پرسش :
آيا اسلام موافق و مشوّق توسعه است؟ كدام مفاهيم اسلامي توسعه را تسهيل و ترغيب ميكنند؟
شرح پرسش :
پاسخ :
فرهنگ اسلامي در گوهر بالقوّهي خويش، مملوّ از عناصر مساعد توسعه است و بديهي است كه اگر وضع مسلمانان از لحاظ ذهني، عيني و روانشناسي اجتماعي، مناسب و هماهنگ با اين فرهنگ باشد، به خوبي ميتوان از آن بهره گرفت و در جهت توسعهي مطلوب و مورد نظر اسلام حركت نمود؛ لكن ممكن است جامعهي اسلامي، در نسل و عصري، استعداد و قابليّت خود را به فعليّت برساند و منبع فرهنگي پرفيضان و جوشاني از عناصر مساعد براي توسعه را ايجاد نمايد؛ و برعكس، در نسل و عصري ديگر نتواند اين زمينه را فراهم كند.
در ارتباط با اهتمام اسلام به هر دو جنبهي فردي و اجتماعي زندگي انسان و موافقت با حركت در مسير توسعهي مطلوب و مورد نظر خود، نكاتي را به طور مختصر بيان ميكنيم:
1. بخش وسيعي از مباحث و ابواب فقه، مربوط به مسائل روزمرهي زندگيِ انسان و تدبير امور دنيوي اوست؛ مانند ابواب تجارت و معاملات، اجاره، رهن، قرض، قضا، حدود، ديات، قصاص، خمس، زكات، نكاح، طلاق، امانت و جهاد؛
2. قرآن با صراحت متذكّر شده است، كه انسان نبايد نصيب خود را از دنيا فراموش نمايد:
وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيا [1]؛
3. ترك دنيا به خاطر دين يا كنار گذاردن دين به خاطر دنيا، هر دو از نظر اسلام و پيشوايان معصوم(ع) ممنوع ميباشند. امام كاظم(ع) در روايتي ميفرمايد:
لَيسَ منّا مَن تَرَك دُنياهُ لِدينِهِ اَو تَرَكَ دينَهُ لِدُنْياهُ[2]؛ كسي كه به خاطر دين خود، دنيا را رها سازد، يا به خاطر دنيا، دين خود را ناديده بگيرد، از ما نيست؛
4. انسان به عنوان خليفه و جانشين خدا بر روي زمين، موظف به آباد نمودن زمين است:
... هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها.[3]
5. عنوان بخشي از كتب روايي، اقتصاد و تقدير معيشت (رعايت اعتدال و اندازهگيري و برنامهريزي نيكو و شايسته در زندگي مادّي) ميباشد؛[4]
6. اسلام اهتمام بر كار و كوشش و طلب رزق حلال و همچنين كسب علم و دانش با انگيزهي الهي را در هر زمان و مكاني كه باشد، از عبادات ارزنده به حساب ميآورد؛[5]
7. در اسلام بر رعايت نظم و انضباط[6] و اتقان و استواري درعمل، توجّه و تأكيد فراواني شده است؛[7]
8. رهبانيّت و كنارهگيري از اجتماع، هر چند به نام عبادت و بندگي خدا باشد از نظر اسلام محكوم و ممنوع است؛
9. تأكيد قرآن و روايات بر شكر نعمتهاي الهي و انفاق و دستگيري از فقرا و مستمندان جامعه، امري بديهي است و هر دو مستلزمِ برخورداري از امكانات مادّي و استفادهي مطلوب از آنهاست؛
10. در اسلام بر عزت و سربلندي جامعهي اسلامي و ضرورت حفظ و تحكيم آن تأكيد شده است.
در اينجا مناسب است به لحاظ اهمّيّت مسئلهي عزّت و سربلندي جوامع اسلامي در شرايط كنوني، به تبيين و توضيح آن بپردازيم.
