پرسش :

پيامبران اولوالعزم و صاحب شريعت چه كسانى هستند؟ آيا تمام پيامبران اولوالعزم، صاحب كتاب بوده اند؟


شرح پرسش :
پاسخ :
در قرآن كريم آمده است: (فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ)؛[1] صبر كن آن گونه كه پيامبران اولوالعزم صبر كردند و براى مجازات آن ها -دشمنان- عجله مكن.
در اين آيه، به پيامبران اولوالعزم اشاره شده؛ اما نام آنان بيان نشده است.
اين كه پيامبران اولوالعزم چه كسانى بوده اند، ميان مفسران اختلاف نظر بوده و احتمال ها و تفسيرهاى گوناگونى ارائه شده است؛ از جمله:
1. تمام پيامبران اولوالعزم بودند؛ زيرا همه ى آن ها عزمى راسخ و اراده اى محكم داشته اند.[2]
2. پيامبران اولوالعزم 313 نفر بودند؛ چنان كه دُرّالمنثور از «جابر بن عبدالله» نقل مى كند كه: «بلغنى أن أولى العزم من الرسل كانوا ثلاثة مأة و ثلاثة عشر؛[3] به من چنين رسيده كه اولوالعزم از پيامبران 313 نفر بودند.»
3. پيامبران اولوالعزم، همان هجده نفرى هستند كه در آيات 83 تا 86 سوره ى انعام آمده است.[4]
4. پيامبرانى هستند كه در برابر آزارهاى قوم خود و شدايد و مشكلات، صبر و شكيبايى داشتند و آن ها نه نفر بودند: نوح، ابراهيم، اسماعيل، يعقوب، يوسف، ايوب، موسى، داود و عيسى(عليهم السلام)[5].
5. پيامبرانى كه ويژگى فوق را داشته، ولى تعداد آن ها شش نفر است: نوح، ابراهيم، اسحاق (يا اسماعيل)، يعقوب، يوسف و ايوب(عليهم السلام)[6].
6. آن ها پيامبرانى بودند كه به جهاد مامور شده و در راه خدا با دشمنان پيكار كردند، و آن ها شش نفر بودند: نوح، هود، صالح، موسى، داود و سليمان(عليهم السلام).
اشكال هاى فراوانى بر احتمال هاى ياد شده وارد است كه در اين جا مجال بازگويى آن ها نيست.[7]
بهترين تفسيرى كه با استفاده از روايات اهل بيت(عليهم السلام)، براى اولوالعزم و تعداد آن ها بيان شده، اين است كه اولا: آن ها پيامبرانى هستند كه بالاترين رتبه را در ميان پيامبران داشته و از آن ها برترند.[8]
ثانياً: قلمرو دعوت آنان، از نظر جغرافيايى و تعداد مخاطبان، از ساير پيامبران، بيشتر بوده است.[9]
ثالثاً: از صبر و استقامت زيادى (عزم راسخ) ـ كه از آيه ى «فاصبر» استفاده مى شود ـ برخوردار بوده اند، به اندازه اى كه پيامبران ديگر فاقد آن مرتبه (از صبر و استقامت) بودند: (وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً)؛[10] ما از قبل با آدم عهد و پيمان بستيم، و او -عهد خود را با خدا -فراموش كرد و ما او را داراى عزم نيافتيم.
رابعاً: داراى كتاب و شريعتى مستقل بوده اند، به گونه اى كه پيامبران معاصر يا متأخر، از شريعت آنان پيروى مى كردند، تا زمانى كه پيامبر اولوالعزم ديگرى به رسالت مبعوث مى شد و كتاب و شريعت نوينى مى آورد.[11]
بر اساس روايات مستفيض (متعدد)، پيامبرانى كه چهار ويژگى ياد شده را دارا بوده اند، پنج نفر مى باشند: نوح، ابراهيم، موسى، عيسى(عليهم السلام) و حضرت محمد(صلى الله عليه وآله).[12]
چكيده سخن اين كه: تعبير «اولوالعزم» از اين رو است كه پيامبران صاحب شريعت و آيين جديد، در قلمرو وسيع دعوت به حق، مسئوليت بسيار سنگينى داشته، براى انجام آن عزم و اراده ى محكم ترى را دارا بوده اند. مرحوم «طبرسى» در مجمع البيان اين قول را از ابن عباس نقل كرده است.[13] «آلوسى بغدادى» نيز اين تفسير را از امام باقر و امام صادق(عليهما السلام) روايت كرده و از مفسر معروف، سيوطى، نقل مى كند كه اين صحيح ترين قول است و مى گويد:بعضى از بزرگان اين پنج پيامبر را در ضمن شعرى چنين آورده است:
اُولُوالعزمِ نوحٌ و الخليلُ المهَجَّدُ *** و موسى وعيسى و الحبيبُ محمدُ[14]
بر اساس اين تفسير، پيامبران صاحب شريعت و آيين جديد، تنها همين پنج پيامبر اولوالعزم بوده اند و ساير پيامبران، مبلّغ و مروّج شريعت و آيين اين پيامبران بوده اند. و نيز بر اساس همين تفسير، هر يك از پيامبران اولوالعزم داراى كتاب آسمانى بوده اند كه نام بعضى از آن ها معروف و شناخته شده است؛ مانند: قرآن مجيد ـ كتاب آسمانى پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)، ـ و انجيل ـ كتاب آسمانى حضرت مسيح(عليه السلام)، ـ و تورات، كتاب آسمانى حضرت موسى(عليه السلام)؛ اما نام كتاب حضرت نوح و حضرت ابراهيم(عليهم السلام) به روشنى نيامده است و تنها مى توان نام «صحف» را براى كتاب آسمانى حضرت ابراهيم(عليه السلام) از آيه ى 19 سوره ى اعلى (صُحفِ اِبراهيمَ و موسى) استفاده كرد؛ همان گونه كه نام كتاب حضرت نوح را نيز «صحف» گفته اند.[15]
پی نوشتها:
[1]. احقاف، 35.
