پرسش :

چگونه مى‏توان استخاره كرد و شرايط آن چيست؟


شرح پرسش :
پاسخ :
«استخاره» در لغت، به معناى طلب خير از خداوند متعال است كه دانا به امور و عواقب كارها است. در كنار اين معنا، گاهى استخاره به معناى نوعى قرعه در هنگام تحيّر است كه همراه با دعا و درخواست از خداوند متعال به كار برده مى‏شود. اين نوع استخاره معمولًا با تسبيح و قرآن انجام مى‏شود.
در روايات، استخاره به معناى طلب خير از خداوند متعال، بسيار مورد سفارش قرار گرفته است، و ائمه اطهارعليهم السلام شيعيان را ترغيب كرده‏اند كارهاى خود را بر اساس استخاره انجام دهند. امام باقرعليه السلام فرموده است: «كُنَّا نَتَعَلَّمُ الاسْتِخَارة كَمَا نَتَعَلَّمُ السُّورَه مِنَ الْقُرْآنِ»(1) «ما استخاره را آموزش مى‏دهيم، همان گونه كه سوره قرآن را آموزش
مى‏دهيم».
روايت دوم تصريح دارد كه پس از طلب خير از خداوند متعال، هر اتفاقى كه براى استخاره كننده بيفتد، مى‏بايست از آن راضى باشد.
امام صادق‏عليه السلام نيز فرموده است: «كُنَّا نَتَعَلَّمُ الاسْتِخَارَةَ كَمَا نَتَعَلَّمُ السُّورَةَ مِنَ الْقُرْآنِ ثُمَّ قَالَ مَا أُبَالِى إِذَا اسْتَخَرْتُ اللَّهَ عَلَى أَىِّ جَنْبِى وَقَعْتُ»(2) «ما استخاره را آموزش مى‏دهيم، همان گونه كه سوره قرآن را آموزش مى‏دهيم. سپس فرمود: آن گاه كه استخاره كردم، باكى ندارم كه چه بر من واقع مى‏شود».
دليل اين امر را بايست در اين نكته جست و جو كرد كه استخاره كننده، خود را به خدا سپرده و خداوند متعال نيز به خير او آگاه‏تر است. بنابراين در صورت عمل بر اساس استخاره، هر اتفاقى كه بيفتد، بايد ايمان داشته باشد كه خير او در آن بوده است.
اما طريقه استخاره در روايات، متفاوت و متنوع است غسل استخاره، نماز استخاره، دعاهاى متعدد و مختلف براى استخاره در حالات و ساعات متعدد و استخاره با قرآن يا تسبيح، از جمله روش‏هاى استخاره است.
از آنجا كه معناى اصلى استخاره، طلب خير از خداوند متعال است، بهترين روش آن، دعا است زيرا در حقيقت استخاره نوعى دعا و طلب خير از پيشگاه خداوند متعال است كه عالم به همه امور است و خير و شرّ ما نيز در دست او است. دعاهاى متعددى براى استخاره نقل شده از جمله:
1. امام باقرعليه السلام مى‏فرمايد: «من هرگاه در كار مهمى اراده استخاره دارم در حال نشسته صد بار با دعاى زير، از خدا طلب خير مى‏كنم. اما براى خريد چيزى و كارهاى شبيه آن سه بار اين دعا را در حال نشسته مى‏خوانم:
«اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِأَنَّكَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ كَذَا وَ كَذَا خَيْرٌ لِى فَخِرْهُ لِى وَ يَسِّرْهُ وَ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ شَرٌّ لِى فِى دِينِى وَ دُنْيَاىَ وَ آخِرَتِى فَاصْرِفْهُ عَنِّى إِلَى مَا هُوَ خَيْرٌ لِى وَ رَضِّنِى فِى ذَلِكَ بِقَضَائِكَ فَإِنَّكَ تَعْلَمُ وَ لَا أَعْلَمُ وَ تَقْدِرُ وَ لَا أَقْدِرُ وَ تَقْضِى وَ لَا أَقْضِى إِنَّكَ عَلَّامُ الْغُيُوب)»(3).