اهمّيّت عزّت جامعهي اسلامي
يكي از مفاهيم و عناويني كه تأكيد و اهتمام بر آن، بستر مناسبي را براي رشد و توسعهي مطلوب جامعه فراهم ميآورد، ضرورت كسب عزّت و سربلندي براي جامعهي اسلامي است؛ زيرا جامعه بايد در ابعاد مختلف اقتصادي، سياسي، فرهنگي و نظامي، به شكوفايي و اقتدار لازم برسد، بلكه با كسب برتري در تمام زمينهها، به رشد و توسعهي مورد نظر دست يابد و نيازي به بيگانگان نداشته، از وابستگي و سلطهپذيري در امان بماند تا بتواند به عزت و سربلندي برسد.
كسب عزّت و حفظ آن از نظر پيامبر اكرم(ص) و ائمهي طاهرين(ع) از اهميّت زيادي برخوردار است؛ به طوري كه پيامبر گرامي در حديثي ميفرمايد:
اگر كسي با ميل و رغبت، ذلّت را بپذيرد، از خاندان ما نيست.[8]
سالار شهيدان، حضرت حسين بن علي(ع) ميفرمايد:
مرگ با عزت، بهتر از زندگي همراه با ذلّت و خواري است.[9]
زيرا از دست رفتن عزت، به منزلهي نابودي انسانيّت انسان، و حيات حقيقي، توأم با عزت است و ماندن در سايهي ذلّت، مرگ واقعي است. در جاي ديگر، آن پيشواي معصوم و امام آزادگان جهان ميفرمايد:
من مرگ با عزت را چيزي جز سعادت، و زندگي با ستمگران را جز مرگ و نابودي نميدانم.[10]
و در پاسخ به دعوت از ايشان براي بيعت با يزيد فرمود:
هيهات منا الذلة؛ ذلت از ما، اهل بيت پيامبر، به دور است.[11]
سخنان امام حسين(ع) و قيام خونين آن حضرت، به خوبي بر ضرورت حفظ عزت و كرامت انساني فرد و جامعه دلالت داشته و پيام عاشورا در طول تاريخ، براي آزادگان جهان، پيام عزّت، شهامت، شجاعت و آزادگي بوده است.
عزّت و شرافت يك مسلمان و حفظ آن، از چنان اهمّيّتي برخوردار است كه اگرچه انسان به مقتضاي اجتماعي بودن و رابطهي با ديگران، گاهي از ديگران كمك ميگيرد؛ ليكن هرگز نبايد در اين جهت خود را كوچك نموده، عزت خود را بشكند؛ زيرا اگر عزت مؤمن شكسته شود، همه چيز او فروميريزد. از آنجا كه هويت و شخصيت هر فرد و جامعهاي، به عزت اوست و با از دست رفتن آن، امنيت اعتقادي و اخلاقي او در معرض تهديد قرار ميگيرد؛ لذا پيامبر اكرم(ص) تأمين نيازها را مشروط به حفظ عزت نموده و فرموده است:
حوايج و نيازهاي خود را با عزت نفس طلب نماييد.[12]
پی نوشتها:
[1]. سورهي قصص (28)، آيهي 77.
[2]. بحارالانوار، ج78، ص 321.
[3]. سورهي هود (11)، آيهي 61.
[4]. بحارالانوار، ج 78، ص، 327؛ ميزان الحكمه، ج 10، ح 10105.
[5] . بحارالانوار، ج 103؛ كافي، ج 5؛ وسائل الشيعة، ج 12.
[6] . نهجالبلاغه، نامهي 47؛ تحف العقول، ص 307.
[7] . وسائل الشيعة، ج 2، ص 884؛ كنزالعمال، ج 3، ص 907.
[8]. بحارالانوار، ج 78، ص 164، ح 1.
[9]. همان، ج 44، ص 192، ح 4.
[10]. همان، ج 78، ص 117.
[11]. عبدالرزاق موسوي المقرم، مقتل الحسين، ص 234.
