پرسش :

آيا به غير از پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)، هيچ يك از امامان و پيامبران ديگر، بهشت هفتم يا به عبارتي آسمان هفتم را نخواهند ديد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
براي آن كه حقيقت امر روشن گردد، توجه به چند نكته كليدي در ابتدا لازم است؛ هر چند بايد هر يك از آنها در نگاشته‏اي مستقل پيگيري شود؛ اما سعي مي‏كنيم به مسائل اساسي آن اشاره كنيم.
1. با توجه به آيات قرآني، همه موجودات در حركت به سوي لقاء حضرت حق‏اند؛ هر چند لقاء تا لقاء فرق مي‏كند، نگا: انشقاق / 6 و 12 - فرقان / 21 - كهف / 105 - فصلت / 54 - رعد / 2 و.... به اين معنا كه هر موجودي به تناسب جهاز وجودي و مسير و حركت خود، به لقاء نايل مي‏شود. بر اين اساس، انسان‏ها نيز با توجه به اختلاف مسير و گوناگوني حركتهايشان، لقائهاي متفاوتي خواهند داشت. كسي كه در مسير حق باشد، خداوند را با اسماء رحمتش ملاقات مي‏كند و فردي كه در مسير باطل قدم گذاشته و حركت كرده است، خداوند را با اسماء غضبش ملاقات خواهد نمود.
2. بايد به اين حقيقت توجه داشت كه بهشت و جهنم از آثار اسماء الهي است و صرف يك عناوين قراردادي نبوده، بلكه منشأ آثار ربوبي در جهان هستي‏اند و در واقع كل وجود، آثار و جلوات اسماء الهي است به بيان ديگر، تفاوت لقاءهاي انسان با اسماء الهي موجب و منشأ بهشت و جهنم مي‏گردد؛ يعني، بهشت و جهنم در اصل از كيفيت ملاقات‏ها با اسماء الهي نشأت مي‏گيرد. لقائي هست كه معنايش «بهشت» مي‏شود و لقائي هست كه معنايش «جهنم» مي‏شود. كسي كه خداوند را با اسماء رحمت ملاقات مي‏كند، آثار آن رحمت‏ها همان بهشت است و اگر لقاء با اسماء غضب باشد، آثارش جهنم خواهد بود. نگا: الرحمن / 46 - نازعات / 40 - بقره / 155 و 157 - تغابن / 14 - نساء / 100.
3. متنعم بودن در بهشت، از وجود انسان سرچشمه مي‏گيرد. ازاين‏رو به بهشت رفتن انسان به اين معنا نيست كه انسان را مي‏برند و در يك عالمي مي‏اندازند؛ بلكه حقيقت آن است كه اصل تنعم و تلذذ انسان از كمال وجودي‏اش سرچشمه مي‏گيرد.
4. با توجه به نكته پيشين، مشخص مي‏گردد كه بهشت در واقع بهشت‏هاست؛ چرا كه انسان‏ها با توجه به مراتب متعدد وجودي و از جهت شدت و ضعف كمال، در كيفيت لقاء حق با اسماء رحمت يكسان نخواهند بود. اگر من و شما ان‏شاءاللَّه العزيز با اسم رحيم خداوند به لقاء حضرت حق نايل شويم، بدون شك، ديگر به آن لقاء در آن درجه كه اميرالمؤمنين(ع) رسيده است، نمي‏رسيم، بنابراين بهشت او با بهشت ما متفاوت بوده و در يك درجه و مرتبه نخواهد بود.
5- اين شدت و ضعف كمال وجودي در ميان اولياء، امامان و انبياء نيز وجود دارد و ميان آنها تفاوت وجود دارد و اين تفاوت، خود موجب مي‏شود كه لقاء تا لقاء؛ و در نتيجه مرتبه‏اي از بهشت با مرتبه ديگر؛ متفاوت شود. آنچه اجمالاً از روايات استفاده مي‏شود، آن است كه رسول گرامي اسلام(ص) از ساير پيامبران برتر است؛ همچنانكه از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمودند: «هيچ نبي از فرزند آدم تا حضرت محمد(ص) نيست، مگر آن كه تحت لواء محمد(ص) باشد» تفسير عياشي، ج 2، ص 311. و مقام او از ائمه اطهار نيز بالاتر است؛ چنان كه در روايات وارد شده كه رسول اللَّه(ص) شاهد بر ائمه است و امامان(ع) شاهدان خدا بر بندگان و حجت او در زمين‏اند؛ چنان كه از اميرالمؤمنين(ع) نقل شده است كه «مقصود خداي تعالي در آيه لتكونُوا شُهَداءَ عَلَي النّاسِ؛ تنها ما هستيم، رسول اللَّه(ص) شاهد بر ما است و ما شهداء خدا بر بندگان و حجت او در زمين...». تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 134، ح 406. علاوه بر آن كه در بسياري از احاديث اين حقيقت از سوي ائمه اطهار(ع) نقل شده كه همه در قيامت از اولين تا آخرين نفر، نيازمند شفاعت محمد(ص) هستند. امام باقر(ع) فرمود: «كسي از اولين و آخرين نيست كه در روز قيامت محتاج به شفاعت محمد(ص) نباشد» تفسير علي بن ابراهيم قمي، ج 2، ص 202. و اينها خود حكايتگر برتر بودن كمال وجودي آن حضرت است. ازاين‏رو، مي‏توان چنين نتيجه گرفت كه رسول خدا در بهشت از درجه و مرتبه خاصي برخوردار است كه ديگر انبياء، ائمه و اوليا از آن محروم‏اند. حال اين بهشت، بهشت هفتم باشد يا بهشتي محيط بر كل مراتب هفتگانه بهشت و يا جز اينها، هر چه هست، حقيقت است كه نوع لقاء خاتم‏النبيين به دليل كمال وجودي مبارك خويش، با لقاء ديگران متفاوت است و ازاين‏رو بهشت او بهشت ديگري خواهد بود كه دركش و خصوصيات و آثارش، از توان عقل محدود ما خارج است؛ ولي اين بهشت آرزوي انبيا و اولياء و ائمه اطهار(ع) است.
eporsesh.com