پرسش :
از نظر قرآن كريم راههاي خودسازي و اصلاح در مورد غيبت كردن، و طريقه امر به معروف و نهي از منكر در مورد چيست؟
شرح پرسش :
پاسخ :
غيبت از گناهان كبيره است. قرآن ميگويد: "يـَأيّها الذّين ءامنوا اجتنبوا كثيرًا مِّن الظِّنّ إنّ بعض الظّنّ إثم و لاتجسّسوا و لايغتب بّعضكم بعضًا أيحبّ أحدكم أنْ يأكل لحم أخيه ميتًا فكرهتموه واتقوا اللّه إنّ اللّه توّاب رّحيم؛ (حجرات، 12) اي كساني كه ايمان آوردهايد از بسياري از گمانها بپرهيزيد كه پارهاي از گمانها، گناه است! و جاسوسي مكنيد! و بعضي از شما، غيبت بعضي نكند! آيا كسي از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ از آن كراهت داريد. ]پس[ از خدا بترسيد، كه خدا، توبهپذير مهربان است."
مفهوم غيبت
غيبت آن است كه در غياب شخص مؤمن، عيب او را فاشسازيم و اگر او آن عيب را نداشته باشد و به او آن را نسبت دهيم تهمت ميگويند كه گناه تهمت، از گناه غيبت، بالاتر است؛ سرماية بزرگ هر انسان مؤمني در زندگي، حيثيت و آبروي او است و هرچه، آن را به خطر بيندازد مانند اين است كه جان او را به خطر انداخته باشد. گاه ميشود كه ترور شخصيّت، از ترور شخص، مهمتر است. و لذا فلسفة مهم تحريم غيبت و اينكه از گناهان كبيره شمرده شده است، حفظ همين سرماية بزرگ است.
آثار غيبت
1ـ بر اثر غيبت، آبرو و حيثيت اشخاص از بين ميرود. 2ـ در جامعه بدبيني به وجود ميآيد. 3ـ پيوندهاي اجتماعي، سست ميشود. 4ـ اعتماد، از بين ميرود. 5ـ تعاون و همكاري، متزلزل ميشود. 6ـ بذر كينه و عداوت، در دلها، پاشيده ميشود. 7ـ قتلهاي خونين، واقع ميشود. 8ـ اشاعة فحشا ميشود.
انگيزههاي غيبت
عواملي كه باعث غيبت ميشود، به طور مختصر، به شرح زير است:
1ـ حسد؛ 2ـ تكبر و غرور؛ 3ـ بخل؛ 4ـ كينهتوزي؛ 5ـ انحصارطلبي؛ 6ـ ثروتاندوزي.
علاج غيبت، توبه است، همان طوري كه قرآن مجيد گفته است: "إنّ اللّه يحبّ التوابين"(ر.ك: تفسير نمونه،آيةالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 23، ص 176، ج 26، ص 170، ج 20، ص 56 و ج 27، ص 309.)
با توجه به آنچه در آثار غيبت ذكر شد، تفكر در آثار غيبت يكي از عوامل بازدارنده است.
غيبت در روايات
روايات فراواني در مورد غيبت و نكوهش آن داريم، كه ترجمة برخي از آنان ذكر ميشود.
امام صادق7 فرمود: "غيبت كننده، اگر توبه كند، آخرين كسي است كه وارد بهشت ميشود و اگر توبه نكند، نخستين كسي است كه به جهنم برده ميشود".(مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوري، ج 9، ص 117، مؤسسه آل البيت، قم.)
پيامبر6 فرمودند: "هر كس زن يا مردي را غيبت كند، تا چهل روز نماز و روزهاش پذيرفته نميشود".(بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 72، ص 258، مؤسسة الوفأ، بيروت.)
امام رضا7 از امام سجاد7 نقل ميكند كه هر كس از ريختن آبروي مسلمانان خود را حفظ كند، خداوند در قيامت لغزشهاي او را ناديده ميگيرد".(همان، ج 72، ص 256.)
حضرت اميرالمؤمنين7 فرمود: "از غيبت كردن دوري كنيد كه آن خورشت سگهاي جهنّم است."(همان، ج 72، ص 248.)
