پرسش :
ديدگاه اسلام درباره ى مسائل جنسى چيست؟ آيا مسئله ى جنسى امرى پليد و مذموم است؟
شرح پرسش :
پاسخ :
براى ما مسلمانان كه علاقه ى زوجين را به يك ديگر يكى از نشانه هاى بارز وجود پروردگار، و نكاح را سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى دانيم، هنگامى كه مى شنويم، بعضى از آيين ها علاقه ى جنسى را پليد، و آميزش جنسى را (حتى با همسر شرعى و قانونى) موجب تباهى و به دور از اخلاق مى دانند، دچار تعجّب مى شويم.[1]
«برتراند راسل»، فيلسوف اجتماعى مشهور مى گويد:
... عوامل و عقايد مخالف جنسيّت، در اعصار خيلى قديم وجود داشته و به خصوص در هر جا كه مسيحيّت و دين بودا پيروز شد، عقيده ى مزبور تفوّق يافت .... و در نقاط ديگر دنيا اديان و راهبانى بوده اند كه طرفدارى از تجرّد مى كرده اند، مانند «اسنيت ها» در ميان يهوديان و بدين طريق يك نهضت عمومى رياضت در دنياى قديم ايجاد شد. و تجرّد، ارزش قلمداد شده و عقايد تحقيرآميزى راجع به زن رواج يافت.[2]
اين عقايد، كشمكش جانكاهى ميان غريزه ى جنسى از يك طرف و عقايد مذهبى از طرف ديگر به وجود آورد و موجب غربت دين گرديد.
اما در منطق عالى اسلام، كوچك ترين اشاره اى به پليدى علاقه ى جنسى و آثار ناشى از آن نشده است؛ بلكه اسلام تمام تلاش خود را براى تنظيم اين علاقه به كار برده است و اگر نكوهشى درباره ى مسائل جنسى در متون دينى ديده مى شود، درباره ى نگاه استقلالى و هدف قرار گرفتن آن است و در واقع نكوهش شهوترانى و غرق شدن در درياى هوس و انحراف غريزه از راه هاى مشروع است.
در منظر دين، علاقه مندى و كشش درونى به مسائل جنسى، مردود نبوده، با معنويّت و روحانيّت منافات ندارد؛ بلكه جزء خلق و خوى انبيا معرّفى شده است.[3]
در قرآن كريم علاقه ى زوجين به يكديگر از نشانه هاى بارز وجود پروردگار بيان گرديده است.[4]
رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) و ائمّه ى اطهار(عليهم السلام) - طبق روايات فراوانى كه رسيده است -، محبّت و علاقه ى خود را به همسر خويش در كمال صراحت اظهار مى كرده اند.[5] و روش كسانى كه ميل به رهبانيّت پيدا نموده بودند را سخت تقبيح مى نمودند. اسلام، التذاذ و كام جويى زن و شوهر از يك ديگر را نه تنها تقبيح نكرده؛ بلكه ثواب هايى هم براى آن قائل است.[6]
شايد براى يك غربى و غرب زده، شگفت انگيز باشد اگر بشنود اسلام مزاح و و ملاعبه ى زن و شوهر، آرايش زن براى همسر و پاكيزه بودن شوهر براى زن را مستحب مى داند و زنى را كه در آرايش و زينت براى شوهرش كوتاهى كند و هم چنين مردانى را كه در ارضاى زن خود بى توجه باشند، مورد نكوهش قرار داده است.[7]
در نتيجه، آن چه مذموم است بى بندوبارى و انحراف است كه هم شخصيّت و كرامت زن و مرد را نابود مى كند و هم خانواده را كه مركز ويژه ى تربيت فرزند، و مكان امنى براى پرورش نسل آينده است، از بين مى برد.
پی نوشتها:
[1]. مرتضى مطهرى، اخلاق جنسى در اسلام و غرب، ص 10.
[2]. راسل، زناشويى و اخلاق، ص 25 و 26، به نقل از اخلاق جنسى در اسلام و غرب، ص 10.
[3]. وسائل الشيعه، ج 3، ص 3.
[4]. سوره ى روم، آيه ى 21.
[5]. مرتضى مطهرى، اخلاق جنسى در ...، ص 15.
[6]. وسائل الشيعه، ج 14، ص 75، باب 49 نكاح و ص 83 باب 57 نكاح.
[7]. وسايل الشيعه، كتاب التكاح، ج 14، ص 9 و 74 و 75 و 83 و 118.
