پرسش :

شبهه: محدوديت‎ها (در مورد لباس) باعث شكستن حرمت افراد و ايجاد عقده و حسرت مي‌گردد؟[1]


شرح پرسش :
پاسخ :
واقعيت اين است كه محدوديت‎ها (در مورد لباس) باعث شكستن حرمت افراد نمي‌شود، بلكه دقيقاً برعكس، آزادي به معناي نفي محدوديت‎ها، باعث عدم احترام به افراد و انهدام ارزش‎ها مي‎گردد. براي تصديق اين سخن، كافي است نيم نگاهي به طرز لباس پوشيدن افراد در قسمت‎هاي مرفه‌نشين شهرهاي بزرگ، مثل تهران بيفكنيم و ببينيم كه چگونه اين افراد با سوء استفاده از آزادي، ارزش‎ها و هنجارهاي ديني مربوط به پوشش اجتماعي را كه قانوناً ملزم به رعايت آن هستند، زير پا مي‎گذارند و حتي آنها را به تمسخر مي‎گيرند.
اما اين‌كه گفته‌اند محدوديت‎ در لباس، تنها باعث ايجاد عقده و حسرت‎ در افراد مي‌شود، كلامي مبهم است و معلوم نيست مراد گوينده، چه اشخاصي هستند؟ اگر مراد گوينده اين است كه محدوديت‎ها در مورد لباس زنان و دختران جوان، باعث شكل‎گيري عقده‎ها و حسرت‎هاي جنسي و رواني در پسران جوان مي‎گردد، واقعيت اين است كه برعكس، آزادي پوشش به معناي نفي محدوديت در لباس بانوان و دختران جوان، باعث انعقاد حسرت‎ها در پسران مي‎گردد، و با اندك تأملي تصديق مي‎گردد در جامعه‎اي كه بخش عظيم آن جواناني هستند كه به دليل شرايط سني و تحريكات مختلف رواني به وسيله‌ي محصولات آلوده‌ي فرهنگي، مانند بعضي از فيلم‎ها، رمان‎ها و نوارهاي مبتذل، در معرض طغيان غرايز جنسي هستند و از طرفي ازدواج نيز در جامعه بسيار سخت شده است، چگونه ممكن است آزادي پوشش دختران جوان و نفي محدوديت در لباس، باعث شكل‎گيري عقده‎ها و حسرت‎هاي روحي و رواني پسران جوان درباره‌ي مسائل جنسي نگردد.
چه زيبا، امام صادق(علیه السلام) در روايتي فرموده‎اند:
النظر سهم من سهام ابليس مسموم كم من نظرة اورثت حسرة طويلة؛[2] نگاه ناپاك، تيري از تيرهاي مسموم و آلوده‌ي ابليس است و چه بسيار نگاهي كه باعث عقده و حسرت طولاني مي‎گردد.
همين واقعيت در شعر شاعر اين‎گونه بيان شده است:
زدست ديده و دل هر دو فرياد كه هرچه ديده بيند دل كند ياد
ولي اگر مراد گوينده‌يِ محترم اين است كه محدوديت در لباس‎ و پوشش بانوان و دختران جوان، باعث شكل‏گيري عقده‎ها و حسرت‎هايي در خود دختران مي‎گردد؛ چون در آرزوي پوشيدن لباس‎هاي رنگين و مدل‎هاي مختلف آن ناكام مي‎شوند، در پاسخ مي‎گوييم.
اولاً، در فرهنگ اسلامي و قرآني، زنان نه تنها در استفاده‌ از زينت‎آلات و لباس‎هاي زيبا منع نشده‎اند، بلكه تشويق نيز شده‎اند. جواز استفاده‌ي زنان از لباس زربافت و حرير، از جمله شواهد در نظر گرفتن علاقه‌ي فطري زنان به خودآرايي و زيباگرايي است.
امام باقر(علیه السلام) در روايتي فرموده است:
لاينبغي للمرأة ان تعطل نفسها و لو ان تعلق في عنقها قلادة؛[3] سزاوار نيست زني خود را بدون زيور واگذارد، لااقل گردن‌بندي به گردن آويزد.
ولي اسلام در كنار توصيه‌ي زنان به خودآرايي، به منظور پاك ماندن محيط اجتماعي، به حجاب و پوشاندن زينت‎ها و زيبايي‌ها و عدم تبرّج و خودنمايي در مقابل نامحرم نيز دستور داده است؛ چون نمايش زينت‎ها و لباس‎هاي زيبا باعث تحريك و تهييج مي‎شود.
و لايبدين زينتهن الا لبعولتهن[4] غير متبرجات بزينة[5] و لا تبرجن تبرج الجاهلية‌ الاولي[6].
ثانياً، رعايت اندازه و حدود لباس و پوشش، در معدودي از زنان و دختران كه در اثر تربيت نادرست، حاضرند براي اشباع غريزه‌ي خودآرايي، زيبايي‎هاي ظاهري و باطني خود را، حتي به مردان نامحرم نيز نمايش دهند، ممكن است عقده‎ها و حسرت‎هايي براي برخي ايجاد نمايد، ولي در مجموع، نمي‎توان انكار نمود كه حجاب، دستوري حكيمانه است كه براي سلامت روحي و رواني همه‌ي پسران جوان و حتي زنان، خصوصا گروهي كه اندام و يا لباس زيبا ندارند مفيد است. چه زيبا گفته‎ است يكي از زنان مسلمان:
حجاب، حتي از ايجاد عقده‎ها و حسادت‎ها در ميان زنان جلوگيري مي‎كند. چرا بايد زني به خاطر اين كه اندام زيبا ندارد احساس حقارت و كوچكي كند و ديگري به واسطه‌ي داشتن اندام موزون و زيبا به ديگران فخر بفروشد.[7]
پی نوشتها:
[1] . مرتضي زنده‏دلان، روزنامه نوروز 18 / 4 / 80 ، ص 8.
[2] . محمد بن يعقوب كليني، فروع كافي، ج 5، كتاب النكاح، ص 559، حديث 12.
[3] . حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 14، كتاب النكاح، ص 114، حديث 1.
[4] . سوره‌ي نور (24)، آيه‌ي 31.
[5] . سوره‌ي نور (24)، آيه‌ي 60.
[6] . سوره‌ي احزاب (33)، آيه‌ي 33.
[7] . فاطمه هرسن، حديث هدايت در نشستي با چند تن از بانوان غير ايراني (اتريشي) اينك ديگر رو به شرق نماز مي‎گذاريم، مجله‌ي پيام زن، شماره‌ي‌46، دي ماه 74، ص 23.
منبع: حجاب‎شناسي (چالش‎ها و كاوش‎هاي جديد)، حسين مهدي‎زاده، مركز مطالعات و پژوهش‌‌هاي فرهنگي حوزه‌ي علميه(1381).