[12]. نهج الفصاحه، ص 64. منبع: اسلام و توسعه، محمد جمال خليليان، نشر: مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه (1381).
فرهنگ اسلامي در گوهر بالقوّهي خويش، مملوّ از عناصر مساعد توسعه است و بديهي است كه اگر وضع مسلمانان از لحاظ ذهني، عيني و روانشناسي اجتماعي، مناسب و هماهنگ با اين فرهنگ باشد، به خوبي ميتوان از آن بهره گرفت و در جهت توسعهي مطلوب و مورد نظر اسلام حركت نمود؛ لكن ممكن است جامعهي اسلامي، در نسل و عصري، استعداد و قابليّت خود را به فعليّت برساند و منبع فرهنگي پرفيضان و جوشاني از عناصر مساعد براي توسعه را ايجاد نمايد؛ و برعكس، در نسل و عصري ديگر نتواند اين زمينه را فراهم كند.
در ارتباط با اهتمام اسلام به هر دو جنبهي فردي و اجتماعي زندگي انسان و موافقت با حركت در مسير توسعهي مطلوب و مورد نظر خود، نكاتي را به طور مختصر بيان ميكنيم:
1. بخش وسيعي از مباحث و ابواب فقه، مربوط به مسائل روزمرهي زندگيِ انسان و تدبير امور دنيوي اوست؛ مانند ابواب تجارت و معاملات، اجاره، رهن، قرض، قضا، حدود، ديات، قصاص، خمس، زكات، نكاح، طلاق، امانت و جهاد؛
2. قرآن با صراحت متذكّر شده است، كه انسان نبايد نصيب خود را از دنيا فراموش نمايد:
وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيا [1]؛
3. ترك دنيا به خاطر دين يا كنار گذاردن دين به خاطر دنيا، هر دو از نظر اسلام و پيشوايان معصوم(ع) ممنوع ميباشند. امام كاظم(ع) در روايتي ميفرمايد:
لَيسَ منّا مَن تَرَك دُنياهُ لِدينِهِ اَو تَرَكَ دينَهُ لِدُنْياهُ[2]؛ كسي كه به خاطر دين خود، دنيا را رها سازد، يا به خاطر دنيا، دين خود را ناديده بگيرد، از ما نيست؛
4. انسان به عنوان خليفه و جانشين خدا بر روي زمين، موظف به آباد نمودن زمين است:
... هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها.[3]
5. عنوان بخشي از كتب روايي، اقتصاد و تقدير معيشت (رعايت اعتدال و اندازهگيري و برنامهريزي نيكو و شايسته در زندگي مادّي) ميباشد؛[4]
6. اسلام اهتمام بر كار و كوشش و طلب رزق حلال و همچنين كسب علم و دانش با انگيزهي الهي را در هر زمان و مكاني كه باشد، از عبادات ارزنده به حساب ميآورد؛[5]
7. در اسلام بر رعايت نظم و انضباط[6] و اتقان و استواري درعمل، توجّه و تأكيد فراواني شده است؛[7]
8. رهبانيّت و كنارهگيري از اجتماع، هر چند به نام عبادت و بندگي خدا باشد از نظر اسلام محكوم و ممنوع است؛
9. تأكيد قرآن و روايات بر شكر نعمتهاي الهي و انفاق و دستگيري از فقرا و مستمندان جامعه، امري بديهي است و هر دو مستلزمِ برخورداري از امكانات مادّي و استفادهي مطلوب از آنهاست؛
10. در اسلام بر عزت و سربلندي جامعهي اسلامي و ضرورت حفظ و تحكيم آن تأكيد شده است.
در اينجا مناسب است به لحاظ اهمّيّت مسئلهي عزّت و سربلندي جوامع اسلامي در شرايط كنوني، به تبيين و توضيح آن بپردازيم.