[2]. در تفسير مجمع البيان ج9، ص 143، اين نظريه به بيشتر مفسران نسبت داده شده است. نيز ر.ك: روح البيان، ج 8، ص 494.
[3]. سيوطى، الدر المنثور، ج7، ص 455.
[4]. آلوسى در روح المعانى، ج26، ص 34، اين تفسر را از حسن بن فضل نقل مى كند.
[5]. همان مدرك، ص 35. نيز ر.ك: مجمع البيان، ج9، ص 143؛ الدرالمنثور، ج7، ص 455؛ روح البيان، ج8، ص 494.
[6]. همان.
[7]. برخى از اشكال ها را آية الله مكارم شيرازى در پيام قرآن، (ج 7، ص 362) آورده است
[8]. اين برترى در روايتى (برترى در علم) از امام صادق(عليه السلام) بيان شده است. (بحارالانوار، ج 17، ص 145).
[9]. اين ويژگى در روايتى از امام سجاد(عليه السلام) وارد شده است. «بعثوا إلى شرق الأرض و غربها، جنها و إنسها.» (بحارالانوار، ج11، ص 33).
[10]. طه، 115. در تفسير اين آيه از امام باقر(عليه السلام) روايت شده است: خداوند از آدم(عليه السلام) در ارتباط با محمد و اهل بيتش(عليهم السلام)پيمان گرفت، ولى او در اين پيمان داراى عزم -و تلاش و كوشش- نبود؛ اما پيامبران اولوالعزم در اين پيمان عزمى راسخ داشتند؛ لذا آنان را اولوالعزم ناميدند. (بحارالانوار ج11، ص 35 و 112).
[11]. ويژگى اول و سوم و چهارم از روايات بسيارى استفاده مى شود؛ از جمله:
امام رضا(عليه السلام) فرمود: اولوالعزم را چنين لقبى دادند، چون داراى اراده ى استوار و شريعت هاى مستقل بودند؛ يعنى هر پيامبرى كه پس از نوح آمد، بر شريعت او و تابع كتاب او بود، تا زمان ابراهيم خليل فرا رسيد و همه پيامبران هم عصر ابراهيم و پس از او، بر شريعت ابراهيم و تابع كتاب او بودند. چون زمان موسى فرا رسيد، همه پيامبران معاصر موسى و پس از او بر شريعت او و تابع كتاب او بودند تا روزگار عيسى فرا رسيد؛ پيامبران زمان عيسى و پس از او نيز تا دوران پيامبر ما ـ محمد(صلى الله عليه وآله) ـ بر شريعت عيسى ا ئ و تابع كتاب او بودند. اين پنج پيامبر، صاحبان عزم و بالاترين انبيا و رسولان بوده اند، و آيين محمد تا روز قيامت نسخ نمى گردد.... (ر.ك: شيخ صدوق، علل الشرايع، ص 123 ـ 122؛ بحار الانوار، ج11، ص 34ـ35).
ويژگى سوم نيز از آيه اى كه در ابتداى پاسخ مطرح شد، استفاده مى شود.
[12]. ر.ك: بحار الانوار، ج11، ص 35. علامه مجلسى اين تعداد را از روايات مستفيض شيعه و روايات اهل سنت نقل مى كند.
[13]. مجمع البيان، ج9، ص 143.
[14]. روح المعانى، ج 26، ص 35.
[15]. ر.ك: پيام قرآن، ج7، ص 363.
منبع: پرسش ها و پاسخ هايى پيرامون نبوت و رسالت، فاضل عرفان، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه (1383).