آسيبشناسي غيبت:
1. مصداق شديدترين تهديدات ميشود: "وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ". (همزه، 1)
2. نفرتآورترين كارها (خوردن گوشت برادر مرده): "و لايَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ...". (حجرات، 12)
3. مصداق شريرترين افراد خواهد شد؛ ابنعباس از پيامبر9 نقل ميكند كه فرمود: "شريرترين افراد، سخنچينان و غيبتكنندگان هستند".(اصول كافي، كليني؛، ج 2، بابالنميمة، ح 1.)
4. ذليلترين مردم ميشود: پيامبر9 فرمود: "اذل الناس من اهان الناس"(بحارالانوار، علامه مجلسي؛، ج 75، ص 142.)
5. موجب از بين رفتن ايمان ميشود: پيامبر9 فرمود: "الغيبة اسرع في دين الرجل المسلم من الا كلة في جوفه".(اصول كافي، همان، ج 2، باب الغيبة، ح 1.)
6. غيبت باعث ميگردد كه انسان از محدودة ولايت خدا خارج و در زير مجموعة ولايت شيطان قرار گيرد. امام صادق7 فرمود: "من روي علي مؤمن رواية يريد بها شينه، و هدم مروته، ليسقط من اعين الناس، اخرجه الله من ولايته الي ولاية الشيطان، فلا يقبله الشيطان"(وسايلالشيعة، ج 8، ص 608.)
امر به معروف از آسانترين مرحله شروع ميشود و چنانچه لازم باشد تا سختترين مرحلة مجاز ادامه مييابد؛ البته اين سير كلي در امر به معروف و نهي از منكر است؛ ولي اينكه آسانترين مرحله و شيوههاي برخورد اوليه چيست و چگونه و تحت چه ضوابطي اين كار را بايد شروع كرد، در قرآن كريم در اينباره آياتي وجود دارد، از جمله:
1. خيرخواهي: خداوند متعال ميفرمايد: "پيغامها و رسالتهاي پروردگارم را به شما ابلاغ ميكنم و همانا براي شما خيرخواهي امينم". (اعراف، 68) آمر و ناهي بايد خيرخواه شخص نصيحت شونده باشد.
2. جدال احسن: خداوند متعال ميفرمايد: "ادْعُ إِلَيَ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَـَدِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ...؛ (نحل، 125) با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن، و با آن به طريقي كه نيكوتر است، استدلال و مناظره نما..."
حكمت به معناي دانش و منطق و استدلال، و موعظه نيكو، استفاده از عواطف انسانهاست، جدال احسن، در صورتي است كه حق، عدالت، امانت و صدق و راستي بر آن حكومت كند و از هرگونه جسارت، توهين، تحقير و... پرهيز شود.
3. صلابت در سخن: آمر و ناهي بايد در سخن خود قاطع باشد.
4. تطابق قول و فعل: قرآن كريم ميفرمايد: "آيا مردم را به نيكي امر ميكنيد و خودتان را فراموش ميكنيد ]خود آن را ترك ميكنيد[..." (بقره، 44) پس قول و فعل آمر و ناهي بايد مطابق هم باشد.
5. رهنمودهاي روانشناسي: روانشناسان، با استفاده از تجربه به نكاتي در زمينه هدايت و پرورش و چگونگي و راهبردهاي آن رسيدهاند كه آگاهي از آنها در پيشبرد تكريم شخصيت مخاطب مؤثر است. قبل از برخورد و نصيحت، ميتوان نكات مثبتي از اخلاق، درس، ورزش و... را از مخاطب به زبان آورد و وي را به خاطر آن، تمجيد كرد؛ آنگاه تذكر دارد كه چنين شخصيتي (مثلاً در رتبه علمي و يا سطح ورزشي) شايسته نيست چنين كار ناپسندي را مرتكب شود و...(ر.ك: تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 3، ص 35ـ48 و ج 4، ص 37، دارالكتب الاسلامية.)
از نظر اسلام، امر به معروف و نهي از منكر در انجام امور واجب و ترك محرمات بر همه مسلمانان ـ بر اساس شرايط و ضوابط آن ـ واجب است، و در انجام امور مستحب و ترك مكروهات، مستحب است.
