پرسش :

مرز ميان مدارا و مداهنه چيست؟


شرح پرسش :
پاسخ :
ابتدا بايد ديد اين دو كلمه به چه معنا هستند. كلمه ى «مدارا» به معناى رعايت كردن و صلح و آشتى نمودن و با ملايمت و آرامى و آهستگى، سلوك و رفتار داشتن است[1]. و امّا «مداهنه» عبارت است از: مشاهده ى منكر ناپسندى از كسى و قادر بودن بر رفع آن، ولى به خاطر رعايت جانب مرتكب يا به علّت كم مبالاتى و سستى در كار دين، متعرّض او نشدن و او را دفع نكردن[2].
در اسلام رفق و مداراى با مردم، سفارش شده است؛ تا جايى كه در مجامع روايى، باب هايى با اين عنوان وجود دارد؛ به عنوان نمونه در اصول كافى رواياتى در اين باره آمده است. از جمله اين روايت از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) كه فرموده اند:
مداراةُ الناسِ نصف الايمان و الرفق بهم نصف العيش[3]؛ مدارا و نرمى با مردمْ نصف ايمان و دوستى با آنان نيمى از زندگى است.
امّا مداهنه در قرآن كريم امرى مذموم شمرده شده است. خداى متعال در سوره ى قلم، ابتدا پيامبرگرامى(صلى الله عليه وآله) را از هر گونه پيروى از تكذيب كنندگان آيات الهى و رسالت پيامبر، باز مى دارد و مى فرمايد: (فلاتطع المكذّبين)[4]. علاّمه ى طباطبايى در ذيل اين آيه ى شريفه مى فرمايد:
اين جمله به دليل اين كه «فاى تفريع» در آغاز آن آمده است، نتيجه گيرى از آيات سابق است و «الف و لام» در «المكذّبين» الف و لام عهد است و منظور از كلمه ى «لا تُطِع» مطلقِ موافقت است؛ چه موافقت عملى و چه زبانى؛ و معناى جمله اين است كه، حال كه معلوم شد تكذيب گرانِ سابق الذكر، مفتون و گمراه اند، پس با ايشان به هيچ وجه، نه زبانى و نه عملى، موافقت مكن.[5]
آنگاه در آيه ى بعدى مى فرمايد: (وَدّوُا لوتُدْهِنُ فيُدْهِنون»[6].
كلمه ى «يُدْهِنون» از مصدر «اِدْهان» است كه مصدر باب اِفعال از مادّه ى «دُهْن» است و دُهْن به معناى روغن، و ادهان و مداهنه به معناى روغن مالى و به اصطلاح فارسى «ماست مالى» است كه كنايه از نرمى و روى خوش نشان دادن است. و معناى آيه اين است كه اين تكذيبگران، دوست مى دارند تو با نزديك شدن به دين آنان، روى خوش به ايشان نشان دهى؛ ايشان هم با نزديك شدن به دين تو، روى خوش به تو نشان دهند؛ و خلاصه اين كه دوست دارند كمى تو از دينت مايه بگذارى، كمى هم آنان از دين خودشان مايه بگذارند و هر يك درباره ى دين ديگرى مسامحه روا بداريد؛ هم چنان كه نقل شده است كه كفّار به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پيشنهاد كرده بودند تا به خدايانشان تعرّض نكند و ايشان هم متقابلا، متعرّض پروردگار او نشوند.[7]
بنا بر اين، مداهنه به معناى دست برداشتن از اصول و مبانى و ارزش ها و آرمان هاى الهى است تا مخالفان را خوش آيد، كه اين كار از نظر قرآن كريم، كارى ناپسند است؛ امّا معناى مدارا، عام تر از مداهنه است و به معناى عام، شامل مداهنه نيز مى شود؛ و اگر رواياتى كه مؤمنان را سفارش به مدارا مى كنند همين معناى عام را قصد كرده باشند، خلاف قرآن خواهند بود و از اعتبار ساقط مى شوند؛ ليكن مقصود از مدارايى كه ائمه ى طاهرين(عليهم السلام) در اين روايات، به آن سفارش نموده اند، دستورالعمل چگونگى رفتار و برخورد مؤمنان با مردم و مخصوصاً مؤمنان ديگر است؛ مثلا در امور شخصى به مؤمنان دستور داده اند كه اهل گذشت باشند و با مردم به نرمى سخن بگويند؛ توصيه به چنين مدارايى برگرفته از تعليمات خود قرآن كريم است كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را به نرم خويى و خوش برخورد بودن با مردم توصيف مى فرمايد:
فبما رحمة من اللّه لِنْتَ لَهُمْ و لو كنت فظّاً غليظ القلب لانفضّوا من حولك...[8]؛ به (بركت) رحمت الهى در برابر آنان = مردم نرم (و مهربان) شدى و اگر خشن و سنگ دل بودى، از اطراف تو پراكنده مى شدند ...
اين آيه ى شريفه، مدارا و مهربانى پيامبر(صلى الله عليه وآله) را عامل خوب و مؤثّرى براى جلب قلوب مردم معرفى مى نمايد.
پی نوشتها:
[1]. على اكبر دهخدا، لغت نامه، ج 12، ص 18119.
[2]. همان، ص 18125.
[3]. محمدبن يعقوب كلينى(رحمه الله)، اصول كافى، ج 3، ص 180، (باب المداراة).
[4]. سوره ى قلم (68)، آيه ى 8.
[5]. ترجمه ى تفسير الميزان، ج 19، ص 620.
[6]. سوره ى قلم (68)، آيه ى 9.
[7]. ترجمه ى تفسير الميزان، ج 19، ص 620.
[8]. سوره ى آل عمران (3)، آيه ى 159.
منبع: تساهل و تسامح، محمد تقى اسلامى، نشر مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علميه (1381).