پرسش :
چرا در امر فحشا، زن بيش از مردمورد سرزنش قرار ميگيرد؟
شرح پرسش :
پاسخ :
يكي از پرسشهايي كه مطرح است اين است كه در امر فحشا، با اين كه زن و مرد به صورت مساوي شريك هستند، ولي زن بيشتر مورد سرزنش و نكوهش قرار ميگيرد؛ چرا؟
برخي اين اشكال را تقويت نموده و ميگويند اگر مرد قويتر است، پس او بايد بيشتر در مقام كنترل خود برآيد و اگر زن و مرد مرتكب عمل زشتي شدهاند، مرد لايق سرزنش بيشتري است تا زن.
اين اشكال، قبل از اين كه به اصل دين بازگردد و ناشي از شناخت و معرفت به تعاليم دين باشد، از عادتها و سنن غلط در جوامع ديني سرچشمه ميگيرد.
هرگز در متون ديني نيامده است كه در ارتكاب اعمال خلاف دين، جنس زن بايد بيشتر از مرد مورد مذمّت واقع شود. در اين گونه اعمال كه جامعهي انساني را تهديد و اركان نظام اجتماعي را متزلزل ميكند، اسلام براي زن و مرد، مجازات مساوي در نظر گرفته است و اين كه در برخي از موارد، عرف مردم، در يك عمل خاص، گناه فردي را شديدتر از ديگري ميبيند، ناشي از جايگزيني سنتهاي قومي و قبيلهاي به جاي سنتهاي ديني است. بايد تلاش نمود نخست، سنن غلط را از بين برد و سپس با خرافهزدايي، زمينهاي را براي اجراي تعاليم واقعي دين فراهم نمود. پس پاسخ اين پرسش اين است كه چنين چيزي در اسلام وجود ندارد كه زن بيش از مرد مورد سرزنش واقع شود؛ البته تفكر اعراب جاهليت قبل از اسلام همين بوده است و برخي از مفسران در تعليل زنده به گور كردن دختران در ميان برخي از اقوام عرب، وجود همين انديشه را دخيل ميدانند. نظر صاحب تفسير الميزان نيز همين است. ايشان ضمن بحثي طولاني دربارهي هويت زن در اسلام، ميفرمايند:
از بقاياي خرافات اعراب جاهلي بعد از اسلام اين است كه اگر زن و مرد مرتكب عمل زشت زنا گردند، ننگ در دامن زن تا ابد ميماند؛ هر چند هم توبه كرده باشد، ولي دامن مرد ننگين نميشود هر چند كه توبه هم نكرده باشد. بايد دانست كه اسلام اين عمل نكوهيده را هم براي زن ننگ ميداند و هم براي مرد، و هر دو را مستحق عذاب و عقوبت ميداند.[1]
پس اگر تفكري باطل و فرهنگي ناصواب در ميان گروهي از مردم جامعهي اسلامي، رايج باشد، نبايد آن را به نام دين تمام كرد. مقررات اجتماعي اسلام بسيار دقيقتر از آن چيزي است كه برخي بخواهند به آساني بر آن خدشه وارد نمايند. برخي از مقرراتِ شرعِ مقدسِ اسلام دربارهي زن و مرد، متفاوت است؛ اما اين تفاوتها روي حكمتهاي خاصي است كه انديشه و عقل بشري به سختي ميتواند به سرّ و حكمت آن پي ببرد. در فرهنگ اسلام، ملاك ارزش انسان، قرب الهي و عفت و پاكدامني است و هر آن كس كه به اين ملاكها نزديك شود، گرامي است و آن كه از تعاليم الهي سرپيچي نمايد، در ميان مسلمين ارزشي ندارد، چه مرد باشد و چه زن؛ پس جنسيت، معيار ارزش و ضد ارزش بودن نيست، بلكه تقوا و خدا ترسي، ميزان و معيار است.
پی نوشت:
1. الميزان، ج 2. ص 275 به بعد.