ضمناً وجوب امر به معروف و نهي از منكر چهار شرط دارد:
1ـ شناخت معروف و منكر توسط آمر و ناهي
2ـ احتمال تأثير
3ـ عدم مفسدة جاني، عرضي و مالي براي آمر و ديگر مؤمنين
4ـ تصميم گناهكار بر اصرار بر گناه(ر.ك: رسائل توضيحالمسائل امام خميني، مسئله 2786 ـ 2825.)
برخي از مواردي كه از آيات و روايات استفاده ميشود، غيبت كردن جايز است، عبارتند از:
1. غيبت كسي كه گناه را آشكارا بجا آورد، و در حضور مردم از گناه كردن حيا نداشته باشد؛ البته قدر مسلم، جواز غيبت همان گناهي است كه در آشكارا بجا ميآورد، امّا جواز غيبتش نسبت به گناهاني كه در پنهان بجا آورده معلوم نيست.
2. اگر كسي در خصوص معامله كردن با شخصي يا شراكت و رفاقت و مانند آن با انسان مشورت كند، بگونهاي كه اگر عيبهاي او را نگويد باعث ضرر و يا خيانت به مشورت كننده باشد، در اين صورت جايز است عيبتهاي آن شخص را كه مربوط به آن موضوع ميشود بيان كند.
3. كسي كه از ناحيه ظالمي، مظلوم واقع شده، حق دارد ظلمها و ستمگريهاي ظالم را نزد كسي كه اميد دادخواهي از او داشته باشد، اظهار نمايد؛ چنان كه قرآن كريم ميفرمايد: "لاَ يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَّءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلآ مَن ظُـلِمَ؛ (نسأ، 148) خداوند دوست ندارد كسي با سخنان خود، بديها(يِ ديگران) را اظهار كند، مگر آن كس كه مورد ستم واقع شده باشد."
افزون بر اين سه مورد، موارد ديگري نيز براي جواز غيبت گفته شده، جهت آگاهي بيشتر به: گناهان كبيره، شهيد دستغيب، ج 2، ص 298ـ301، چاپ افست جمهري / معراج السعاده، مرحوم ملا احمد نراقي، ص 412ـ414، سازمان انتشارات جاويدان / ميزان الحكمة، محمدي ري شهري، ج 7، ص 340ـ347، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي؛ مراجعه فرماييد.
eporsesh.com
غيبت از گناهان كبيره است. قرآن ميگويد: "يـَأيّها الذّين ءامنوا اجتنبوا كثيرًا مِّن الظِّنّ إنّ بعض الظّنّ إثم و لاتجسّسوا و لايغتب بّعضكم بعضًا أيحبّ أحدكم أنْ يأكل لحم أخيه ميتًا فكرهتموه واتقوا اللّه إنّ اللّه توّاب رّحيم؛ (حجرات، 12) اي كساني كه ايمان آوردهايد از بسياري از گمانها بپرهيزيد كه پارهاي از گمانها، گناه است! و جاسوسي مكنيد! و بعضي از شما، غيبت بعضي نكند! آيا كسي از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ از آن كراهت داريد. ]پس[ از خدا بترسيد، كه خدا، توبهپذير مهربان است."
مفهوم غيبت
غيبت آن است كه در غياب شخص مؤمن، عيب او را فاشسازيم و اگر او آن عيب را نداشته باشد و به او آن را نسبت دهيم تهمت ميگويند كه گناه تهمت، از گناه غيبت، بالاتر است؛ سرماية بزرگ هر انسان مؤمني در زندگي، حيثيت و آبروي او است و هرچه، آن را به خطر بيندازد مانند اين است كه جان او را به خطر انداخته باشد. گاه ميشود كه ترور شخصيّت، از ترور شخص، مهمتر است. و لذا فلسفة مهم تحريم غيبت و اينكه از گناهان كبيره شمرده شده است، حفظ همين سرماية بزرگ است.
آثار غيبت
1ـ بر اثر غيبت، آبرو و حيثيت اشخاص از بين ميرود. 2ـ در جامعه بدبيني به وجود ميآيد. 3ـ پيوندهاي اجتماعي، سست ميشود. 4ـ اعتماد، از بين ميرود. 5ـ تعاون و همكاري، متزلزل ميشود. 6ـ بذر كينه و عداوت، در دلها، پاشيده ميشود. 7ـ قتلهاي خونين، واقع ميشود. 8ـ اشاعة فحشا ميشود.