2. در صحيفه سجاديه آمده است:
«اللَّهُمَّ إِنِىِّ أَسْتَخِيرُكَ بِعِلْمِكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْضِ لِى بِالْخِيَرَةِ وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الاخْتِيَارِ، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ ذَرِيعَةً إِلَى الرِّضَا بِمَا قَضَيْتَ لَنَا وَ التَّسْلِيمِ لِمَا حَكَمْتَ فَأَزِحْ عَنَّا رَيْبَ الارْتِيَابِ، وَ أَيِّدْنَا بِيَقِينِ الْمُخْلِصِينَ. وَ لَا تَسُمْنَا عَجْزَ الْمَعْرِفَةِ عَمَّا تَخَيَّرْتَ فَنَغْمِطَ قَدْرَكَ، وَ نَكْرَهَ مَوْضِعَ رِضَاكَ، وَ نَجْنَحَ إِلَى الَّتِى هِىَ أَبْعَدُ مِنْ حُسْنِ الْعَاقِبَةِ، وَ أَقْرَبُ إِلَى ضِدِّ الْعَافِيَةِ حَبِّبْ إِلَيْنَا مَا نَكْرَهُ مِنْ قَضَائِكَ، وَ سَهِّلْ
عَلَيْنَا مَا نَسْتَصْعِبُ مِنْ حُكْمِكَ وَ أَلْهِمْنَا الِانْقِيَادَ لِمَا أَوْرَدْتَ عَلَيْنَا مِنْ مَشِيَّتِكَ حَتَّى لَا نُحِبَّ تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ، وَ لَا تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ، وَ لَا نَكْرَهَ مَا أَحْبَبْتَ، وَ لَا نَتَخَيَّرَ مَا كَرِهْتَ. وَ اخْتِمْ لَنَا بِالَّتِى هِىَ أَحْمَدُ عَاقِبَةً، وَ أَكْرَمُ مَصِيراً، إِنَّكَ تُفِيدُ الْكَرِيمَةَ، وَ تُعْطِى الْجَسِيمَةَ، وَ تَفْعَلُ مَا تُرِيدُ، وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدِيرٌ».(4)
استخاره با قرآن
يكى از روش‏هاى استخاره، استخاره با قرآن است. در روايات به اين نوع روش نيز در كنار روش‏هاى ديگر اشاره شده است. در روايتى آمده است: «الْيَسَعِ الْقُمِّىِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِى عَبْدِ اللَّهِ «عليه السلام» أُرِيدُ الشَّىْ‏ءَ وَ أَسْتَخِيرُ اللَّهَ فِيهِ فَلَا يُوَفَّقُ فِيهِ الرَّأْىُ إِلَى أَنْ قَالَ فَقَالَ: افْتَتِحِ الْمُصْحَفَ فَانْظُرْ إِلَى أَوَّلِ مَا تَرَى فَخُذْ بِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ»(5) «اليسع قمى مى‏گويد: به
امام صادق‏عليه السلام عرض كردم: كارى مى‏خواهم انجام دهم و در آن كار از خدا نيز استخاره مى‏كنم اما به نظر ثابتى موفق نمى‏شوم. آن حضرت فرمود: قرآن را بگشا و به نخستين آيه كه مى‏بينى نگاه كن و آن را بگير كه اگر خدا بخواهد [خير تو در آن است‏]».
