پرسش :

از ديدگاه قرآن کریم مختصات و مشتركات پيامبران با ديگر انسانها چيست؟


شرح پرسش :
پاسخ :
قانون تربيت و هدايت اقتضا مي‏كند كه پيامبران با انسانهاي تحت تربيت آنان، در بسياري از زمينه‏هاي جسمي و روحي مشابهت و سنخيت داشته باشند، زيرا در غير اين صورت هدف رسالت عملي نمي‏گردد.
قرآن كريم مواردي از مشابهت‏هاي آنان را يادآور شده است كه از نظر مي‏گذرانيم:
1 ـ «وَما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَما كانُوا خالِدِينَ» انبياء/8 [ما آنان را بدنهاي بي‏نياز از غذا قرار نداده و براي آنان زندگي جاودانه مقرر نكرديم (بسان ديگران غذا مي‏خورند و از اين جهان رحلت مي‏كنند.]
2 ـ در آيه ديگر مي‏فرمايد: «وَلَقَدْ اَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ وَجَعَلْنا لَهُمْ اَزْواجاً وَذُرِيَِةً...» رعد/38 [پيش از تو پيامبراني را برانگيختيم و براي آنان همسران و فرزنداني مقرر داشتيم.]
3 ـ قرآن يكي از اشكالات مشكران را همين تشابه ظاهر دانسته و نقل مي‏كند: «وَقالُوا مالِهذا الرَّسُول يَأْكُلُ الطَّعامَ وَيمْشي فِي الأسْواقِ» فرقان/7
[چه شده است كه اين پيامبر غذا مي‏خورد و در بازارها راه مي‏رود.]
ولي از طرف ديگر بايد معلم، برتري خاصي بر متعلم داشته باشد كه بتواند از عهده آموزش او برآيد، و اعتماد او را به خود جلب نمايد و اين ظابطه ايجاب مي‏كند كه پيامبران از برتري خاصي برخوردار بوده، تا تعاليم الهي را آموزش داده و تحقق بخشند. و اين، همان جنبه امتياز پيامبران بر ديگران است. و امتياز مهم همان مسأله نزول وحي بر پيامبران است كه ديگران از آن محرومند و در حقيقت اين امتياز است كه ديگر امتيازها را نيز به دنبال مي‏آورد و اگر اين حلقه را از ميان برداريم، پيامبران با انسانهاي ديگر در يك سطح قرار خواهند گرفت و لذا قرآن در آيات متعدد به اين نكته تصريح كرده است، در سوره (كهف/110)، و (فصلت/6) وجه تشابه و امتياز را در دو كلمه جمع مي‏كند.
اما تشابه: مي‏فرمايد: «قُلْ إنَّما اَنا بَشَر مِثْلُكُمْ...» [بگو من هم مانند شما بشر هستم.] اما امتياز: مي‏فرمايد: «يُوحي اِلَيَّ» [با جهان بالا در ارتباط هستم.]
و در اين امتياز همه امتيازهاي ديگر نهفته است، كسي كه مي‏تواند با جهان بالا تماس برقرار كند و پذيراي وحي الهي گردد بايد داراي كمالات روحي و جسمي باشد كه بتواند پيامهاي خدا را بگيرد و آنها را حفظ كرده و تحقق بخشد.
بنابراين نبايد تعجب كرد كه چرا قرآن تنها روي امتياز وحي تكيه و پافشاري دارد و امتيازهاي ديگر را يادآور نشده است زيرا همان گونه كه اشاره شد، اين امتياز همه امتيازها را داراست. و به اصطلاح: چون كه صد آمد نودهم پيش ما است. و در آيه ياد شده در زير نيز به اين نكته اشاره شده است، چنان كه مي‏فرمايد: «وَما اَرْسَلْنا قَبْلَكَ اِلّا رِجالاً نُوحي اِلَيْهِمْ» يوسف/109 [و ما قبل از تو نفرستاديم مگر مرداني كه به آنان وحي مي‏نموديم.]
در آيه ديگر از زبان معترضان نقل مي‏كند كه آنان به پيامبران گفتند: «اِنْ اَنْتُمْ اِلّا بَشَر مِثْلُنا» ولي پيامبران ضمن قبول اينكه بشري بيش نيستند به طور اشاره امتياز خود را يادآور شده و فرمودند: «اِنْ نَحْنُ اِلّا بَشَر مِثْلُكُمْ وَلكِنَّ اللهَ يَمُنُّ عَلي مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَما كانَ لَنا اَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطانٍ اِلّا بِاِذْنِ اللهِ» ابراهيم/11
[پيامبران گفتند: آري ما مانند شما بشر هستيم ولي خدا بر هر كس از بندگان خود بخواهد منت مي‏نهد (خلعت وحي را به او اعطاء مي‏كند) و هرگز ممكن نيست ما براي شما معجزه‏اي بياوريم مگر به اذن خدا.]
در اين آيه به امتيازات خود تصريحاً و تلويحا اشاره كرده‏اند. اما تلويحا آنجا كه مي‏فرمايد: خدا بر هر كس كه بخواهد منت مي‏دهد يعني بر ما منت نهاده و مأموريت داده تا پيامهاي او را ابلاغ كنيم.
و اما تصريحا آنجا كه يادآور شدند: ما داراي بينه و معجزه هستيم، اين بينه و معجزه به اذن الهي به ما داده شده است و شما فاقد اين كمال مي‏باشيد.
eporsesh.com