پرسش :
گاهى احزاب و گروه هاى سياسى، يكديگر را متهم مى كنند كه شما زمينه ساز تهاجم فرهنگى در كشور بوده ايد، نظر شما چيست؟
شرح پرسش :
پاسخ :
براى موفقيت تهاجم فرهنگى، هم زمينه هاى فردى لازم است و هم زمينه هاى اجتماعى؛ در زمينه هاى فردى، تفاوتى بين زمان ها و مكان ها وجود ندارد؛ اما از حيث زمينه هاى اجتماعى، تفاوت هاى بسيارى بين زمان ها و مكان هاى مختلف متصور است. همان طور كه به بعضى از زمينه هاى فراهم شده در دوران انقلاب و جنگ و سازندگى اشاره كرديم، بعضى از زمينه ها و علل ـ و شايد بتوان گفت، جزء اخير علت تامه ـ كه فعليت بخش بسيارى از حركت هاى تهاجم فرهنگى بوده است، مربوط به چند سال اخير است.
البته اگر چه نمى شود به آسانى برچسب و اتهام عمدى و آگاهانه بودن اين حركت را، به ويژه به بعضى از مسئولين شاخص فرهنگى در اين چند سال زد؛ اما نتيجه ى كار، تابع عمدى بودن يا نبودن آن نيست. همان طور كه در هر يك از دهه هاى گذشته، تأكيد بر يكى از كمبودهاى كشور و جامعه بوده است، در اين دوره نيز اين گونه تشخيص دادند كه بايد بر مقوله هاى آزادى، مردم سالارى، توسعه ى سياسى، و امثال اين ها تأكيد شود؛ و اين تشخيص در بُعد ايجابى اش، كاملا صحيح بود. اين ها از نيازهاى اساسى جامعه بود، افكار عمومى، به ويژه نسل جوان، نياز داشت كه احساس مشاركت كند. توسعه ى سياسى، به ويژه با طرح موضوعاتى مثل اختلاس هاى كلان و فسادهاى مالى، مشكلات امنيتى و... از نظر افكار عمومى بسيار ضرورى مى نمود.
در كنار اين تشخيص هاى صحيح، دو خطاى فاحش نيز در اين دوره رخ داد:
1. انگشت تأكيد از همه ى نيازهاى جامعه برداشته و به طور افراطى بر توسعه ى سياسى پاى فشرده شد؛ به عبارت ديگر، خطايى را كه ديگران در دوره هاى قبل مرتكب شده بودند و نخواستند يا نتوانستند كه برنامه اى جامع داشته باشند، در اين دوره نيز مرتكب شدند؛ حتى به طور يك بعدى به سوى توسعه ى سياسى رفتند.
2. توسعه ى سياسى و گسترش آزادى ها، به ويژه در عرصه ى فرهنگ و هنر، به صورت سيلوار بود. فيلم هاى سينمايىِ ساخته شده در اين دوران، كتاب هاى تأليف شده، و جريان مطبوعات زنجيره اى و حركت هاى تبليغاتى حزبى، به خوبى، سيلوار بودن اين حركت را نشان مى دهد. شبهه ها، سؤال ها، هيجان سازى هاى اجتماعى، زير سؤال بردن بسيارى از مقدسات دينى و اخلاقى از يك طرف، و عدم امكانات مناسب و زمان لازم و شرايط اجتماعى سالمِ علمى براى پاسخ گويى، از طرف ديگر به خوبى نشان دهنده ى اين سيل بودند.
پشتوانه هاى مالى و تبليغاتى از سوى دشمنان ديرينه ى خارجى، كه بسيار زيركانه خود را با مطالبات به حق مردم پيوند مى زدند، نيز باعث تشديد اين سيل مى شد. در اين سطح، يعنى رده هاى دوم و سوم، مثل مطبوعات و...، افراد متعددى بودند كه قطعاً مغرض بوده، به طور آگاهانه برضد نظام اسلامى تلاش مى كردند؛ و اگر فريادهاى به موقعِ رهبر معظم انقلاب نبود، چه بسا توفيق هاى قابل توجهى نيز به دست مى آوردند. توسعه ى سياسى نبايد در دوره هاى قبل مورد غفلت واقع مى شد و همين طور، نبايد در اين دوره، مورد توجه افراطى قرار مى گرفت.
