو: چنين نيست كه او گمان كرده است. شيعيان ما از بهترين هاى اهل بهشتند و نيز همه ى دوستان ما و دوستان دوستان ما و دشمنان دشمنان ما جملگى در بهشت خواهند بود.
كسانى كه با قلب و زبان تسليم ما اهل بيت شده باشند، چنانچه از فرمان هاى ما سرپيچى كنند و از نواهى ما و ديگر مهلكات، پرهيز نمايند، هرچند از شيعيان [ حقيقى و كامل ] ما نيستند، ولى عاقبت از بهشتيان خواهند بود؛ اما بعد از آن كه از گناهانشان پاك و مطهر شوند: يا با بلاها و گرفتارى هاى دنيايى يا با انواع سختى ها و مشكلات روز قيامت يا پس از چشيدن عذاب در طبقه ى سطحى جهنم.
و عاقبت به خاطر محبت دوستى شان با ما، نجاتشان مى دهيم و ايشان را به پيشگاه خودمان منتقل خواهيم كرد [ قالت فاطمه عليهاالسلام: قولى له: ليس هكذا، شيعتنا من خيار أهل الجنه و كل محبينا و موالى أوليائنا و معادى أعدائنا. و المسلم بقلبه و لسانه لنا، ليسوا من شيعتنا اذا خالفوا أوامرنا و نواهينا فى سائر الموبقات و هم مع ذلك فى الجنه، و لكن بعد ما يطهرون من ذنوبهم بالبلايا و الرزايا أو فى عرصات القيامه بأنواع شدائدها أو فى الطبق الأعلى من جهنم بعذابها الى ان نستنقذهم بحبنا و ننقلهم الى حضرتنا. بحارالانوار: ج 65، ص 155. لئالى الاخبار: ج 5، ص 156. تفسير امام حسن عسگرى عليه السلام: ص 308. تفسير البرهان: ج 4، ص 21. ]
www.eporsesh.com