پرسش :
شبهه: پدرم هيچ وقت مرا بيرون خانه نميشناسد، ميگويد همهي شما سياه پوشيدهايد. راست ميگويد، يك دست سياهيم سياه... از رنگها تنها سياه را ميشناسيم، نه قرمز را، نه آبي را، نه سبز را و نه بنفش را،[1]
شرح پرسش :
پاسخ :
گويندهي محترم در عبارت فوق دو ادعا نموده است.
ادّعاي اوّل: همهي زنان در بيرون منزل لباس سياه ميپوشند.
پاسخ ادعاي اوّل: اوّلاً، واقعيت عيني و مشهود روزانهي همهي ما حاكي از اين است كه ادعاي سياهپوش بودن همهي زنان ادعاي درستي نيست. نگاهي به پوششهاي رنگين خانمها در سطح جامعه، اعم از شهرهاي بزرگي مثل تهران و غير آن و پوشش زنان روستايي استانهاي مختلف، تكذيب كنندهي ادعاي مذكور است.
ثانياً، فرض كنيم همهي زنان در بيرون منزل و در مواجههي با نامحرم از مصاديق مختلف حجاب مشكي، مثل مانتو، مقنعه و چادر مشكي استفاده ميكنند، پوششهاي ياد شده، به دليل تأمين حجاب و پوشش بهتر و بيشتر براي زنان، قابل دفاع عقلي و شرعي است. طبق تصريح فقها به عنوان كارشناسان مسائل ديني و اسلامي، بانوان در مواجهه با نامحرم نبايد از رنگهاي مهيج و تحريك كننده استفاده نمايند.[2] واضح است كه يكي از بهترين رنگهاي پوشش بانوان كه حالت تهييج و تحريك نامحرم در آن وجود ندارد رنگ مشكي است. همانگونه كه قبلاً گذشت، در روانشناسي رنگها اين مطلب از مسلمات است كه رنگ مشكي، رنگي صامت و غيرفعال و در مواجهه با نامحرم نگاهشكن است؛ و ترديدي نيست كه اين ويژگي رنگ مشكي، فلسفه و حكمت حجاب را كه عبارت است از عدم تحريكپذيري و ايجاد آرامش روحي و رواني در سطح جامعه، بيشتر تأمين ميكند.
برخي مطبوعات و نويسندگان آنها بايد به اين پرسش جدي پاسخ دهند كه چرا بدون ارائهي هيچ دليل معقول و منطقي و با سوء استفاده از زبان شعر و ادب، جنگ روحي و رواني را بر ضد حجاب و چادر مشكي آغاز كردهاند.
ادعاي دوّم: استفاده از لباس و حجاب مشكي بانوان در بيرون منزل باعث ميشود كه استفاده كنندگان از حجابهاي مشكي، رنگهاي غير مشكي را نشناسند.
پاسخ ادعاي دوّم: اوّلاً، از نظر منطقي تلازمي بين استفاده از لباسهاي مشكي به طور مستمر در خارج از منزل و نشناختن رنگهاي غيرمشكي نيست؛ زيرا استفاده از لباسهاي رنگين در مجالس زنانه، در داخل منزل و در مقابل افراد محرم، امكان شناختن رنگهاي مختلف را فراهم ميكند.
ثانياً، علاوه بر داخل منزل، در خارج از آن نيز ايشان و ديگر بانوان ميتوانند از لباسهاي داراي رنگهاي متنوع استفاده نمايند، البته به شرط اينكه به طريقي، مثل استفاده از چادر مشكي، در مواجهه با نامحرم آنها را بپوشانند؛ زيرا ترديدي نيست كه لباسهاي رنگين به دليل زيبايي خيره كننده، از مصاديق عرفي زينت به شمار ميآيند و بانوان و دختران براساس دستور قرآن، از تبرج و نمايش زينتها به نامحرمان منع شدهاند:
ولا تبرجن تبرج الجاهلية الاولي[3] و غير متبرجات بزينة.[4]
البتّه در مجالسي كه افراد نامحرم حضور ندارند، مثل مجالس زنانه و همچنين در حضور شوهر و افراد محرم، ميتوانند از زيورآلات و زينتها استفاده نمايند: «وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ...»[5] حتي بالاتر از جواز در روايات به استفاده از زينتها ترغيب و تشويق شدهاند؛[6] زيرا همانگونه كه حجاب و پوشش، نياز فطري انسان، خصوصاً زنان است، استفاده از زيورآلات و خودآرايي نيز نياز فطري انسان، مخصوصاً بانوان است.
اين از امتيازات احكام نوراني و مترقي اسلام است كه ضمن توجّه و ضرورت پاسخگويي به دو نياز مذكور، از طرفي با دستور الزامي زنان به رعايت حجاب و پوشش و از طرفديگر با تشويق آنان به استفاده از زيورآلات و زينتها، به شرط عدم تبرّج و نمايش زينتها به نامحرمان، جلوي سوء استفاده را گرفته است، تا از اين طريق زمينهي سلامت روحي و رواني افراد جامعه فراهم گردد.
پی نوشتها:
[1]. مانا دشتگلي، «نكند پدرم مرا نشناسد»، روزنامهي نوروز، 24 شهريور 1380، ص 8.
[2]. ر. ك: توضيح المسائل فقها و مراجع تقليد، ذيل مباحث مربوط به پوشش محرم و نامحرم؛ و استفتائات آخر كتاب.
[3]. سورهي احزاب (33)، آيهي 33.
[4]. سورهي نور (24)، آيهي 60.
[5]. همان، آيهي 31.
[6]. حر عاملي، وسائل الشيعه، كتاب الطهارة، ابواب آداب الحمام باب 52. باب كراهة ترك المرأة للحلي و خضاب اليد.