اما در هر صورت، اين نكته نيز قابل ذكر است كه نظام اسلامى بايد خود را در مقابله با اين اشكالات و شبهه افكنى ها واكسينه كند و براى هر شبهه اى پاسخى مناسب ارائه دهد. ما بايد آمادگى كافى در خود فراهم كنيم و توجه داشته باشيم كه در كشور ما، ارزش هاى معنوى و اخلاقى، از جمله نيازهاى اساسى براى نوجوانان و جوانان، در عصر حاضر است. نه آموزش و پرورش و حوزه هاى علميه و دانشگاه ها برنامه ى كافى و قابل دفاعى براى اين مقصود دارند، و نه خود جوانان توجه جدى و توان كافى براى اقدام دارند؛ در واقع، ما بدون تلاش و توجه كافى منتظر مانده ايم؛ فقط هنگامى كه كودك و نوجوان ما جوان شد و بسيارى از فرصت ها را از دست داد و خواه نا خواه بايد از طريق دانشگاه، بازار، صنعت، كشاورزى، يا هر طريق ديگرى وارد جامعه شود و منشأ اثر باشد، آنگاه ناراحت مى شويم كه چرا فرهنگ دينى بر او حاكم نيست.
البته اين را نيز بايد پذيرفت كه يكى از شيوه هاى اثر گذارى بر افراد جامعه، از جمله نوجوانان و جوانان، از طريق مطبوعات و رسانه ها و فيلم و ... است؛ اما اين ها، نه تنها كافى نيست، بلكه ظرافت هاى خاص خود را دارد؛ به طور مثال، ارزش هاى فرهنگى ـ اجتماعى مورد توجه نوجوانان و جوانان، بسيار متنوع و متفاوت است و گاهى پيش مى آيد كه دو ديدگاهِ فرهنگى در مقابل هم هستند، اما هيچ كدام در مقياس ارزشىِ دين و ديدگاه دينى، باطل نيستند.
تعميم دادن بى جاى برخى از ارزش هاى اجتماعى، كه گروه معينى از نوجوانان يا جوانان به آنها پاى بندند، به تمام نوجوانان و جوانان كشور يا يك شهر يا حتى يك مدرسه ، كارى نادرست و زيان آور است.
اِعمال فشارهاى بى جايى كه گاهى از جانب بخش هاى سنتى تندروى جامعه نيز بر نوجوانان و جوانان وارد مى شود، عملا گروه هاى بيش ترى از نوجوانان و جوانان را از فرهنگ و ارزش هاى اخلاقى و معنوى دور مى كند و بدين ترتيب با شكاف بيش ترى بين نسل قديمى تر جامعه و بخش قابل توجهى از نسل جديد روبه رو هستيم. على رغم تمام بى برنامگى ها و فشارهايى كه بر اين طبقه ى سنى رفته است، باز فرهنگ و ارزش هاى اصيل اخلاقى و دينى در كشور ما آنقدر قوت دارد كه اكثريت قريب به اتفاِ آنها از افتادن در دام مادى گرايى و سبك زندگى غربى ، اجتناب مى كنند.
بنابراين، پاسخ سؤال چنين شد كه، اين دوره هم، فقط بخشى از زمينه ها را فراهم كرده است؛ لكن اين بخش، آخرين جزء بوده و باعث به فعليت رسيدن هجوم هاى فرهنگى شديد شده است. در اين موقعيت جديد، تمام نوجوانان و جوانان نياز دارند كه هم از زندگى اقتصادى مطلوب، از جمله: اشتغال، ازدواج، مسكن و ... و هم از ارزش هاى مثبت و انسانى ، نظير: عزت نفس، احساس استقلال، برخوردارى از يك فلسفه ى مطلوب براى زندگى، احساس شايستگى ، مورد احترام والدين و دوستان و مردم بودن ، به رسميت شناخته شدن توانايى ها ، داشتن دوستان صميمى و... برخوردار باشند، و از نگرش اميد بخش نسبت به آينده ى خويش بهره ى كافى داشته باشند، و طبيعتاً مسئولين نيز در اين دوره، با تمام اين مطالبات روبه رو هستند.