منبع: جوانان و پرسشهاي اخلاقي، مصطفي خليلي، ناشر: مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه(بهار 1381)
يكي از پرسشهايي كه مطرح است اين است كه در امر فحشا، با اين كه زن و مرد به صورت مساوي شريك هستند، ولي زن بيشتر مورد سرزنش و نكوهش قرار ميگيرد؛ چرا؟
برخي اين اشكال را تقويت نموده و ميگويند اگر مرد قويتر است، پس او بايد بيشتر در مقام كنترل خود برآيد و اگر زن و مرد مرتكب عمل زشتي شدهاند، مرد لايق سرزنش بيشتري است تا زن.
اين اشكال، قبل از اين كه به اصل دين بازگردد و ناشي از شناخت و معرفت به تعاليم دين باشد، از عادتها و سنن غلط در جوامع ديني سرچشمه ميگيرد.
هرگز در متون ديني نيامده است كه در ارتكاب اعمال خلاف دين، جنس زن بايد بيشتر از مرد مورد مذمّت واقع شود. در اين گونه اعمال كه جامعهي انساني را تهديد و اركان نظام اجتماعي را متزلزل ميكند، اسلام براي زن و مرد، مجازات مساوي در نظر گرفته است و اين كه در برخي از موارد، عرف مردم، در يك عمل خاص، گناه فردي را شديدتر از ديگري ميبيند، ناشي از جايگزيني سنتهاي قومي و قبيلهاي به جاي سنتهاي ديني است. بايد تلاش نمود نخست، سنن غلط را از بين برد و سپس با خرافهزدايي، زمينهاي را براي اجراي تعاليم واقعي دين فراهم نمود. پس پاسخ اين پرسش اين است كه چنين چيزي در اسلام وجود ندارد كه زن بيش از مرد مورد سرزنش واقع شود؛ البته تفكر اعراب جاهليت قبل از اسلام همين بوده است و برخي از مفسران در تعليل زنده به گور كردن دختران در ميان برخي از اقوام عرب، وجود همين انديشه را دخيل ميدانند. نظر صاحب تفسير الميزان نيز همين است. ايشان ضمن بحثي طولاني دربارهي هويت زن در اسلام، ميفرمايند:
از بقاياي خرافات اعراب جاهلي بعد از اسلام اين است كه اگر زن و مرد مرتكب عمل زشت زنا گردند، ننگ در دامن زن تا ابد ميماند؛ هر چند هم توبه كرده باشد، ولي دامن مرد ننگين نميشود هر چند كه توبه هم نكرده باشد. بايد دانست كه اسلام اين عمل نكوهيده را هم براي زن ننگ ميداند و هم براي مرد، و هر دو را مستحق عذاب و عقوبت ميداند.[1]
پس اگر تفكري باطل و فرهنگي ناصواب در ميان گروهي از مردم جامعهي اسلامي، رايج باشد، نبايد آن را به نام دين تمام كرد. مقررات اجتماعي اسلام بسيار دقيقتر از آن چيزي است كه برخي بخواهند به آساني بر آن خدشه وارد نمايند. برخي از مقرراتِ شرعِ مقدسِ اسلام دربارهي زن و مرد، متفاوت است؛ اما اين تفاوتها روي حكمتهاي خاصي است كه انديشه و عقل بشري به سختي ميتواند به سرّ و حكمت آن پي ببرد. در فرهنگ اسلام، ملاك ارزش انسان، قرب الهي و عفت و پاكدامني است و هر آن كس كه به اين ملاكها نزديك شود، گرامي است و آن كه از تعاليم الهي سرپيچي نمايد، در ميان مسلمين ارزشي ندارد، چه مرد باشد و چه زن؛ پس جنسيت، معيار ارزش و ضد ارزش بودن نيست، بلكه تقوا و خدا ترسي، ميزان و معيار است.
پی نوشت:
1. الميزان، ج 2. ص 275 به بعد.
منبع: جوانان و پرسشهاي اخلاقي، مصطفي خليلي، ناشر: مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه(بهار 1381)
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}