منبع: جوانان و روابط، ابوالقاسم مقيمى، مركز مطالعات و پژوهشهاى فرهنگى حوزه علميه (1380)
براى ما مسلمانان كه علاقه ى زوجين را به يك ديگر يكى از نشانه هاى بارز وجود پروردگار، و نكاح را سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى دانيم، هنگامى كه مى شنويم، بعضى از آيين ها علاقه ى جنسى را پليد، و آميزش جنسى را (حتى با همسر شرعى و قانونى) موجب تباهى و به دور از اخلاق مى دانند، دچار تعجّب مى شويم.[1]
«برتراند راسل»، فيلسوف اجتماعى مشهور مى گويد:
... عوامل و عقايد مخالف جنسيّت، در اعصار خيلى قديم وجود داشته و به خصوص در هر جا كه مسيحيّت و دين بودا پيروز شد، عقيده ى مزبور تفوّق يافت .... و در نقاط ديگر دنيا اديان و راهبانى بوده اند كه طرفدارى از تجرّد مى كرده اند، مانند «اسنيت ها» در ميان يهوديان و بدين طريق يك نهضت عمومى رياضت در دنياى قديم ايجاد شد. و تجرّد، ارزش قلمداد شده و عقايد تحقيرآميزى راجع به زن رواج يافت.[2]
اين عقايد، كشمكش جانكاهى ميان غريزه ى جنسى از يك طرف و عقايد مذهبى از طرف ديگر به وجود آورد و موجب غربت دين گرديد.
اما در منطق عالى اسلام، كوچك ترين اشاره اى به پليدى علاقه ى جنسى و آثار ناشى از آن نشده است؛ بلكه اسلام تمام تلاش خود را براى تنظيم اين علاقه به كار برده است و اگر نكوهشى درباره ى مسائل جنسى در متون دينى ديده مى شود، درباره ى نگاه استقلالى و هدف قرار گرفتن آن است و در واقع نكوهش شهوترانى و غرق شدن در درياى هوس و انحراف غريزه از راه هاى مشروع است.
در منظر دين، علاقه مندى و كشش درونى به مسائل جنسى، مردود نبوده، با معنويّت و روحانيّت منافات ندارد؛ بلكه جزء خلق و خوى انبيا معرّفى شده است.[3]
در قرآن كريم علاقه ى زوجين به يكديگر از نشانه هاى بارز وجود پروردگار بيان گرديده است.[4]
رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) و ائمّه ى اطهار(عليهم السلام) - طبق روايات فراوانى كه رسيده است -، محبّت و علاقه ى خود را به همسر خويش در كمال صراحت اظهار مى كرده اند.[5] و روش كسانى كه ميل به رهبانيّت پيدا نموده بودند را سخت تقبيح مى نمودند. اسلام، التذاذ و كام جويى زن و شوهر از يك ديگر را نه تنها تقبيح نكرده؛ بلكه ثواب هايى هم براى آن قائل است.[6]
شايد براى يك غربى و غرب زده، شگفت انگيز باشد اگر بشنود اسلام مزاح و و ملاعبه ى زن و شوهر، آرايش زن براى همسر و پاكيزه بودن شوهر براى زن را مستحب مى داند و زنى را كه در آرايش و زينت براى شوهرش كوتاهى كند و هم چنين مردانى را كه در ارضاى زن خود بى توجه باشند، مورد نكوهش قرار داده است.[7]
در نتيجه، آن چه مذموم است بى بندوبارى و انحراف است كه هم شخصيّت و كرامت زن و مرد را نابود مى كند و هم خانواده را كه مركز ويژه ى تربيت فرزند، و مكان امنى براى پرورش نسل آينده است، از بين مى برد.
پی نوشتها:
[1]. مرتضى مطهرى، اخلاق جنسى در اسلام و غرب، ص 10.
[2]. راسل، زناشويى و اخلاق، ص 25 و 26، به نقل از اخلاق جنسى در اسلام و غرب، ص 10.
[3]. وسائل الشيعه، ج 3، ص 3.
[4]. سوره ى روم، آيه ى 21.
[5]. مرتضى مطهرى، اخلاق جنسى در ...، ص 15.
[6]. وسائل الشيعه، ج 14، ص 75، باب 49 نكاح و ص 83 باب 57 نكاح.
[7]. وسايل الشيعه، كتاب التكاح، ج 14، ص 9 و 74 و 75 و 83 و 118.
منبع: جوانان و روابط، ابوالقاسم مقيمى، مركز مطالعات و پژوهشهاى فرهنگى حوزه علميه (1380)
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}