پرسش :

چرا غالباً با مطرح شدن بحث تهاجم فرهنگى، اذهان متوجه نوجوان و جوان مى شود؟ مگر تنها عناصر موجود در فرهنگ يك جامعه، نوجوانان و جوانان اند؟


شرح پرسش :
پاسخ :
مسئله ى جوانان و نوجوانان، و امكانات جسمى و روانى و نيازهاى مادى و معنوى آنان، اهميت فوِ العاده اى دارد؛ اگر به داده هاى دينى نظر كنيم، در مى يابيم كه در سيره ى پيامبر(ص) و احاديث اهل بيت(عليهم السلام)، اين طبقه ى سنى، مورد عنايت بوده اند؛ حتى اگر به صورت معجم لفظى، از طريق كليد واژه هاى شابّ، شباب، فتيان، شيب، شيخ، اَحداث، شبّان، «اذا بلغ الغلام اشده» و امثال اين ها كه به نوعى با مفهوم نوجوان وجوان ارتباط دارند، در كتب روايى تفحص كنيم، روايات و مطالب بسيارى را مى يابيم كه گوياى اهميت اين طبقه است. به نمونه هايى از آنها اشاره مى كنيم:
امام على(عليه السلام) مستى را بر چهار صنف مى داند: 1. مستى جوانى؛ 2. مستى مال؛ 3. مستى خواب؛ 4. مستى حاكميت؛[1] آن حضرت، اولين مستى را، مستى جوانى مى داند، كه از نيروى فوِ العاده ى اين دوران حكايت دارد، و نسبت به سرعت گذر از آن نيز هشدار مى دهد كه چقدر فاصله ى جوانى با پيرى كم است؛ و چقدر زندگى دنيا به مرگ نزديك است؛[2] و در اين راستا، سفارش مى كند:
جوان هاى خود را بر اساس آداب زمان خودتان تربيت نكنيد و آنان را مجبور نكنيد كه جوانى خود را مثل جوانى شما بگذرانند، چه اين كه آنها براى زمانى غير از زمان شما خلق شده اند.[3]
و در احاديث ديگرى آمده است:
خداوند كسى را كه جوانى اش را به اطاعت خداوند بگذراند دوست دارد.[4]
خداوند جوان توبه كننده را دوست دارد.[5]
توبه كردن از هر كسى خوب است، ولى در جوانى بهتر است.[6]
خداوند متعال در نزد ملائكه، به جوان عابد افتخار مى كند و مى فرمايد:
ببينيد چگونه اين بنده ى من از تمايلات خود، به خاطر من گذشته است.[7]
پيامبر اسلام (ص) به شكل و ظاهر زيباى جوانى نيز اهميت داده و مى فرمايند:
خضاب كنيد؛ زيرا باعث افزايش جوانى و زيبايى شما مى شود.[8]
اين تشبه به جوان، فقط در جمال و ظاهر جوانى مطلوب است، نه در رفتار؛ چرا كه از مسن ترها انتظار مى رود در تصميم گيرى و رفتار، از تجربيات خود به خوبى استفاده كنند و سنجيده تر از جوان ها عمل نمايند و آنان را راه نمايى كنند؛ بدترين پيران از اين حيث آن كسى است كه تشبه به جوان ها بنمايد، و از آن سوى، بهترين جوانان آنانى هستند كه تشبه به پيران نمايند.[9]
با نگاهى به سخنان امام خمينى(رحمهم الله) نيز، اهميت اين دوران به خوبى روشن مى شود. ايشان بارها به جوانان ابراز ارادت كرده اند و بيش ترين نيروها و امكانات و هم چنين بيش ترين خطر را متوجه اين دوران مى دانند؛ به اصلاح نفس در جوانى توصيه مى كنند و جوان را داراى لطافت قلب، و نزديك تر به ملكوت اعلا مى دانند؛ ايشان مى فرمايند:
تا جوانى در دست توست، كوشش كن در عمل و تهذيب قلب و شكستن اقفال آن و رفع حجب، كه هزاران جوان، كه به افق ملكوت نزديك ترند، موفق مى شوند و يك پير موفق نمى شود.[10]
با توجه به اهميت و حساسيت ها و ويژگى هاى روان شناختىِ اين دوران از يك سو، و آمار بالاى جمعيت جوان در ايران، از سوى ديگر، دشمن تلاش مى كند تا با سرمايه گذارى جدى، آنان را از نظام اسلامى جدا كند.
پی نوشتها:
[1]. قال على(عليه السلام): اصناف السكر اربعة، سكر الشباب و سكر المال و سكر النوم و سكر الملك: تحف العقول، ص 119.
[2]. ما اقرب الدنيا من الذهاب و الشيب من الشباب: غررالحكم، ج 6، ص 107، ح 9689.
[3]. لا تقسروا اولادكم على آدابكم، فانهم مخلوقون لزمان غير زمانكم؛ ابن ابى الحديد، ج 20، ص 267، كلمه ى 102.
[4]. ان الله يحب الشاب الذى يفنى شبابه فى طاعة الله: نهج الفصاحه، ح 800.
[5]. ان الله تعالى يحب الشاب التائب: نهج الفصاحه، ح 749.
[6]. التوبة حسنة، لكنه فى الشباب احسن: مجموعه ورام، جلد 2، ص 118.
[7]. ان الله تعالى يباهى الشاب العابد الملائكة، يقول انظروا الى عبدى كيف ترك شهوته من اَجلى: نهج الفصاحه، ح 736.
[8]. مكارم الاخلاِ، ص 43.
[9]. خير شبابكم من تشبه بالكهول و شر كهولكم من تشبه شبابكم: نهج الفصاحه، ح 1514.
[10]. چون در اين مختصر نمى شود ديدگاه امام در مورد جوانان را بيان كرد؛ براى آگاهى بيش تر، ر.ك: تبيان آثار موضوعى، دفتر شانزدهم، جوانان از ديدگاه امام خمينى(رحمهم الله).
منبع: جوانان و تهاجم فرهنگى، محمد كاويانى، مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علميه (1382).