منبع: حجابشناسي (چالشها و كاوشهاي جديد)، حسين مهديزاده، مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزهي علميه(1381).
گويندهي محترم در عبارت فوق دو ادعا نموده است.
ادّعاي اوّل: همهي زنان در بيرون منزل لباس سياه ميپوشند.
پاسخ ادعاي اوّل: اوّلاً، واقعيت عيني و مشهود روزانهي همهي ما حاكي از اين است كه ادعاي سياهپوش بودن همهي زنان ادعاي درستي نيست. نگاهي به پوششهاي رنگين خانمها در سطح جامعه، اعم از شهرهاي بزرگي مثل تهران و غير آن و پوشش زنان روستايي استانهاي مختلف، تكذيب كنندهي ادعاي مذكور است.
ثانياً، فرض كنيم همهي زنان در بيرون منزل و در مواجههي با نامحرم از مصاديق مختلف حجاب مشكي، مثل مانتو، مقنعه و چادر مشكي استفاده ميكنند، پوششهاي ياد شده، به دليل تأمين حجاب و پوشش بهتر و بيشتر براي زنان، قابل دفاع عقلي و شرعي است. طبق تصريح فقها به عنوان كارشناسان مسائل ديني و اسلامي، بانوان در مواجهه با نامحرم نبايد از رنگهاي مهيج و تحريك كننده استفاده نمايند.[2] واضح است كه يكي از بهترين رنگهاي پوشش بانوان كه حالت تهييج و تحريك نامحرم در آن وجود ندارد رنگ مشكي است. همانگونه كه قبلاً گذشت، در روانشناسي رنگها اين مطلب از مسلمات است كه رنگ مشكي، رنگي صامت و غيرفعال و در مواجهه با نامحرم نگاهشكن است؛ و ترديدي نيست كه اين ويژگي رنگ مشكي، فلسفه و حكمت حجاب را كه عبارت است از عدم تحريكپذيري و ايجاد آرامش روحي و رواني در سطح جامعه، بيشتر تأمين ميكند.
برخي مطبوعات و نويسندگان آنها بايد به اين پرسش جدي پاسخ دهند كه چرا بدون ارائهي هيچ دليل معقول و منطقي و با سوء استفاده از زبان شعر و ادب، جنگ روحي و رواني را بر ضد حجاب و چادر مشكي آغاز كردهاند.
ادعاي دوّم: استفاده از لباس و حجاب مشكي بانوان در بيرون منزل باعث ميشود كه استفاده كنندگان از حجابهاي مشكي، رنگهاي غير مشكي را نشناسند.
پاسخ ادعاي دوّم: اوّلاً، از نظر منطقي تلازمي بين استفاده از لباسهاي مشكي به طور مستمر در خارج از منزل و نشناختن رنگهاي غيرمشكي نيست؛ زيرا استفاده از لباسهاي رنگين در مجالس زنانه، در داخل منزل و در مقابل افراد محرم، امكان شناختن رنگهاي مختلف را فراهم ميكند.
ثانياً، علاوه بر داخل منزل، در خارج از آن نيز ايشان و ديگر بانوان ميتوانند از لباسهاي داراي رنگهاي متنوع استفاده نمايند، البته به شرط اينكه به طريقي، مثل استفاده از چادر مشكي، در مواجهه با نامحرم آنها را بپوشانند؛ زيرا ترديدي نيست كه لباسهاي رنگين به دليل زيبايي خيره كننده، از مصاديق عرفي زينت به شمار ميآيند و بانوان و دختران براساس دستور قرآن، از تبرج و نمايش زينتها به نامحرمان منع شدهاند:
ولا تبرجن تبرج الجاهلية الاولي[3] و غير متبرجات بزينة.[4]
البتّه در مجالسي كه افراد نامحرم حضور ندارند، مثل مجالس زنانه و همچنين در حضور شوهر و افراد محرم، ميتوانند از زيورآلات و زينتها استفاده نمايند: «وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ...»[5] حتي بالاتر از جواز در روايات به استفاده از زينتها ترغيب و تشويق شدهاند؛[6] زيرا همانگونه كه حجاب و پوشش، نياز فطري انسان، خصوصاً زنان است، استفاده از زيورآلات و خودآرايي نيز نياز فطري انسان، مخصوصاً بانوان است.
اين از امتيازات احكام نوراني و مترقي اسلام است كه ضمن توجّه و ضرورت پاسخگويي به دو نياز مذكور، از طرفي با دستور الزامي زنان به رعايت حجاب و پوشش و از طرفديگر با تشويق آنان به استفاده از زيورآلات و زينتها، به شرط عدم تبرّج و نمايش زينتها به نامحرمان، جلوي سوء استفاده را گرفته است، تا از اين طريق زمينهي سلامت روحي و رواني افراد جامعه فراهم گردد.
پی نوشتها:
[1]. مانا دشتگلي، «نكند پدرم مرا نشناسد»، روزنامهي نوروز، 24 شهريور 1380، ص 8.
[2]. ر. ك: توضيح المسائل فقها و مراجع تقليد، ذيل مباحث مربوط به پوشش محرم و نامحرم؛ و استفتائات آخر كتاب.
[3]. سورهي احزاب (33)، آيهي 33.
[4]. سورهي نور (24)، آيهي 60.
[5]. همان، آيهي 31.
[6]. حر عاملي، وسائل الشيعه، كتاب الطهارة، ابواب آداب الحمام باب 52. باب كراهة ترك المرأة للحلي و خضاب اليد.
منبع: حجابشناسي (چالشها و كاوشهاي جديد)، حسين مهديزاده، مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزهي علميه(1381).
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}