پرسش :

چرا در عقد موقت لعان جاري نيست طبق كدام سوره و آيه و يا حديث، بعضي از آيات عظام در نكاح موقت لعان را جاري نمي دانند ؟


شرح پرسش :
پاسخ :
در مورد اين كه در كدام آيه و حديث آمده است كه در عقد موقت لعان جاري نيست بايد گفت كه با توضيحاتي كه در ادامه خواهيم داد بحث قرآني آن روشن مي شود اما در روايات بايد گفت كه وسائل الشيعه، ج 15، كتاب اللعان، باب 10، ص 605 روايات مورد نظر آمده است.
امام صادق(ع) مي فرمايد: «لا يلاعن الرجل المرأه التي يتمتع بها؛ مرد نمي تواند زني را كه متعه كرده لعان نمايد» و نيز از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود: «لا يلاعن الحر الأمه ولا الذميه ولا التي يتمتع بها؛ مرد آزاد نمي تواند كنيزش را لعان نمايد، همچنين مرد نمي تواند همسر ذمي اش را لعان كند و نيز مرد نمي تواند زني را كه متعه كرده لعان كند».
مرحوم شيخ حر عاملي - مؤلف وسائل الشيعه - بعد از نقل اين حديث مي گويد: حكم عدم لعان در كنيز و كافر ذمي قبلا گذشت و مقصود ما از نقل اين حديث در اين باب، عدم لعان در متعه مي باشد.
فقها نيز حكم به عدم جريان لعان در عقد موقت داده اند. حضرت امام خميني در تحريرالوسيله، كتاب لعان، مسأله 4 مي گويد: در ثبوت لعان شرط است كه زن مورد قذف، زوجه دائمي باشد پس در قذف زن بيگانه لعاني نيست بلكه با نبود بينه قذف كننده حد مي خورد و همچنين لعاني در زن منقطعه بنا بر اقوي نيست.
همچنين در مسأله 7 مي گويند: وقتي لعان براي نفي فرزند مشروعيت دارد كه زن دائمي داشته باشد و اما فرزند زن متعه به نفي او بدون لعان منتفي مي شود...
همانگونه كه ملاحظه مي شود لعان در متعه جاري نمي شود. ممكن است علت آن اين باشد كه مقصود از لعان آن است كه وقتي مردي فرزندي كه همسرش زاييده را از خود نفي نمود يا نسبت فحشاء به متعلقه اش داد و شاهدي براي اثبات آن نداشت حكم آن است كه مرد براي حدي كه به واسطه اين نسبت به او متوجه شده مي تواند لعان كند يعني چهار مرتبه خدا را شاهد بگيرد كه در نسبتي كه داده صادق است سپس در مرتبه پنجم بگويد لعنت خدا بر من اگر از دروغگويان باشم. سپس زن هم چهار مرتبه خدا را شاهد بگيرد كه همسرش در اين نسبتي كه به وي داده است دروغ مي گويد و سپس در مرتبه پنجم بگويد خشم و غضب خدا بر من اگر همسرم از راستگويان باشد (در اين نسبتي كه به من داده است).
بنابراين لعان نوعي طلاق است و بعد از لعان، زن و شوهر بر يكديگر حرام ابدي خواهند شد.
از امام موسي كاظم(ع) سؤال شد: «چرا زني كه با شوهرش لعان نموده براي ابد و هميشه با هم حرام مي شوند؟ حضرت فرمود: به خاطر آن كه قسم هايي كه به ذات جلاله خورده اند قولشان را تصديق و تثبيت مي كند زيرا لفظ و قولشان اقتضا دارد براي هميشه از هم جدا شوند و بديهي است قسم هايي كه هر دو خورده اند اين معنا را ثابت مي نمايد (علل الشرايع، شيخ صدوق، ترجمه و تحقيق سيد محمد جواد ذهني تهران، ج 2، باب 278، ص 624).
همانگونه كه ملاحظه مي شود، لعان نوعي طلاق است و فقط در دو جا مشروع است: يكي در جايي كه شوهر زنش را رمي به زنا كند و دوم جايي است كه فرزند بودن فرزندي را كه در فراش او متولد شده با امكان الحاق او به زوج، نفي نمايد. بنابراين مي توان گفت كه طلاق در عقد دائم است و يا فراش در عقد دائم تحقق دارد نه در عقد منقطع. پس يكي از حكمت هاي عدم جريان لعان در عقد منقطع، اين است كه در عقد منقطع طلاق وجود ندارد.
نكته ديگري كه مي توان در حكمت عدم جريان لعان در عقد موقت گفت اين است كه در عقد دائم وقتي صيغه عقد جاري شد زن و مرد حلال يكديگر محسوب شده و آثاري نيز بر آن ازدواج مترتب مي شود از جمله ارث بردن، نفقه و... و جدا شدن آنها از همديگر نيز به سادگي نخواهد بود يعني آن عقد بايد با طلاق متلاشي گردد حال خود طلاق هم انواعي دارد: طلاق بائن، رجعي، خلع، مبارات، ظهار، ايلاء، لعان. همانگونه كه ملاحظه مي شود لعان يكي از انواع طلاق است. اما در عقد موقت چنين نيست زيرا اولا عقد موقت بسياري از آثار عقد دائم را ندارد و ثانيا كيفيت جدا شدن زن و مرد در عقد موقت، طلاق (با انواع آن) نيست بلكه به اتمام مدت يا بخشودن مدت آن است پس اگر زني كه با صيغه موقت به زوجيت مردي در آمده است، زنا بدهد و همسر او نيز به اين مسأله آگاه شود، لازم نيست كه مرد متوسل به دادگاه شود و در نهايت همسرش را لعان نمايد زيرا با بخشودن مدت مي تواند از وي جدا شود چون هدف در لعان هم جدا شدن زن و شوهر بوده است كه در بخشودن مدت از سوي مرد، محقق مي شود. بنابراين عقد موقت و دائم تفاوت هايي با هم دارند كه بايد مورد توجه قرار بگيرد.
eporsesh.com