انگيزههاي غيبت
عواملي كه باعث غيبت ميشود، به طور مختصر، به شرح زير است:
1ـ حسد؛ 2ـ تكبر و غرور؛ 3ـ بخل؛ 4ـ كينهتوزي؛ 5ـ انحصارطلبي؛ 6ـ ثروتاندوزي.
علاج غيبت، توبه است، همان طوري كه قرآن مجيد گفته است: "إنّ اللّه يحبّ التوابين"(ر.ك: تفسير نمونه،آيةالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 23، ص 176، ج 26، ص 170، ج 20، ص 56 و ج 27، ص 309.)
با توجه به آنچه در آثار غيبت ذكر شد، تفكر در آثار غيبت يكي از عوامل بازدارنده است.
غيبت در روايات
روايات فراواني در مورد غيبت و نكوهش آن داريم، كه ترجمة برخي از آنان ذكر ميشود.
امام صادق7 فرمود: "غيبت كننده، اگر توبه كند، آخرين كسي است كه وارد بهشت ميشود و اگر توبه نكند، نخستين كسي است كه به جهنم برده ميشود".(مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوري، ج 9، ص 117، مؤسسه آل البيت، قم.)
پيامبر6 فرمودند: "هر كس زن يا مردي را غيبت كند، تا چهل روز نماز و روزهاش پذيرفته نميشود".(بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 72، ص 258، مؤسسة الوفأ، بيروت.)
امام رضا7 از امام سجاد7 نقل ميكند كه هر كس از ريختن آبروي مسلمانان خود را حفظ كند، خداوند در قيامت لغزشهاي او را ناديده ميگيرد".(همان، ج 72، ص 256.)
حضرت اميرالمؤمنين7 فرمود: "از غيبت كردن دوري كنيد كه آن خورشت سگهاي جهنّم است."(همان، ج 72، ص 248.)
آسيبشناسي غيبت:
1. مصداق شديدترين تهديدات ميشود: "وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ". (همزه، 1)
2. نفرتآورترين كارها (خوردن گوشت برادر مرده): "و لايَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ...". (حجرات، 12)
3. مصداق شريرترين افراد خواهد شد؛ ابنعباس از پيامبر9 نقل ميكند كه فرمود: "شريرترين افراد، سخنچينان و غيبتكنندگان هستند".(اصول كافي، كليني؛، ج 2، بابالنميمة، ح 1.)
4. ذليلترين مردم ميشود: پيامبر9 فرمود: "اذل الناس من اهان الناس"(بحارالانوار، علامه مجلسي؛، ج 75، ص 142.)
5. موجب از بين رفتن ايمان ميشود: پيامبر9 فرمود: "الغيبة اسرع في دين الرجل المسلم من الا كلة في جوفه".(اصول كافي، همان، ج 2، باب الغيبة، ح 1.)
6. غيبت باعث ميگردد كه انسان از محدودة ولايت خدا خارج و در زير مجموعة ولايت شيطان قرار گيرد. امام صادق7 فرمود: "من روي علي مؤمن رواية يريد بها شينه، و هدم مروته، ليسقط من اعين الناس، اخرجه الله من ولايته الي ولاية الشيطان، فلا يقبله الشيطان"(وسايلالشيعة، ج 8، ص 608.)
امر به معروف از آسانترين مرحله شروع ميشود و چنانچه لازم باشد تا سختترين مرحلة مجاز ادامه مييابد؛ البته اين سير كلي در امر به معروف و نهي از منكر است؛ ولي اينكه آسانترين مرحله و شيوههاي برخورد اوليه چيست و چگونه و تحت چه ضوابطي اين كار را بايد شروع كرد، در قرآن كريم در اينباره آياتي وجود دارد، از جمله:
1. خيرخواهي: خداوند متعال ميفرمايد: "پيغامها و رسالتهاي پروردگارم را به شما ابلاغ ميكنم و همانا براي شما خيرخواهي امينم". (اعراف، 68) آمر و ناهي بايد خيرخواه شخص نصيحت شونده باشد.
2. جدال احسن: خداوند متعال ميفرمايد: "ادْعُ إِلَيَ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَـَدِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ...؛ (نحل، 125) با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن، و با آن به طريقي كه نيكوتر است، استدلال و مناظره نما..."