منبع: جوانان و تهاجم فرهنگى، محمد كاويانى، مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علميه (1382).
براى موفقيت تهاجم فرهنگى، هم زمينه هاى فردى لازم است و هم زمينه هاى اجتماعى؛ در زمينه هاى فردى، تفاوتى بين زمان ها و مكان ها وجود ندارد؛ اما از حيث زمينه هاى اجتماعى، تفاوت هاى بسيارى بين زمان ها و مكان هاى مختلف متصور است. همان طور كه به بعضى از زمينه هاى فراهم شده در دوران انقلاب و جنگ و سازندگى اشاره كرديم، بعضى از زمينه ها و علل ـ و شايد بتوان گفت، جزء اخير علت تامه ـ كه فعليت بخش بسيارى از حركت هاى تهاجم فرهنگى بوده است، مربوط به چند سال اخير است.
البته اگر چه نمى شود به آسانى برچسب و اتهام عمدى و آگاهانه بودن اين حركت را، به ويژه به بعضى از مسئولين شاخص فرهنگى در اين چند سال زد؛ اما نتيجه ى كار، تابع عمدى بودن يا نبودن آن نيست. همان طور كه در هر يك از دهه هاى گذشته، تأكيد بر يكى از كمبودهاى كشور و جامعه بوده است، در اين دوره نيز اين گونه تشخيص دادند كه بايد بر مقوله هاى آزادى، مردم سالارى، توسعه ى سياسى، و امثال اين ها تأكيد شود؛ و اين تشخيص در بُعد ايجابى اش، كاملا صحيح بود. اين ها از نيازهاى اساسى جامعه بود، افكار عمومى، به ويژه نسل جوان، نياز داشت كه احساس مشاركت كند. توسعه ى سياسى، به ويژه با طرح موضوعاتى مثل اختلاس هاى كلان و فسادهاى مالى، مشكلات امنيتى و... از نظر افكار عمومى بسيار ضرورى مى نمود.
در كنار اين تشخيص هاى صحيح، دو خطاى فاحش نيز در اين دوره رخ داد:
1. انگشت تأكيد از همه ى نيازهاى جامعه برداشته و به طور افراطى بر توسعه ى سياسى پاى فشرده شد؛ به عبارت ديگر، خطايى را كه ديگران در دوره هاى قبل مرتكب شده بودند و نخواستند يا نتوانستند كه برنامه اى جامع داشته باشند، در اين دوره نيز مرتكب شدند؛ حتى به طور يك بعدى به سوى توسعه ى سياسى رفتند.
2. توسعه ى سياسى و گسترش آزادى ها، به ويژه در عرصه ى فرهنگ و هنر، به صورت سيلوار بود. فيلم هاى سينمايىِ ساخته شده در اين دوران، كتاب هاى تأليف شده، و جريان مطبوعات زنجيره اى و حركت هاى تبليغاتى حزبى، به خوبى، سيلوار بودن اين حركت را نشان مى دهد. شبهه ها، سؤال ها، هيجان سازى هاى اجتماعى، زير سؤال بردن بسيارى از مقدسات دينى و اخلاقى از يك طرف، و عدم امكانات مناسب و زمان لازم و شرايط اجتماعى سالمِ علمى براى پاسخ گويى، از طرف ديگر به خوبى نشان دهنده ى اين سيل بودند.
پشتوانه هاى مالى و تبليغاتى از سوى دشمنان ديرينه ى خارجى، كه بسيار زيركانه خود را با مطالبات به حق مردم پيوند مى زدند، نيز باعث تشديد اين سيل مى شد. در اين سطح، يعنى رده هاى دوم و سوم، مثل مطبوعات و...، افراد متعددى بودند كه قطعاً مغرض بوده، به طور آگاهانه برضد نظام اسلامى تلاش مى كردند؛ و اگر فريادهاى به موقعِ رهبر معظم انقلاب نبود، چه بسا توفيق هاى قابل توجهى نيز به دست مى آوردند. توسعه ى سياسى نبايد در دوره هاى قبل مورد غفلت واقع مى شد و همين طور، نبايد در اين دوره، مورد توجه افراطى قرار مى گرفت.