اهمّيّت عزّت جامعهي اسلامي
يكي از مفاهيم و عناويني كه تأكيد و اهتمام بر آن، بستر مناسبي را براي رشد و توسعهي مطلوب جامعه فراهم ميآورد، ضرورت كسب عزّت و سربلندي براي جامعهي اسلامي است؛ زيرا جامعه بايد در ابعاد مختلف اقتصادي، سياسي، فرهنگي و نظامي، به شكوفايي و اقتدار لازم برسد، بلكه با كسب برتري در تمام زمينهها، به رشد و توسعهي مورد نظر دست يابد و نيازي به بيگانگان نداشته، از وابستگي و سلطهپذيري در امان بماند تا بتواند به عزت و سربلندي برسد.
كسب عزّت و حفظ آن از نظر پيامبر اكرم(ص) و ائمهي طاهرين(ع) از اهميّت زيادي برخوردار است؛ به طوري كه پيامبر گرامي در حديثي ميفرمايد:
اگر كسي با ميل و رغبت، ذلّت را بپذيرد، از خاندان ما نيست.[8]
سالار شهيدان، حضرت حسين بن علي(ع) ميفرمايد:
مرگ با عزت، بهتر از زندگي همراه با ذلّت و خواري است.[9]
زيرا از دست رفتن عزت، به منزلهي نابودي انسانيّت انسان، و حيات حقيقي، توأم با عزت است و ماندن در سايهي ذلّت، مرگ واقعي است. در جاي ديگر، آن پيشواي معصوم و امام آزادگان جهان ميفرمايد:
من مرگ با عزت را چيزي جز سعادت، و زندگي با ستمگران را جز مرگ و نابودي نميدانم.[10]
و در پاسخ به دعوت از ايشان براي بيعت با يزيد فرمود:
هيهات منا الذلة؛ ذلت از ما، اهل بيت پيامبر، به دور است.[11]
سخنان امام حسين(ع) و قيام خونين آن حضرت، به خوبي بر ضرورت حفظ عزت و كرامت انساني فرد و جامعه دلالت داشته و پيام عاشورا در طول تاريخ، براي آزادگان جهان، پيام عزّت، شهامت، شجاعت و آزادگي بوده است.
عزّت و شرافت يك مسلمان و حفظ آن، از چنان اهمّيّتي برخوردار است كه اگرچه انسان به مقتضاي اجتماعي بودن و رابطهي با ديگران، گاهي از ديگران كمك ميگيرد؛ ليكن هرگز نبايد در اين جهت خود را كوچك نموده، عزت خود را بشكند؛ زيرا اگر عزت مؤمن شكسته شود، همه چيز او فروميريزد. از آنجا كه هويت و شخصيت هر فرد و جامعهاي، به عزت اوست و با از دست رفتن آن، امنيت اعتقادي و اخلاقي او در معرض تهديد قرار ميگيرد؛ لذا پيامبر اكرم(ص) تأمين نيازها را مشروط به حفظ عزت نموده و فرموده است:
حوايج و نيازهاي خود را با عزت نفس طلب نماييد.[12]
پی نوشتها:
[1]. سورهي قصص (28)، آيهي 77.
[2]. بحارالانوار، ج78، ص 321.
[3]. سورهي هود (11)، آيهي 61.
[4]. بحارالانوار، ج 78، ص، 327؛ ميزان الحكمه، ج 10، ح 10105.
[5] . بحارالانوار، ج 103؛ كافي، ج 5؛ وسائل الشيعة، ج 12.
[6] . نهجالبلاغه، نامهي 47؛ تحف العقول، ص 307.
[7] . وسائل الشيعة، ج 2، ص 884؛ كنزالعمال، ج 3، ص 907.
[8]. بحارالانوار، ج 78، ص 164، ح 1.
[9]. همان، ج 44، ص 192، ح 4.
[10]. همان، ج 78، ص 117.
[11]. عبدالرزاق موسوي المقرم، مقتل الحسين، ص 234.
[12]. نهج الفصاحه، ص 64. منبع: اسلام و توسعه، محمد جمال خليليان، نشر: مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه (1381).
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}