حكمت به معناي دانش و منطق و استدلال، و موعظه نيكو، استفاده از عواطف انسانهاست، جدال احسن، در صورتي است كه حق، عدالت، امانت و صدق و راستي بر آن حكومت كند و از هرگونه جسارت، توهين، تحقير و... پرهيز شود.
3. صلابت در سخن: آمر و ناهي بايد در سخن خود قاطع باشد.
4. تطابق قول و فعل: قرآن كريم ميفرمايد: "آيا مردم را به نيكي امر ميكنيد و خودتان را فراموش ميكنيد ]خود آن را ترك ميكنيد[..." (بقره، 44) پس قول و فعل آمر و ناهي بايد مطابق هم باشد.
5. رهنمودهاي روانشناسي: روانشناسان، با استفاده از تجربه به نكاتي در زمينه هدايت و پرورش و چگونگي و راهبردهاي آن رسيدهاند كه آگاهي از آنها در پيشبرد تكريم شخصيت مخاطب مؤثر است. قبل از برخورد و نصيحت، ميتوان نكات مثبتي از اخلاق، درس، ورزش و... را از مخاطب به زبان آورد و وي را به خاطر آن، تمجيد كرد؛ آنگاه تذكر دارد كه چنين شخصيتي (مثلاً در رتبه علمي و يا سطح ورزشي) شايسته نيست چنين كار ناپسندي را مرتكب شود و...(ر.ك: تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 3، ص 35ـ48 و ج 4، ص 37، دارالكتب الاسلامية.)
از نظر اسلام، امر به معروف و نهي از منكر در انجام امور واجب و ترك محرمات بر همه مسلمانان ـ بر اساس شرايط و ضوابط آن ـ واجب است، و در انجام امور مستحب و ترك مكروهات، مستحب است.
ضمناً وجوب امر به معروف و نهي از منكر چهار شرط دارد:
1ـ شناخت معروف و منكر توسط آمر و ناهي
2ـ احتمال تأثير
3ـ عدم مفسدة جاني، عرضي و مالي براي آمر و ديگر مؤمنين
4ـ تصميم گناهكار بر اصرار بر گناه(ر.ك: رسائل توضيحالمسائل امام خميني، مسئله 2786 ـ 2825.)
برخي از مواردي كه از آيات و روايات استفاده ميشود، غيبت كردن جايز است، عبارتند از:
1. غيبت كسي كه گناه را آشكارا بجا آورد، و در حضور مردم از گناه كردن حيا نداشته باشد؛ البته قدر مسلم، جواز غيبت همان گناهي است كه در آشكارا بجا ميآورد، امّا جواز غيبتش نسبت به گناهاني كه در پنهان بجا آورده معلوم نيست.
2. اگر كسي در خصوص معامله كردن با شخصي يا شراكت و رفاقت و مانند آن با انسان مشورت كند، بگونهاي كه اگر عيبهاي او را نگويد باعث ضرر و يا خيانت به مشورت كننده باشد، در اين صورت جايز است عيبتهاي آن شخص را كه مربوط به آن موضوع ميشود بيان كند.
3. كسي كه از ناحيه ظالمي، مظلوم واقع شده، حق دارد ظلمها و ستمگريهاي ظالم را نزد كسي كه اميد دادخواهي از او داشته باشد، اظهار نمايد؛ چنان كه قرآن كريم ميفرمايد: "لاَ يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَّءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلآ مَن ظُـلِمَ؛ (نسأ، 148) خداوند دوست ندارد كسي با سخنان خود، بديها(يِ ديگران) را اظهار كند، مگر آن كس كه مورد ستم واقع شده باشد."
افزون بر اين سه مورد، موارد ديگري نيز براي جواز غيبت گفته شده، جهت آگاهي بيشتر به: گناهان كبيره، شهيد دستغيب، ج 2، ص 298ـ301، چاپ افست جمهري / معراج السعاده، مرحوم ملا احمد نراقي، ص 412ـ414، سازمان انتشارات جاويدان / ميزان الحكمة، محمدي ري شهري، ج 7، ص 340ـ347، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي؛ مراجعه فرماييد.
eporsesh.com
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}