پرسش :
ماجراي سدّ ذوالقرنين در قرآن كريم را توضيح دهيد.
شرح پرسش :
پاسخ :
ذوالقرنين دي يكي از سفرهاي خود به جمعيتي برخورد كرد كه از نظر تمدن در سطح بسيار پاييني
بودند. آنها كه از ناحيه دشمنان خونخوار و سرسختي به نام "يأجوج و مأجوج" در عذاب بودند، مقدم ذوالقرنين را كه داراي قدرت و امكانات عظيمي بود، غنيمت شمردند و دست به دامن او زدند و گفتند: يأجوج و مأجوج دراين سرزمين فساد ميكنند. آيا ممكن است هزينهاي در اختيار تو بگذاريم كه ميان ما و آنها سدي ايجاد كني؟ ذوالقرنين پاسخ مثبت داد و بدون آن كه كمك مالي از آنها دريافت كند، سدي را كه مانع تجاوز يأجوج و مأجوج باشد ساخت. در ساخت آن از آهن و مس ذوب شده استفاده نمود.
ماجراي سد ذوالقرنين در سوره كهف آمده است كه در اين جا ترجمه آيات را ذكر ميكنيم: دو (ذوالقرنين باز) از اسباب مهمي (كه در اختيار داشت، استفاده كرد (و همچنان به راه خود ادامه داد) تا به ميان دو كوه رسيد، و در آن جا گروهي غير از آن دو را يافت كه هيچ سخني را نميفهميدند. (آن گروه به او) گفتهد: اي ذوالقرنين! يأجوج و مأجوج در اين سرزمين فساد ميكند. آيا ممكن است ما هزينهاي براي تو قرار دهيم كه ميان ما و آنها سدي ايجاد كني؟ (ذوالقرينين) گفت: آن چه را خدا در اختيار ميگذارد، بهتر است (از آن چه شما پيشنهاد ميكنيد). مرا با نيرويي ياري كنيد، تا ميان شما و آنها سد محكمي ايجاد كنم يا قطعات بزرگ آهن براي من بياوريد (و آنها را بر روي هم چيد) تا كاملاً ميان دو كوه را پوشانيد. سپس گفت: (آتش در اطراف آن بيفروزيد و) در آتش بدميد (آنها دميدند) تا قطعهها را آهن را سرخ و گداخته كرد. گفت: (اكنون) مس ذوب شده براي من بياوريد تا به روي آن بريزم، (سرانجام آن چنان سد نيرومندي ساخت) كه آنها قادر نبودند از آن بالا روند و نميتوانستند رخنهاي در آن ايجاد كنند. گفت: اين از رحمت پروردگار من است، اما هنگامي كه وعده پروردگارم فرا رسد، آن را درهم ميكوبد و وعده پروردگارم حق است".
كهف، (18) آيات 92 تا 98.
سد ذوالقرنين كجا است است؟ طبق گواهي دانشمندان اين سد در سرزمين قفقاز است. در اين سرزمين ميان درياي خزر و درياي سياه سلسله كوههايي است، همچون يك ديوار كه شمال را از جنوب جدا ميكند. تنها تنگهاي كه ميان اين كوههاي ديوار مانند وجود دارد، تنگه "داريال" معروف است كه در همان جا ديوار آهنين باستاني به چشم ميخورد. به همين جهت بسياري معتقدند كه سد ذوالقرنين همين است.
تفسير نمونه، ج 12، ص 550؛ صدر بلاغي، قصص قرآن، ص 374.
eporsesh.com
ذوالقرنين دي يكي از سفرهاي خود به جمعيتي برخورد كرد كه از نظر تمدن در سطح بسيار پاييني
بودند. آنها كه از ناحيه دشمنان خونخوار و سرسختي به نام "يأجوج و مأجوج" در عذاب بودند، مقدم ذوالقرنين را كه داراي قدرت و امكانات عظيمي بود، غنيمت شمردند و دست به دامن او زدند و گفتند: يأجوج و مأجوج دراين سرزمين فساد ميكنند. آيا ممكن است هزينهاي در اختيار تو بگذاريم كه ميان ما و آنها سدي ايجاد كني؟ ذوالقرنين پاسخ مثبت داد و بدون آن كه كمك مالي از آنها دريافت كند، سدي را كه مانع تجاوز يأجوج و مأجوج باشد ساخت. در ساخت آن از آهن و مس ذوب شده استفاده نمود.
ماجراي سد ذوالقرنين در سوره كهف آمده است كه در اين جا ترجمه آيات را ذكر ميكنيم: دو (ذوالقرنين باز) از اسباب مهمي (كه در اختيار داشت، استفاده كرد (و همچنان به راه خود ادامه داد) تا به ميان دو كوه رسيد، و در آن جا گروهي غير از آن دو را يافت كه هيچ سخني را نميفهميدند. (آن گروه به او) گفتهد: اي ذوالقرنين! يأجوج و مأجوج در اين سرزمين فساد ميكند. آيا ممكن است ما هزينهاي براي تو قرار دهيم كه ميان ما و آنها سدي ايجاد كني؟ (ذوالقرينين) گفت: آن چه را خدا در اختيار ميگذارد، بهتر است (از آن چه شما پيشنهاد ميكنيد). مرا با نيرويي ياري كنيد، تا ميان شما و آنها سد محكمي ايجاد كنم يا قطعات بزرگ آهن براي من بياوريد (و آنها را بر روي هم چيد) تا كاملاً ميان دو كوه را پوشانيد. سپس گفت: (آتش در اطراف آن بيفروزيد و) در آتش بدميد (آنها دميدند) تا قطعهها را آهن را سرخ و گداخته كرد. گفت: (اكنون) مس ذوب شده براي من بياوريد تا به روي آن بريزم، (سرانجام آن چنان سد نيرومندي ساخت) كه آنها قادر نبودند از آن بالا روند و نميتوانستند رخنهاي در آن ايجاد كنند. گفت: اين از رحمت پروردگار من است، اما هنگامي كه وعده پروردگارم فرا رسد، آن را درهم ميكوبد و وعده پروردگارم حق است".
كهف، (18) آيات 92 تا 98.
سد ذوالقرنين كجا است است؟ طبق گواهي دانشمندان اين سد در سرزمين قفقاز است. در اين سرزمين ميان درياي خزر و درياي سياه سلسله كوههايي است، همچون يك ديوار كه شمال را از جنوب جدا ميكند. تنها تنگهاي كه ميان اين كوههاي ديوار مانند وجود دارد، تنگه "داريال" معروف است كه در همان جا ديوار آهنين باستاني به چشم ميخورد. به همين جهت بسياري معتقدند كه سد ذوالقرنين همين است.
تفسير نمونه، ج 12، ص 550؛ صدر بلاغي، قصص قرآن، ص 374.
eporsesh.com
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}