پرسش :
آيا ايمان بدون عمل ارزش دارد ؟
شرح پرسش :
پاسخ :
در قرآن همواره ايمان در كنار عمل صالح آمده است : ( آمنوا و عملوا الصالحات ) ايمان و عمل صالح
مانند نخ و سوزن هستند و به شرطي كارآيي دارند كه به هم متصل باشند . با جدايي آنها از هم ، چيزي دوخته نمي شود .
قرآن مي فرمايد : اگر خدا را دوست داريد ، از پيامبر اطاعت كنيد : ( اِن كنتٌم تٌحبون الله فاتبعوني )(1) بسيارند كساني كه مي گويند : ايمان داريم ولي عمل نمي كنند ، مي گويند : خدا را دوست داريم ولي با او حرف نمي زنند و نماز نمي خوانند ، مي گويند : ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام را به دنبال داريم ، اما در عمل هيچ شباهتي به آن حضرت ندارند ، مي گويند : به امام زمان عليه السلام ايمان داريم ، ولي سهم امام را كه بر آنان واجب است نمي پردازند ، اگر به دنبال اين ادعاها عمل و حركتي نباشد ، بايد در صداقت خود شك كنيم .
در روزگار قديم كساني را كه در جنگ ها اسير مي شدند به نام برده در بازار مي فروختند . شخصي به بازار برده فروشان آمد تا برده اي خريداري كند . هر برده كه هنري داشت گران تر بود . به سراغ برده اي رفت و ديد قيمت آن بسيار گران است . سبب را پرسيد ، گفتند : او تشنه شناس است و مي فهمد چه كسي تشنه است .
خريدار علاقمند شد ، او را خريد و به منزل آورد و دوستانش را دعوت و غذايي تهيه كرد ولي سر سفره آب نگذاشت .مهمانان چند لقمه اي كه خوردند ، يكي پس از ديگري تقاضاي آب نمودند . برده تشنه شناس نگاهي به او مي كرد و مي گفت : دروغ مي گويد ، او تشنه نيست . كم كم به تعداد تشنه ها اضافه شد و هر كدام فرياد آب سردادند . اما برده مي گفت : همه دروغ مي گويند . تا اينكه يك نفر از ميان آنان برخاست تا آبي تهيه كند . برده گفت : اين شخص راست مي گويد ، زيرا از جايش بلند شد و فقط داد و فرياد نكرد .
آري ، كسي در ادعاي خود صادق است كه حركت و اقدامي كند . كساني كه اهل عمل نيستند ، در واقع مؤمن نيستند و تنها ادعاي ايمان دارند .
پی نوشت:
1- سوره آل عمران ، آيه 31.
منبع: پرسش هاي مهم پاسخ هاي كوتاه، حجت الاسلام محسن قرائتي
در قرآن همواره ايمان در كنار عمل صالح آمده است : ( آمنوا و عملوا الصالحات ) ايمان و عمل صالح
مانند نخ و سوزن هستند و به شرطي كارآيي دارند كه به هم متصل باشند . با جدايي آنها از هم ، چيزي دوخته نمي شود .
قرآن مي فرمايد : اگر خدا را دوست داريد ، از پيامبر اطاعت كنيد : ( اِن كنتٌم تٌحبون الله فاتبعوني )(1) بسيارند كساني كه مي گويند : ايمان داريم ولي عمل نمي كنند ، مي گويند : خدا را دوست داريم ولي با او حرف نمي زنند و نماز نمي خوانند ، مي گويند : ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام را به دنبال داريم ، اما در عمل هيچ شباهتي به آن حضرت ندارند ، مي گويند : به امام زمان عليه السلام ايمان داريم ، ولي سهم امام را كه بر آنان واجب است نمي پردازند ، اگر به دنبال اين ادعاها عمل و حركتي نباشد ، بايد در صداقت خود شك كنيم .
در روزگار قديم كساني را كه در جنگ ها اسير مي شدند به نام برده در بازار مي فروختند . شخصي به بازار برده فروشان آمد تا برده اي خريداري كند . هر برده كه هنري داشت گران تر بود . به سراغ برده اي رفت و ديد قيمت آن بسيار گران است . سبب را پرسيد ، گفتند : او تشنه شناس است و مي فهمد چه كسي تشنه است .
خريدار علاقمند شد ، او را خريد و به منزل آورد و دوستانش را دعوت و غذايي تهيه كرد ولي سر سفره آب نگذاشت .مهمانان چند لقمه اي كه خوردند ، يكي پس از ديگري تقاضاي آب نمودند . برده تشنه شناس نگاهي به او مي كرد و مي گفت : دروغ مي گويد ، او تشنه نيست . كم كم به تعداد تشنه ها اضافه شد و هر كدام فرياد آب سردادند . اما برده مي گفت : همه دروغ مي گويند . تا اينكه يك نفر از ميان آنان برخاست تا آبي تهيه كند . برده گفت : اين شخص راست مي گويد ، زيرا از جايش بلند شد و فقط داد و فرياد نكرد .
آري ، كسي در ادعاي خود صادق است كه حركت و اقدامي كند . كساني كه اهل عمل نيستند ، در واقع مؤمن نيستند و تنها ادعاي ايمان دارند .
پی نوشت:
1- سوره آل عمران ، آيه 31.
منبع: پرسش هاي مهم پاسخ هاي كوتاه، حجت الاسلام محسن قرائتي
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}