اما در هر صورت، اين نكته نيز قابل ذكر است كه نظام اسلامى بايد خود را در مقابله با اين اشكالات و شبهه افكنى ها واكسينه كند و براى هر شبهه اى پاسخى مناسب ارائه دهد. ما بايد آمادگى كافى در خود فراهم كنيم و توجه داشته باشيم كه در كشور ما، ارزش هاى معنوى و اخلاقى، از جمله نيازهاى اساسى براى نوجوانان و جوانان، در عصر حاضر است. نه آموزش و پرورش و حوزه هاى علميه و دانشگاه ها برنامه ى كافى و قابل دفاعى براى اين مقصود دارند، و نه خود جوانان توجه جدى و توان كافى براى اقدام دارند؛ در واقع، ما بدون تلاش و توجه كافى منتظر مانده ايم؛ فقط هنگامى كه كودك و نوجوان ما جوان شد و بسيارى از فرصت ها را از دست داد و خواه نا خواه بايد از طريق دانشگاه، بازار، صنعت، كشاورزى، يا هر طريق ديگرى وارد جامعه شود و منشأ اثر باشد، آنگاه ناراحت مى شويم كه چرا فرهنگ دينى بر او حاكم نيست.
البته اين را نيز بايد پذيرفت كه يكى از شيوه هاى اثر گذارى بر افراد جامعه، از جمله نوجوانان و جوانان، از طريق مطبوعات و رسانه ها و فيلم و ... است؛ اما اين ها، نه تنها كافى نيست، بلكه ظرافت هاى خاص خود را دارد؛ به طور مثال، ارزش هاى فرهنگى ـ اجتماعى مورد توجه نوجوانان و جوانان، بسيار متنوع و متفاوت است و گاهى پيش مى آيد كه دو ديدگاهِ فرهنگى در مقابل هم هستند، اما هيچ كدام در مقياس ارزشىِ دين و ديدگاه دينى، باطل نيستند.
تعميم دادن بى جاى برخى از ارزش هاى اجتماعى، كه گروه معينى از نوجوانان يا جوانان به آنها پاى بندند، به تمام نوجوانان و جوانان كشور يا يك شهر يا حتى يك مدرسه ، كارى نادرست و زيان آور است.
اِعمال فشارهاى بى جايى كه گاهى از جانب بخش هاى سنتى تندروى جامعه نيز بر نوجوانان و جوانان وارد مى شود، عملا گروه هاى بيش ترى از نوجوانان و جوانان را از فرهنگ و ارزش هاى اخلاقى و معنوى دور مى كند و بدين ترتيب با شكاف بيش ترى بين نسل قديمى تر جامعه و بخش قابل توجهى از نسل جديد روبه رو هستيم. على رغم تمام بى برنامگى ها و فشارهايى كه بر اين طبقه ى سنى رفته است، باز فرهنگ و ارزش هاى اصيل اخلاقى و دينى در كشور ما آنقدر قوت دارد كه اكثريت قريب به اتفاِ آنها از افتادن در دام مادى گرايى و سبك زندگى غربى ، اجتناب مى كنند.
بنابراين، پاسخ سؤال چنين شد كه، اين دوره هم، فقط بخشى از زمينه ها را فراهم كرده است؛ لكن اين بخش، آخرين جزء بوده و باعث به فعليت رسيدن هجوم هاى فرهنگى شديد شده است. در اين موقعيت جديد، تمام نوجوانان و جوانان نياز دارند كه هم از زندگى اقتصادى مطلوب، از جمله: اشتغال، ازدواج، مسكن و ... و هم از ارزش هاى مثبت و انسانى ، نظير: عزت نفس، احساس استقلال، برخوردارى از يك فلسفه ى مطلوب براى زندگى، احساس شايستگى ، مورد احترام والدين و دوستان و مردم بودن ، به رسميت شناخته شدن توانايى ها ، داشتن دوستان صميمى و... برخوردار باشند، و از نگرش اميد بخش نسبت به آينده ى خويش بهره ى كافى داشته باشند، و طبيعتاً مسئولين نيز در اين دوره، با تمام اين مطالبات روبه رو هستند.
منبع: جوانان و تهاجم فرهنگى، محمد كاويانى، مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علميه (1382).
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}