پرسش :

نـسـخ كـه عـبارت باشد از برداشتن عين يا علم به چيزى كه ثابت بوده است به دو دليل مى تواند صـورت گيرد؛ يكى عدم علم كافى و ديگر عدم قدرت كافى و در حالي كه اعتقادعموم مومنين و مـوحدان عالم ايـن است كه خداوند هم عالم مطلق است هم قادر مطلق پس به چه دليل نسخ صورت گرفته است ؟


شرح پرسش :
پاسخ :
اولا ؛ آنچه را خداوند بزرگ خلق يا تشريع مى كند داراى مصلحت و كمال است .
ثانيا ؛ جهان مادى به دليل محدوديت آن، كه از مادى بودنش حاصل شده، قابليت دريافت همه كـمـالات و مـصالح را به صورت يك جا و در يك زمان واحد ندارد بلكه پيدايش مصالح و كمالات گوناگون نيازمند اسباب و شرايط گوناگون است . با توجه به اين دو نكته بايد گفت كه خداوند منان با علم و حكمت مطلق خود موجوداتى را خلق يا احكامى را تشريع مى كند كه با توجه به زمان و مكان آنها داراى مصلحت و كمال مناسب اند اما گاه بـه دلـيل همان محدوديت و قابليت كم، مدت و زمانى كه براى آنهادر نظر گرفته شده از همان ابتدا محدود و مقيد به شرايط خاص بوده است . پـس از آن زمـان بـا پـيـدايـش شرايط جديد زمينه براى خلق يا جعل احكام جديد مساعد گشته،خداوند بزرگ اشياء يا احكام جديدى را خلق يا جعل مى فرمايد. الـبـتـه ايـن اشيا يااحكام جديد نيز داراى همه مصالح و كمالات اشياء يا احكام منسوخ ‌اند و چيزى از آنها كم ندارند.
eporsesh.com