پرسش :

با توجه به آیه: "فَاِن كُنت‌َ في شَكٍّ مِمّا اَنزَلنا اِلَيكَ..." (يونس‌، 94)، آيا پيامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به آن‌چه به ايشان وحي شده در شك بودند؟


شرح پرسش :
پاسخ :
با توجه به آياتي كه حاكي از اين است كه پيامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مسألة وحي را با شهود و مشاهده دريافته بود، شك و ترديد در اين مورد معنا ندارد.
ممكن است در آية فوق‌، به جاي اين كه روي سخن را به مخالفان كند، پيامبر9 را مخاطب ساخته است‌، تا با القأ اين مطلب‌، دوردستان را تنبيه كند; مانند همان ضرب‌المثل معروف كه "به تو مي‌گويم تا همسايه بشنود".
وانگهي‌، ذكر جملة شرطيه‌، هميشه دليل بر احتمال وجود شرط نيست‌، بلكه گاهي براي تأكيد روي يك مطلب و يا براي بيان يك قانون كلي است‌; مثلاً در آية 23 سورة اسرأ، خداوند خطاب به پيامبر9 مي‌فرمايد: "... اگر يكي از والدين ـ يا هر دوي آن‌ها ـ در نزد تو، به پيري رسند..."، در حالي كه پيامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)، قبل از تولد پدرش را و در دوران طفوليت مادرش را از دست داده‌، با اين حال حكم احترام به پدر و مادر به عنوان يك قانون كلي بيان شده است‌.
از جمله قرائني كه تأييد مي‌كند در آية 94 سورة يونس‌، منظور اصلي‌، مشركان و كافران هستند، آيات بعدي هستند كه از كفر و بي‌ايماني آن‌ها سخن گفته است‌.
توجيه ديگر در آية فوق آن است كه‌، خطاب در آيه به پيامبراكرم‌است‌، ولي اين دليل بر آن نيست كه ايشان در قلب خود ترديدي داشته و دچار شك شده است‌، زيرا همان‌گونه كه صحيح است‌، اين نوع خطاب به كساني شود كه امكان ترديد و شك در آن‌ها است‌، همين‌گونه صحيح است‌، كساني نيز مورد خطاب قرار گيرند كه نسبت به سخني و امري يقين و دليل و شاهد كامل و كافي داشته باشند، در اين صورت‌، خطاب به اين عده‌، كنايه از آن است كه مطلبي را كه گوينده گفته‌، مطلبي است‌، كه دلايل فراوان و محكم دارد كه اگر فرضاً مخاطب يا شنونده در يكي از آن دلايل شك كند، مي‌تواند به دلايل ديگر آن تمسك كند.( ر.ك‌: تفسير الميزان‌، علامه طباطبايي‌(ره)، ترجمه محمدجواد حجتي كرماني‌، ج 10، ص 194، نشر بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي(ره)/ تفسير نمونه‌، آيت‌ا... مكارم شيرازي و ديگران‌، ج 8، ص 382 ـ 384، دارالكتب الاسلاميه)
eporsesh.com