اما درباره چگونگى فهم
خير از آيات قرآن، دعاهاى مختلفى وارد شده كه يكى از آنها به پيامبر گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله منسوب است. آن حضرت مى‏فرمايد: هنگامى كه خواستى به كتاب خدا تفأل بزنى و از تحيّر بيرون بيايى، سه بار سوره اخلاص (توحيد) را بخوان و سه صلوات بر پيامبر اكرم و آل او بفرست و سپس اين دعا را بخوان: «اللَّهُمَّ إِنِّى تَفَألْتُ بِكِتَابِكَ وَ تَوَكَّلْتُ عَلَيْكَ
فَأَرِنِى مِنْ كِتَابِكَ مَا هُوَ الْمَكْتُومُ مِنْ سِرِّكَ الْمَكْنُونِ فِى‏غَيْبِكَ». سپس قرآن را باز كن و بدون اينكه خطوط و صفحات را بشمارى، از خط اول عاقبت كار را بخوان.(6)
روش استخاره
اما درباره استخاره و روش آن، رعايت پنج نكته ضروررى است:
1. استخاره هيچ گاه جاى انديشه و مشورت را نمى‏گيرد بلكه استخاره پس از انديشه و مشورت است يعنى، هر كارى را كه مى‏خواهيم انجام بدهيم، ابتدا بايد درباره آن بينديشيم و سود و زيان آن را بسنجيم. در مرحله دوم با كسانى كه در آن موضوع صاحب‏نظرند مشورت كنيم و آن گاه يكى از دعاهاى استخاره را تلاوت كنيم و اگر تحيّر ما برطرف نشد، با قرآن استخاره كنيم.
2. به رغم اينكه امروزه، استخاره با قرآن رواج بيشترى دارد اما بهترين راه و روش استخاره، قرائت دعاهاى استخاره است. در استخاره با قرآن نيز بايد دقت كرد كه هركس حق ندارد فهم خود را بر قرآن تحميل كند و بر اساس برداشت خود از قرآن و آيات آن عمل نمايد. بهتر است در استخاره با قرآن، از علماى آشنا با قرآن، كمك گرفت تا خداى ناكرده دچار اشتباه كارى در فهم قرآن و تحميل
آنها به قرآن نشد زيرا الهام‏گيرى از آيات قرآن، كار آسانى نيست و نياز به كسانى است كه آگاهى و آشنايى تخصصى نسبت به قرآن دارند. پس نمى‏توان به خوب و بدى كه در بالاى بعضى از قرآن‏ها نوشته شده اعتماد كرد.
3. خواندن دعاى استخاره براى هر كارى توصيه شده است زيرا خير ما به دست خداوند متعال است و ما در هر كارى، بايد خير خود را از او بخواهيم. در اين صورت استخاره با قرآن، نبايد به صورت عادت و روش دائمى درآيد و جايگزين انديشه و مشورت و تحقيق شود.
4. همان گونه كه در انجام دادن واجبات و ترك محرمات، استخاره نبايد كرد در كارهايى كه عقل آنها را تأييد مى‏كند و همه شواهد و قرائن به خوبى آن گواهى مى‏دهند نيز نبايد استخاره كرد. به عبارت ديگر استخاره، نظير قرعه‏اى است كه به دنبال بررسى‏هاى همه جانبه و عدم كشف راه صحيح، انجام مى‏شود و هيچ گاه نقش اصلى را در تعيين وظايف و درستى يا خطاى راه‏ها ايفا نمى‏كند.
5. استخاره به معناى طلب خير از خداوند متعال است اما تفأل به معناى فهم عاقبت كارها است. به اين دليل در روايتى از تفأل زدن به قرآن نهى شده است: «عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ‏عليه السلام قَالَ: لَا تَتَفَألْ بِالْقُرْآنِ»(7) «امام صادق‏عليه السلام مى‏فرمايد: به قرآن تفأل نزنيد».
بر اين اساس فهم عاقبت امور و استنباط آن، تنها بر اهلش ميسر است و هر كسى نمى‏تواند از قرآن به چنين استنباطى برسد زيرا اگرچه استنباط عاقبت از آيات قرآن، براى كسى كه اهلش باشد امكان دارد، اما همه كس را بدان راه نيست. پس اكثريت مردم در همان حد استخاره با قرآن، بايد توقف كنند و اهل معرفت مى‏توانند به عواقب امور نيز پى ببرند.
پى‏نوشت‏
(1) وسائل‏الشيعة، ج 8، ص 66.
(2) همان.
(3) وسائل‏الشيعة، ج 8، ص 75.
(4) الصحيفةالسجادية، دعاى 33.
(5) وسائل‏الشيعة، ج 6، ص 233.
(6) مستدرك‏الوسائل، ج 4، ص 304.
(7) وسائل‏الشيعة، ج 6، ص 233 كافى، ج 2، ص 629، ح 7.