پرسش :

هدف از آوردن حروف مقطعه در آغاز بعضي از سوره‏هاي قرآن چيست؟


شرح پرسش :
پاسخ :
اين حروف بعنوان نمونه‏هايي از حروف تهجي در آغاز برخي از سوره‏ها آمده است و هدف از آوردن آنها اين است كه قران مجيد از اين حروف، تركيب يافته، و اين سوره‏ها و آيات كه همه بشر در مقابله با آن عاجز و ناتوان مانده‏اند، از اين مواد و عناصر تشكيل يافته و در حقيقت «خمير مايه» قرآن همين حروف و مانند آنها است، اگر فكر مي‏كنيد كه قرآن ساخته و پرداخته فكر «محمد» (ص) بوده و او با فكر بشري خود، از اين حروف، قرآن را ساخته است شما نيز برخيزيد از همين مواد كه در اختيار همگي است به كمك يكديگر، سوره اي مانند سوره‏هاي آن بسازيد و حجت و دليل او را باطل نمائيد و اگر با داشتن چنين امكانات، در مقام مبارزه با شكست روبرو شديد، بايد اذعان كنيد كه قرآن ساخته فكر بشر نيست بلكه وحي الهي است كه بر او نازل گرديده است.
اصولاً تفاوت «اعجاز» و «صنعت» در اين است كه پيامبران پيوسته براي وصول به هدف و مطلوب، از وسائل بسيار ساده استفاده مي‏كردند و امر بسيط و ساده اي را پايه وصول به هدف خارق العاده قرار مي‏دادند بر خلاف صنعت گران كه از وسائل پيچيده علمي‏و دقيق كه حقيقت آن براي نوع مردم معلوم نيست براي نيل به هدف استفاده مي‏كنند.
وسيله حضرت موسي براي اعجاز، همان عصاي خشك و بي روح و سادة او بود، كه آن را در همة موارد حتي در بردن گوسفندان خود بكار مي‏گرفت، و در مقام اعجاز همان وسيله را نيز بكار مي‏برد و فراعنه با ديدگان خود مي‏ديدند كه چوب خشكي بصورت حيوان درنده اي در مي‏آيد، در حاليكه جادوگران مصر، از ابزار پيچيده و ريسمانهاي مملو از جيوه استفاده مي‏كردند كه نوع مردم از حقيقت آن آگاه نبودند.
پيامبر اكرم (ص) با ساده ترين وسيله به سوي آسمانها پرواز كرد در حاليكه «فضانوردان» شرق و غرب، به وسيله «آپولوها» بسوي فضا مي‏روند و يا گام در ماه مي‏نهند، وسيله اي كه براي ساختن يك واحد آن از سيصد هزار مغز انساني و صدها دستگاههاي «الكتروني» كمك مي‏گيرند و هزاران مهندس وتكنسين، و دانشمندان فيزيك دان و شيمي‏دان و … در تركيب قطعات و ساختن اجزاء آن تشريك مساعي كرده، و سفينه را با دستگاههاي متعددي به پرواز در مي‏آورند.
قرآن نيز كه معجزه جاويد پيامبر خاتم است از اين راه وارد شده و از ساده ترين ابزار «حروف الفبا» به عالي ترين هدف (كتابي كه بشر پس از گذشت چهار ده قرن نتوانسته است مانند آن را بياورد) دست يافته است و ساده ترين ابزار كه در اختيار همگان قرار داشت، كتابي ساخته است كه كلمات آن موزون و معاني بزرگي در بر دارد، جمله‏هاي آن مرتب و كلمات آن در بلندترين پايه از فصاحت قرار دارد، و معاني بلند و ژرف را در قالب زيباترين الفاظ مي‏ريزد كه تا كنون نظيري بر آن ديده نشده است.
هدف از آوردن اين حروف در آغاز بيست و نه سوره اشاره به اين است كه اي مردم! اساس و ريشه اين قرآن را همين حروف تشكيل مي‏دهد و ابزاري كه در اختيار من است در دسترس شما نيز قرار دارد هر گاه تصور مي‏كنيد كه اين كتاب مصنوع فكر من و ساخته‏انديشه بشر است برخيزيد از اين ابزار و اسباب سوره اي بسان يكي از سوره‏هاي قرآن بسازيد.
اين نظر گذشته از اين كه مويد قرآني دارد چنانكه خواهيم گفت مورد تأييد رواياتي است كه از پيشوايان معصوم وارد شده است.
شيخ صدوق از امام حسن عسگري نقل مي‏كند «قريش و يهود به قرآن تهمت زدند و آن را جادو تصور كردند در حاليكه خدا مي‏گويد «الم ذالِكَ الْكِتابُ» يعني اي محمد اين كتابي كه به تو فرو فرستاده ايم از همان حروف «الف» «لام» «ميم» تركيب يافته است كه با آن سخن مي‏گوييد هرگاه در اين نسبت راستگو هستيد برخيزيد و به كمك يكديگر بشتابيد و نظير آن را بياوريد (تفسير برهان1/ 34 چاپ اول)
پيشواي هفتم در حديثي كه پيرامون «حروف مقطعه» قرآن سخن مي‏گويد جمله اي دارد كه تا حدي مؤيد اين است آنجا كه مي‏فرمايد:
خداوند بزرگ قرآن را با حروفي نازل كرد كه تمام عرب با آن سخن مي‏گفتند سپس فرمود هر گاه انس و جن دور هم گرد آيند و نظير اين قرآن را بياورند نخواهند توانست هر چند يكديگر را پشتيباني نمايند. ( توحيد صدوق/162)
مؤيد اين نظر، اين است كه در سوره‏هاي بيست و نه گانه كه با اين حروف آغاز شده‏اند جز سوره‏هاي مريم، عنكبوت، روم و قلم در همگي پس از ذكر اين حروف، سخن از قرآن و كتاب به ميان آمده است، مثلاً در سوره بقره مي‏فرمايد:
«الم ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ» [اين است كتابي كه در آن شك و ترديدي نيست] و در سوره آل عمران مي‏فرمايد:
«الم اللهُ لا اِلهَ اِلّاهُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ» [خداوندي كه جز او خدايي نيست او است زنده و بي نياز كتاب را بر تو نازل كرده است.] و همچنين است بسياري از سوره‏هاي ديگر كه اين حروف در أغاز آنها وارد شده است.
eporsesh.com